ARAZAZARBAIJAN

پادشاهاني که جنگل‌هاي ايران را به بيابان تبديل کردند


پادشاهاني که جنگل‌هاي ايران را به بيابان تبديل کردند

گروه تاريخي: زنده‌ياد ابراهيم باستاني پاريزي... از صاحب تاريخ عالم‌آراي نادري نقل مي‌کند که نادرشاه افشار وقتي در ماوراءالنهر بود و براي فتح بخارا نقشه مي‌چيد، ازجمله دستور داد بسياري از درخت‌هاي بنه (پسته وحشي) اطراف سبزوار و مشهد را قطع کردند و بار کردند و به همراه بردند تا لوله‌ريزي توپ‌هاي سپاه صورت پذيرد...



هر سال با آمدن فصل گرما بخش‌هاي وسيعي از جنگل‌ها و منابع طبيعي ايران در آتش مي‌سوزند، بيکاران مستاصل به دنبال تبديل درخت به زغال و فروش آن و گروه‌هاي ذي‌نفع با اخذ مجوز رسمي در پي تسطيح اراضي جنگلي و ساخت ويلا و اکتشاف معدن و... هستند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد در سال2023 ميلادي، بيش از 357 هزار هکتار جنگل، بوته‌زار، علفزار و زمين زراعي در ايران در آتش سوخته است.
هانس بوبک (Hans Bobek) استاد علوم جغرافيايي دانشگاه بُن (آلمان) کتاب سيماي تاريخي جنگل‌ها و درختزارهاي ايران را برپايه پژوهش‌هاي شخصي در ايران و با استفاده از گزارش‌ها و نقشه‌هاي ديگري که از دوره‌هاي پيشين در دسترس داشته، به سال 1955 چاپ کرده است. بوبک در صفحه‌هاي ابتدايي اين کتاب، ضمن بحث درباره جنگل‌هاي هيرکاني ايران مي‌نويسد: »از زمان‌هاي بسيار قديم، حرکت کاروان‌هاي بزرگي از هيزم و زغال از مناطق جنگلي به طرف مناطق مسکوني، تصوير آشنايي بوده؛ ولي دستيابي به وسايل نقليه موتوري و راه‌آهن، اين استفاده بي‌رويه از اين منابع را صد چندان کرده است. در عين حال اين جنگل‌ها از داخل نيز توسط دامداران و جنگل‌نشينان درنهايت بي‌توجهي مورد بهره‌برداري قرار مي‌گيرد. به‌ طوري‌ که هيچ بيننده دقيقي نمي‌تواند در اين مطلب شک داشته باشد که سطح جنگل‌هاي خشک ايران در قرن‌ها و هزاره‌هاي اخير به‌ طور قابل توجهي کاهش يافته است. اين حدسيات نه‌تنها بارها توسط کارشناسان ذکر شده است، بلکه از نظر تاريخي نيز مي‌توان آن را ثابت کرد.«
روايتي هست که گويا تيمور لنگ (قرن هشتم هجري) براي نابود کردن جنگل‌هاي ايران و آسيب رساندن به گذران زندگي مردمان آن، گله‌هاي بزرگ بز از ماوراءالنهر آورد و ميان ايرانيان پخش کرد. همچنين گفته‌اند که تيمور لنگ براي شکست دادن رزمندگان ايران در منطقه بويراحمد، دستور داد تا جنگل‌هاي انبوه آن منطقه را به آتش بکشند.امروزه، در منطقه کهگيلويه و بويراحمد تنها مي‌توان جنگل‌هاي تُنُک ديد.
در دوران صفوي، کاربرد سلاح گرم و توليد باروت، و يا به اصطلاح آن زمان »داروي تفنگ« باب شد که اين امر فشار بر پوشش جنگلي (به ويژه جنگل‌هاي پسته وحشي) را در کنار توليد زغال براي مصارف خانگي، بسيار بيشتر کرد. زنده‌ياد ابراهيم باستاني پاريزي (در کتاب خاتون هفت قلعه، مقاله نادر دوران) از صاحب تاريخ عالم‌آراي نادري نقل مي‌کند که نادرشاه افشار وقتي در ماوراءالنهر بود و براي فتح بخارا نقشه مي‌چيد، ازجمله دستور داد بسياري از درخت‌هاي بنه (پسته وحشي) اطراف سبزوار و مشهد را قطع کردند و بار کردند و به همراه بردند تا لوله‌ريزي توپ‌هاي سپاه صورت پذيرد؛ زيرا آتش شاخه‌هاي بنه پردوام‌ بود و بهتر مي‌سوخت و آهن را زودتر آب مي‌کرد.
