عصر آذربایجان

گزارش خبر

شکست بخشي از يک زندگي

شکست بخشي از يک زندگي

1394/08/30

گروه روانشناسي: بعد از هرشکست و زمين خوردني بلند شويم به همه ماجراهايي که اتفاق افتاده خوب فکر کنيم و تا جايي که مي‌توانيم از همه تجربياتمان درس بگيريم و خودمان را براي موفقيت در آينده آماده کنيم.تمامي انسان‌ها در طول زندگي‌شان بارها به نحوي دچار شکست و عدم موفقيت شده‌اند و لحظات سخت و دشوار شکست را تجربه کرده‌اند و آن را پشت سر گذاشته‌اند و يا مزه تلخ آن را چشيده‌اند.هر کس تلاش بکند و شکست بخورد غمگين مي شود. شکست معمولا مساوي با از دست رفتن يک موقعيت است .

گروه روانشناسي: بعد از هرشکست و زمين خوردني بلند شويم به همه ماجراهايي که اتفاق افتاده خوب فکر کنيم و تا جايي که مي‌توانيم از همه تجربياتمان درس بگيريم و خودمان را براي موفقيت در آينده آماده کنيم.تمامي انسان‌ها در طول زندگي‌شان بارها به نحوي دچار شکست و عدم موفقيت شده‌اند و لحظات سخت و دشوار شکست را تجربه کرده‌اند و آن را پشت سر گذاشته‌اند و يا مزه تلخ آن را چشيده‌اند.هر کس تلاش بکند و شکست بخورد غمگين مي شود. شکست معمولا مساوي با از دست رفتن يک موقعيت است . اگر کسي تلاش نکرده باشد طبعاً حس نمي کند چيزي را از دست داده است، براي ايجاد حس شکست بايد امتحاني که گرفته شده منطقي باشد مثلا اگر کسي درس رياضي جديد را نخوانده باشد و در امتحانش رد شود ، احساس شکست خواهد کرد.ناکامي يعني نرسيدن به آرزوها و اهداف. ناکامي به دو طريق حاصل مي شود: يکي نرسيدن به اهداف منطقي و يا انتخاب اهداف غيرمنطقي و غيرممکن.شرايط امروز جامعه ما ، همه را وادار مي کند سعي کنند از ديگران جلو بيفتند. اکثر مردم مي خواهند بالاتر از متوسط باشند و مخصوصاً پايين تر از متوسط نباشند ، اما بر اساس پيش بيني هاي آماري نيمي از ما بايد از نظر هوش، تيپ، قد و درآمد زير متوسط باشيم. پس بد نيست گاهي توقع مان را کم کنيم.کم کردن توقع هميشه امکان پذير نيست. چون اول: موفقيت براي حفظ اعتماد به نفس است. دوم: بعضي آدم ها با آرزوهايشان خوشند و تلاش هم مي کنند، حتي اگر هرگز به آن ها نرسند. سوم: بعضي از اهل فن معتقدند خوشبختي نبايد هدف اصلي زندگي باشد. آن ها تحصيل علم و کمک به ديگران را در درازمدت ارضا کننده تر مي دانند. چهارم: خيلي از آدم هاي افسرده  خيرشان به ديگران رسيده است. اين ها خوشبختي خود را فداي ديگران کرده اند.
چه طور با شکست برخورد کنيم:اين که چه طور با شکست برخورد کنيد اهميت ويژه اي دارد. اعتماد به نفس حاصل تلاش، استفاده از الگوها و روش هاي مناسب و صرف وقت است. آدم هاي ضعيف مدام فکر اين هستند که چطور شکست نخورند! هيچ ربطي هم به سختي يا آساني کار ندارد. آدم هاي موفق بيشتر به خوب انجام دادن کار و کسب تجربه فکر مي کنند ولي آدم هاي ضعيف مدام فکر نتيجه هستند. دسته اول از کارهاي سخت استقبال مي کنند چون دنبال ياد گرفتن هستند.
 اين ها پس از هر شکست مي گويند :" اين دفعه را باختم ولي در عوض تجربه کسب کردم! دفعه بعد از روش ديگري استفاده خواهم کرد" تلاش و آموزش ، کارايي را افزايش مي دهد. پس بهتر است از اين روش استفاده کنيم و به جاي خودخوري براي اداره زندگي ، بايد مسئوليت قبول کنيم نه اينکه خود را سرزنش کنيم. هميشه و در همه جا پشتکار، تعهد و تلاش نتيجه مي‌دهد.بعد از هر شکست از خود بپرسيد: " حالا خودمانيم، خدا وکيلي تقصير کي بود؟ حالا بايد چه کار کنم؟ " هيچ آدم عاقلي دنبال دلايلي که قابل اصلاح نيستند نمي گردد. هيچ رفتاري هم تک عاملي ( وراثت، غريزه، فيزيولوژي و ...) نيست. اکثر رفتارها قابل اصلاح هستند، پس اهميت آموزش را فراموش نکنيد. براي اين که کسي قهرمان شود از سن قبل از مدرسه روزي حدود هشت ساعت تمرين مي کند.
طبعا اگر اين قهرمان برادر دوقلويي داشته باشد که تمرين نکرده باشد، هرگز به موقعيت او نخواهد رسيد. آدم ها خيلي بيشتر از آنچه فکر مي کنند توان ياد گرفتن دارند و بدانيم که دليل اکثر شکست ها کم کاري و عدم آموزش است.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

شکست بخشي از يک زندگي

شکست بخشي از يک زندگي
خروج

گروه روانشناسي: بعد از هرشکست و زمين خوردني بلند شويم به همه ماجراهايي که اتفاق افتاده خوب فکر کنيم و تا جايي که مي‌توانيم از همه تجربياتمان درس بگيريم و خودمان را براي موفقيت در آينده آماده کنيم.تمامي انسان‌ها در طول زندگي‌شان بارها به نحوي دچار شکست و عدم موفقيت شده‌اند و لحظات سخت و دشوار شکست را تجربه کرده‌اند و آن را پشت سر گذاشته‌اند و يا مزه تلخ آن را چشيده‌اند.هر کس تلاش بکند و شکست بخورد غمگين مي شود. شکست معمولا مساوي با از دست رفتن يک موقعيت است .

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها