عصر آذربایجان

گزارش خبر

درفش ايراني نشانگر تمدني کهن

درفش ايراني نشانگر تمدني کهن

1397/01/21

گروه تاريخي: تمدن پرسابقه ايراني، در بسياري از پديده هاي انساني گوي سبقت را از ساير تمدن هاي جهان ربوده و اعتقاد بر اينست که نخستين پرچم جهان از ايرانيان بوده است. پرچم قطعه پارچه منقوش به نشاني خاص که معمولا به ميله اي آويخته مي شود و به عنوان نماد يک قوم، کشور، آرمان و يا سازمان معيني به کار مي رود. در گذشته گاه از پوست به جاي پارچه استفاده مي شده است. واژه پرچم در سده هاي 6-5 قمري از زبان ترکي وارد فارسي شده و از سده 12 قمري به معناي امروزي آن متداول گرديده است. کلماتي مانند بيرق، درفش، علم، رايت، لوا، سنجق، علامت و بند نيز در زبان فارسي و عربي و ترکي به همين معنا است. در فرهنگ اسلامي در دست گرفتن لوا معناي کتابي پيشوايي، برتري، دلاوري و به پيشواز خطر رفتن را مي رساند. در حوادث مهم در دست داشتن پرچم تأييد و جلب اعتماد ديگران را به دنبال داشت و نوعي اقتدار به حامل مي بخشيد. در مغرب سرزمين هاي اسلامي، اويان اندلس تا مدت ها رنگ سفيد و يا سرخ را حفظ کردند و در شرق سزمين هاي اسلامي، فرمانروايان دولت هاي ترک از پرچم هاي بزرگ با منگوله اي بزرگ از موي که به آن شالش يا چتر مي گفتند، استفاده مي کردند.