در دوران نادرشاه پياده‌نظام و توپخانه منزلت يافت و ثابت شد يورش‌هاي سنگين سواره‌نظام در منطقه‌هاي کوهستاني براي درهم شکستن دشمن کافي نيست. از اين‌ رو، براي فتح سنگرها و دژهايي که ترکان عثماني به شيوه نوين ارتش‌هاي اروپايي ساخته بودند، در کرمانشاه مراکز بزرگ قورخانه برپا شد. در اين مراکز هم استادکاران همواره در حال آماده‌سازي توپ و خمپاره و گلوله و باروت بودند که تهيه تمام اين‌ها وابسته به زغالي بود که از چوب درختان جنگلي منطقه به دست مي‌آمد.
ليوتنان کلنل برسفرد لوات، کنسول انگليس در تهران به سال‌هاي 1881 و 1882 در سفرنامه تهران- استرآباد خود که اعتمادالسلطنه آن را ترجمه کرده است، مي‌نويسد: »در مسير خود (جاده‌ کرج- چالوس امروز و...) هر روز دويست رأس قاطر و الاغ مي‌ديديم که از کجور و دونا زغال بار کرده‌اند و به تهران مي‌روند. جنگل‌هاي معدن زغال سال به سال کسر مي‌شود [...] اکنون هرچه جنگل را مي‌سوزانند و پيش مي‌روند، راه زغال به طهران دورتر مي‌شود و در کوهستان البرز نزديک به تهران محل‌هاي مناسب براي جنگل زياد دارد و ممکن است که در آنجا اشجار غرس نمايند که بعد از چند سال جنگل معتبري شود، اما اين فقره براي شکارگاه سلطنتي مضر است.«
دُپلانول، استاد اسبق جغرافيا در دانشگاه سوربن، در تحقيقي که مربوط به اواخر دهه پنجاه ميلادي است و در ايران با عنوان مطالعاتي درباره جغرافياي انساني شمال ايران منتشر شده است، در مورد کلاردشت چنين مي‌نويسد: »مصرف قابل توجه چوب براي خانه‌سازي سبب بهره‌برداري وسيع از اراضي جنگلي اطراف، از ارتفاع 1400 تا 2000 متري شده و اين امر موجب انحطاط جنگل‌هاي متراکم قديمي و ايجاد جنگل‌هاي تازه‌پايي شده است که از لحاظ چوب‌هاي صنعتي فقير بوده‌اند.« و»احداث راه کلاردشت، که عبور از آن با کاميون به سهولت امکان‌پذير بود، از آن پس تخليه‌ اين محصول [زغال] را که حمل‌ونقل آن به وسيله حيوانات ظاهرا چندان مقرون به صرفه نبود، تسهيل کرد. روستاييان از اين رهگذر به هيزم‌شکن و زغال‌ساز مبدل شدند. در هر گوشه جنگل کوره راه‌هاي ابتدايي زغال‌پزي با بازدهي بسيار نازل (حداکثر 10درصد) ايجاد شد.
در رودبارک شماره قاطرهايي که چوب را از جنگل به کوره مي‌بردند و زغال را از کوره به جاده‌هاي کاميون‌رو منتقل مي‌ساختند، از ? رأس در حدود سال1935 به 170رأس در 1958 بالا رفت... ولي به زودي بحران فرارسيد. استفاده بي‌رويه از اين منبع، جنگل را به حال احتضار افکند و از آن جز خرابه‌اي برجاي نماند.«
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از خبرآنلاين،کريم جوانشير، محقق، در دهه1340 جنگل‌هاي برخي نقاط کردستان مانند مسير بانه - سردشت را از نظر انبوهي قابل مقايسه با جنگل‌هاي حوزه خزر خواند. با اين حال طي دهه‌هاي اخير، اين جنگل‌ها نيز همچون جنگل‌هاي ديگر نقاط کشور در معرض ويراني قرار گرفته‌اند. دليل عمده اين روند را بايد در فقدان قانون جامع حفاظت از جنگل جست‌وجو کرد.


برچسب ها:

تاریخ: 1404/03/11 07:55 ق.ظ | دفعات بازدید: 1860 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot