گروه تاريخي: واقعه غدير خم، رويدادي ماندگار در تاريخ اسلام است که همواره کانون توجه انديشمندان و پژوهشگران بوده و بهعنوان نقطه عطفي در تعيين مسير آينده امت اسلامي محسوب ميشود. اهميت اين واقعه در ابعاد ديني، اجتماعي، فرهنگي و سياسي، آن را به يکي از مهمترين وقايع تاريخ اسلام تبديل کرده است.
زينب قلي زاده
واقعه غدير خم يکي از مهمترين مسائل تاريخ اسلام است که صدها مورخ و مفسر شيعه و سني آنرا نقل کردند. کمتر واقعه تاريخي را ميتوانيم بيابيم که چنين اطميناني از وقوع و کثرت روايات داشته باشد.
غدير سندي معتبر است که ولايت امير مؤمنان را نشان ميدهد. اين واقعه بقدري حائز اهميت است که خداوند به پيامبر اکرم فرمود: »يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ«؛ اگر انجام ندهي در اين 23سال رسالتي انجام نداده ايي.
اهميت واقعه غدير را بايد در خطبه ذکر شده توسط پيامبر جستجو کرد. در سرتاسر خطبه غدير به دفعات مکرر به ولايت و جانشيني و برتري علي (ع) و خاندان او اشاره مستقيم شده و پيامبر امامت را در فرزندان علي دانسته و فرمود:»ثُمَّ مِنْ بَعْدي عَلي وَلِيکمْ وَ إِمامُکمْ بِأَمْرِالله رَبِّکمْ، ثُمَّ الْإِمامَةُ في ذُرِّيتي مِنْ وُلْدِهِ«؛ پس از من به فرمان پروردگار، علي ولي و صاحب اختيار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علي خواهد بود.
علي (ع) را برگزيده مطلق خداوند خواند: «مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ الله، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله»؛ هان مردمان! او را برتر دانيد، که خداوند او را برگزيده.حالا چه شد که سخنان روشن و واضح پيامبر را اين چنين فراموش کردند جاي بحث ديگري دارد.پيامبر اکرم (ص) مسئله جانشيني و خلافت اميرمؤمنان (ع) را به دفعات در مناسبتهاي مختلف مطرح کرد، براي مثال پيامبر در جلسه عمومي با اقوام و عشيره خود آنها را به اسلام دعوت کرد و در ادامه از آنها پرسيد چه کسي برادر، جانشين، و وصي من ميشود؟ که سه مرتبه حصرت علي (ع) دست خود را بالا بردند و در مرتبه سوم پيامبر فرمود علي برادر و جانشين و وصي من است.(يوم الدار)
و يا در غزوه تبوک منافقين صحبتهاي زيادي در مورد امام علي (ع) کردند و امام نزد پيامبر (ص) و گفت: آيا مرا در ميان کودکان و زنان ميگذاري؟ و پيامبر حديث منزلت را جاري کردند: «أنتَ مِنّي بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسي، اِلّاأنّه لانَبيَّ بَعدي» که اين حديث، علاوه بر فضيلت امام علي (ع)، بر خلافت و امامت ايشان نيز دلالت دارد.(حديث منزلت)همچنين پيامبر در پاسخ سلمان فارسي که از او درباره وصي و جانشين وي پرسيد، فرمود: وصي و وارث من و کسي که دَيْن مرا پرداخت ميکند و وعدههاي مرا حتمي ميسازد، علي بن ابيطالب است. (حديث وصايت)
در حديث نيز ولايت آمده رسول خدا (ص) گروهي را به جنگي اعزام کرد و فرماندهي آنها را به علي بن ابيطالب سپرد. آنان غنائمي را به دست آوردند حضرت علي در تقسيم غنايم به گونهاي عمل کرد که آنان دوست نداشتند. چهار نفر از آنان با هم قرار گذاشتند وقتي پيامبر را ديدند اين عمل علي را به او گزارش کنند، هنگامي که خدمت پيامبر رسيدند يکي پس از ديگري گفتند: يا رسول الله آيا ميدانيد علي چنين کرد؟ رسول خدا در حالي که خشم بر چهرهاش نمايان شد، فرمود از علي چه ميخواهيد؟ از علي چه ميخواهيد؟ علي از من و من از عليام و »هُوَ وَلِيُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدي؛ او [علي] وليّ هر مؤمني پس از من است«.از ديگر احاديث مشهور ميتوان به حديث سلسلةالذهب. حديث ثقلين. حديث کساء.مقبوله عمر بن حنظله. حديث قرب نوافل.حديث معراج. حديث جنود عقل و جهل. حديث شجره اشاره کرد.اما بيان دوباره اين مسئله در آخرين حج پيامبر به معناي اتمام حجت با مسلمانان بود. اعلام اين مسئله مهم بعد از اتمام حج و در روز و مکان خاصي صورت گرفت ک به دستور پروردگار بود. اما چرا مسئله غدير در خود مراسمات حج صورت نگرفت؟با توجه به اينکه مسئله جانشيني پيامبر و خلافت حضرت علي اگر مطرح ميشد امکان مخالفت از سوي بعضي افراد ممکن بود که اين امر آرامش حجاج به هم ميزد و هم اينکه ممکن بود حرمت مسجد الحرام عرفات و مني شکسته بشود.
همچنين اين مسئله بايد با حصور همه حجاج در فضايي آرام مطرح ميشد اما چون در مراسم حج مسئله زمان و مکان مطرح است اين امر ناممکن بود و ميتوان گفت نفوذ کلام پيامبر در لحظه وداع و خداحافظي با حج گزاران اين آمادگي ذهني را براي آنها فراهم ميکرد و مخالفتها به حداقل ميرسيد. اگر در مراسم شهر مکه يا عرفات يا مني اين حقيقت مطرح ميشد شايد جاذبه روز غدير را نداشت و دلها و مغزها را به خود جذب نميکرد، چون همه در حال عبادت و انجام مراسم بودند.
اما پس از پايان مراسم حج و کوچ کردن حاجيان به سوي شهر و ديار خود، زمينه بيشتري براي بيعت با امام وجود داشت.هنگامي که کاروانيان به منطقه غدير خم رسيدند وحي بر پيامبر نازل شد و آيه 67سوره مائده را بر پيامبر تلاوت کرد: اي پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازلشده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکني، رسالت او را انجام ندادهاي! خداوند تو را از (خطرات احتمالي) مردم، نگاه ميدارد؛ و خداوند، جمعيت کافران (لجوج) را هدايت نميکند.
چرا غدير محل اين اجتماع بزرگ شد؟
منطقه غدير خم نام محلي بود که بخاطر. وجود برکه آب باران در آن جمع ميشد و آن به غدير معروف شد. غدير در 3_4 کيلومتري جحفه قرار داشت در حجفه راه اهالي مصر يمن مدينه عراق شام از يکديگر جدا ميشد بنابراين انتخاب اين محل با داشتن چنين شرايط خاصي حتماً از حکمت خدا برخاسته تا اين واقعه براي هميشه در تاريخ و اذهان مردم باقي بماند. اين سفر به آخرين سفر پيامبر در عمر گوهر بار خود بود که به (حج الوداع) معروف شد. پيامبر نيز در خطبه غدير خود به اين مسئله اشاره دارد: »مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ في هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطيعوا وَانْقادوا لاَِمْرِ (الله) رَبِّکُمْ«؛ هان مردمان! آخرين بار است که در اين اجتماع به پا ايستادهام. پس بشنويد و فرمان حق را گردن گذاريد.
حجة الوداع، تنها حجگزاري عمومي مسلمانان به همراه حضرت محمد (ص)، در سال دهم هجري بود که طي آن پيامبر بسياري از احکام و تعليمات اسلام از جمله احکام حج و ولايت امام علي (ع) را در چندين خطبه (خطبه عرفات، خطبه مني، خطبه غدير) براي جمع پرشماري که او را همراهي ميکردند، بيان کرد.
حجة الاسلام حجة البلاغ، حجة الکمال و حجة التمام نامهاي ديگر آن است. از آن جهت حجة الوداع ناميده شد که در آن، پيامبر با ياران و حاضران وداع کرد و با اين اشاره، آن را آخرين حج خود خواند. حجة الاسلام به دليل انکه تنها حجي است که پيامبر اسلام در دوره حاکميت اسلام، انجام داده. نام حجة البلاغ نيز، به تناسب نازل شدن آيه 69سوره مائده، در اين سفر است. تناسب نام اکمال و اتمام نيز ميتواند آيه سه از سوره مائده باشد که در بازگشت از اين سفر نازل شد و کمال دين و تمام نعمت الهي را اعلام کرد.
سر انجام در 18 ذي الحجه سال دهم هجري وقتي کاروانيان به منطقه غدير رسيدند وحي بر پيامبر نازل شد و ايشان را از دستور خداوند آگاه ساخت.(يا ايها الرسول) پيامبر وقتي اين ندا را شنيد دانست که رسالت مهمي در پيش رو دارد که در اين مورد خداوند اون را تهديد کرد که اگر چنين نکني 23 سال رسالتي انجام ندادهاي؛ اما پيامبر از عواقب اين پيام بيمي در دل داشت که خداوند فرمود: »وَاللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ«؛ خدا تو را از (شر) مردمان محفوظ خواهد داشت.
پيامبر بعد از شهادت گرفتن از مردم به حمد و ستايش خدا پرداخت ودر مورد برتري علي (ع) فرمود: جبرئيل سه بار بر من فرود آمد و از من خواست اين پيام خدا را به همگي ابلاغ کنم؛ أَنَّ عَلِي بْنَ أَبي طالِبٍ أَخي وَ وَصِيي وَ خَليفَتي (عَلي أُمَّتي) وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدي، الَّذي مَحَلُّهُ مِنّي مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسي إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِي بَعْدي وَهُوَ وَلِيکمْ بَعْدَالله وَ رَسُولِهِ.
و دست مولا را با برد و گفت: أَنَّ مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِي مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِي بْنُ أَبي طالِبٍ أَخي وَ وَصِيي، وَ مُوالاتُهُ مِنَ الله عَزَّوَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَيّ؛ پيامبر دست خدا را بالا برد که دست بيخداها رو شود.بعد از اتمام حجت پيامبر با مردمان خداوند آيه ايي نازل کرد: »الْيوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دينَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيکمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَکمُ الْإِسْلامَ ديناً«؛ و اين چنين بود که دفتر رسالت پيامبر خدا بسته شد و دين اسلام کامل شد.سپس پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: »اي مردم! به من تهنيت بگوييد، زيرا خدا مرا به نبوّت و اهل بيتم را به امامت برگزيد.«
اصحاب پيامبر نزد اميرالمؤمنين آمدند و ولايتش را تبريک گفتند و اولين کساني که به حضرت تبريک گفتند خلفاي سه گانه بودند.
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از مهر،نعمتي که خداوند بر مسلمانان تمام کرد نعمت ولايت علي (ع) بود ولايت و سرپرستي او تمام استعدادها را بارور و شکوفا ميکند. علي (ع) چشمه جوشان معرفت و نمادي از کامل انسان بود که پيامبر (ص)، فاطمه (س)، ابوذر، عمار تا آخرين لحظات زندگيشان از ولايتش دفاع کردند. شايد بتوان گفت: اليوم اکملت لکم دينکم؛ يعني خدا دين مرا با عشق و ارادت و ولايت علي اندازه ميگيرد. غدير برترين سند شيعيان براي اثبات ولايت مول الموحدين امير المومنين است.