پرچم در ايران
همزمان با پيدايش سلسله هاي پادشاهي ايراني و يا شايد اندکي پيش از آن استفاده از پرچم در نبرهاي ايرانيان رايج بود. پرچم نزد ايرانيان افزون بر جنبه هاي نظامي و سياسي، با برخي باورهاي اسطوره اي و ديني هم آميخته بود. در سپاه کوروش براي حفظ نظم و شناسايي دسته هاي نظامي از درفش هاي رنگارنگ استفاده مي شد و پرچم ويژه کوروش رنگ سفيد و تصويري از عقابي زرين و گشوده بال در ميانه آن بوده است. گزارش هاي تاريخي نشان مي دهد که پرچم ايرانيان از عهد باستان تا پايان دوره ساساني درفش کاوياني نام داشته است.
دوران اساطيري
سابقه اين درفش ايراني به همان درفش کاوياني باستاني بر مي گردد و در شاهنامه از اين واژه نام برده شده است. در کتاب هاي تاريخي، درفش کاويان زمان ساسانيان از پوست شير يا پلنگ ساخته شده بود و نقش جانور بر روي آن نبوده است. محمدبن جدير طبري در کتاب الامم و الملوک و ابوالحسن مسعودي در کتاب مروج اهب، نوشته اند:» درفش کاوياني به درازاي دوازده ارش که اگر هر ارش را که فاصله بين نوک انگشتان دست تا بندگاه آرنج است 60 سانتي متر به حساب آوريم، تقريبا پنج متر عرض و هفت متر طول داشت«. درفش کاوياني را همه پادشاهان ايران گرامي مي داشتند و هر پادشاهي که به قدرت مي رسيد، تعدادي جواهر به آن اضافه مي کرد. در حمله اعراب به ايران در اطراف شهر نهاوند، اين درفش به دست آنان افتاد و به همراه فرش مشهور »بهارستان« نزد خليفه مسلمانان، عمر بن خطاب بردند. وي از گوهرها و جواهرات آويخته شده، شگفت زده شد و در منابع آمده که جواهرات را جدا کرده و آن پوست را سوزانيدند. پس از تازش تازيان به ايران، تا 200 سال ايرانيان پرچمي نداشتند و تنها ابومسلم خراساني و بابک خرمدين که از قهرمانان ملي ايران بودند، پرچمي سياه و سرخ داشتند و طرفداران آنان را سياه جامگان و سرخ جامگان مي خواندند. همچنين استفاده از تصويرپردازي و نگارگري از نظر علماي اسلام در آن زمان حرام بوده و هيچ نقش و نگاري از جانداران بر روي درفش نبوده است. تمدن پرسابقه ايراني، در بسياري از پديده هاي انساني گوي سبقت را از ساير تمدن هاي جهان ربوده و اعتقاد بر اينست که نخستين پرچم جهان از ايرانيان بوده است.
آنچه از نخستين سلسله ايراني يعني هخامنشيان برآمده نشانگر اينست که پرچم يا درفش در اين حکومت وجود داشته و حتي در ديوار نگاره ها مشخص بوده است و فردي به عنوان درفشدار مسئول نگهداري از آن بوده است. در دوره انتهايي پيش از ورود اسلام، يعني در دوره ساسانيان، پرچم هايي با نشان هايي که اغلب از حيوانات است، ديده مي شود. در اين دوران براي نخستين بار پاي شير به نمادهاي پرچم ايران باز مي شود. در سال 355 شمسي، با پيروزي غزنويان عليه سامانيان، سلطان محمود غزنوي دستور داد تصوير ماه کامل زردوزي شده روي صفحه سياهي که نماد تابعيت وي از خلافت بغداد بود، قرار گرفت و به دليل علاقه او به شکار شير در سال 410 خورشيدي، تصوير شير جايگزين ماه شد و تا زمان انقلاب اسلامي در سال 1357 اين تصوير باقي ماند. از قرن هفتم هجري، خورشيد در صورت فلکي اسد، نقش نمادين و رايج شد و نشان از ورود ستاره بيني در فرهنگ عام، نشان ها و نقش هاي هنري بوده است. قديمي ترين پرچم شير و خورشيد دار، به سال 826 هجري قمري هزمان با دوره تيموريان برمي گردد. گفته مي شود که نخستين کساني ک پرچم هايي به رنگ سبز، سرخ و زرد برافراشتند، سلجوقيان بودند. شايد همان ها نيز براي نخستين بار نقش شير و خورشيد را بر پرچم هاي خويش قرار داند. در زمان خوارزمشاهيان يا سلجوقيان سکه هائي زده شد که بر روي آن نقش خورشيد بر پشت آمده بود، رسمي که به سرعت در مورد پرچم ها نيز رعايت گرديد. در مورد علت استفاده از خورشيد دو ديدگاه وجود دارد، يکي اينکه چون شير گذشته از نماد دلاوري و قدرت، نشانه ماه مرداد يا اسد هم بوده و خورشيد در ماه مرداد در اوج بلندي و گرماي خود است، به اين ترتيب همبستگي ميان خانه شير يا برج اسد با ميانهٌ تابستان نشان داده مي شود. نظريه ديگر بر تاًثير آئين مهرپرستي و ميترائيسم در ايران دلالت دارد و حکايت از آن دارد که به دليل تقدس خورشيد در اين آئين، ايرانيان کهن ترجيح دادند خورشيد بر روي سکه ها و پرچم بر پشت شير قرار گيرد. بر اساس گزارش ابوريحان بيروني، پادشاهان ايراني در جشن مهرگان تاجي بر سر ميگذاشتند که نقش خورشيد بر آن بود و نيز تصوير شير و خورشيد بر پرچم سربازان مغول در نقاشي مربوط به فتح نيشابور، وجود اين نشان را در دوره هايي از تاريخ ايران تاييد مي کند. به نظر مي رسد پادشاهان صفوي نخستين کساني بودند که نقش شير و خورشيد را به عنوان نشان رسمي خود پذيرفتند و اين امر با توجه به باورهاي ديني صفويان و لقب حضرت علي(ع) بسيار محتمل است. منصب علمدار باشي در دولت صفويه نشان از اهميت و نماد قدرت و حکومت است. در دوران حکومت 230 ساله صفويان بر ايران، تنها شاه اسماعيل اول و شاه طهماسب اول بر پرچم خود نقش شير و خورشيد نداشتند. پرچم شاه اسماعيل کاملا سبز رنگ بوده و بر بالاي آن تصوير ماه قرار داشت و شاه طهماسب چون زاده ماه فروردين يا برج حمل بود، دستور داد به جاي شير و خورشيد، تصوير گوسفند نماد برج حمل را بر پرچم ها و سکه ها ترسيم کنند. در بقيهً دوران حاکميت صفويان، پرچم ايران، سبز رنگ بوده و شير و خورشيد روي آن زردوزي مي کردند. در دوره افشاريان دولت ايران پرچم هاي گوناگون داشت اما پرچم رسمي حکومت، پرچمي سفيد به شکل سه گوش با نقش شير و خورشيد بود. در دوران نادرشاه افشار، از آنجا که نادر مردي خود ساخته بود توانست با کوششي عظيم ايران را از حکومت ملوک الطوايفي رها ساخته و بار ديگر يکپارچه و متحد کند. در همين دوره بود که تغييراتي در خور پرچم ملي و نظامي ايران بوجود آمد. درفش شاهي يا بيرق سلطنتي در دوران نادرشاه از ابريشم سرخ و زرد ساخته مي شد و بر روي آن تصوير شير و خورشيد هم وجود داشت اما درفش ملي ايرانيان در اين زمان سه رنگ سبز و سفيد و سرخ با شيري در حالت نيمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشيدي نيمه بر آمده بر پشت آن بود و در درون دايره خورشيد نوشته بود: " المک الله ". سپاهيان نادر در تصويري که از جنگ وي با محمد گورکاني، پادشاه هند، کشيده شده‌ است، بيرقي سه گوش با رنگ سفيد در دست دارند که در گوشه بالايي آن نواري سبز رنگ و در قسمت پاييني آن نواري سرخ دوخته شده‌ است. شيري با دم برافراشته به صورت نيمرخ در حال راه رفتن است و درون دايره خورشيد آن باز هم »المک الله« آمده‌ است. بر اين اساس مي‌توان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلي ايران است. زيرا در اين زمان بود که براي نخستين بار اين سه رنگ بر روي پرچم هاي نظامي و ملي آمد، هر چند هنوز پرچم ها سه گوشه بودند. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از قدس خبر، داستان درفش ايراني از گذشته تا به امروز در دو مقاله تنظيم شده است که در بخش اول شکل گيري اوليه آن تا پيش از دوره قاجار و چهار گوشه شدن پرچم ايراني مورد بررسي قرار گرفت.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

درفش ايراني نشانگر تمدني کهن

درفش ايراني نشانگر تمدني کهن
خروج

گروه تاريخي: تمدن پرسابقه ايراني، در بسياري از پديده هاي انساني گوي سبقت را از ساير تمدن هاي جهان ربوده و اعتقاد بر اينست که نخستين پرچم جهان از ايرانيان بوده است. پرچم قطعه پارچه منقوش به نشاني خاص که معمولا به ميله اي آويخته مي شود و به عنوان نماد يک قوم، کشور، آرمان و يا سازمان معيني به کار مي رود. در گذشته گاه از پوست به جاي پارچه استفاده مي شده است. واژه پرچم در سده هاي 6-5 قمري از زبان ترکي وارد فارسي شده و از سده 12 قمري به معناي امروزي آن متداول گرديده است. کلماتي مانند بيرق، درفش، علم، رايت، لوا، سنجق، علامت و بند نيز در زبان فارسي و عربي و ترکي به همين معنا است. در فرهنگ اسلامي در دست گرفتن لوا معناي کتابي پيشوايي، برتري، دلاوري و به پيشواز خطر رفتن را مي رساند. در حوادث مهم در دست داشتن پرچم تأييد و جلب اعتماد ديگران را به دنبال داشت و نوعي اقتدار به حامل مي بخشيد. در مغرب سرزمين هاي اسلامي، اويان اندلس تا مدت ها رنگ سفيد و يا سرخ را حفظ کردند و در شرق سزمين هاي اسلامي، فرمانروايان دولت هاي ترک از پرچم هاي بزرگ با منگوله اي بزرگ از موي که به آن شالش يا چتر مي گفتند، استفاده مي کردند.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها