موضوع ناتواني مدارس دولتي درتامين هزينههاي جاري خود بحث امروز و ديروز نيست، ولي هرچه زمان ميگذرد اين زخم ناسورتر از قبل ميشود. سالهاست يک چشم آموزش و پرورش به مجلس است که با دست و دلبازي بودجه آموزش و پرورش را بيشتر از رقم تعيين شده در لايحه بودجه سالانه بنويسد و يک چشمش به رفع تحريمها و گشايشهاي سياسي و اقتصادي است تا خزانه دولت را پر کند و البته چشم ديگر آموزش و پرورش دوخته به خيّران است، براي مثال همين شهرونداني که مثل برخي خانواده دانشآموزان نه از کمک مالي به مدارس ناراحت ميشوند و نه اگر کمکي از دستشان بربيايد، دريغ ميکنند. يا شايد بتوان گفت مدارس دولتي ديگر به بهانه_هاي مختلفي دست به سوي والدين دانش_آموزان دراز کرده و طلب وجه مي کنند تا بتوانند چرخه مدارس را کمي روغن کاري کنند. همانگونه که طبق اصل 30 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران صراحتاً اعلام ميکند: »دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالي را تا سرحد خودکفايي کشور به طور رايگان گسترش دهد« اما بسياري از مردم جامعه هنوز در رابطه با اجرا يا عدم اجراي اين اصل بلاتکليفند. در حالي که طبق اين اصل، تحصيل در مدارس دولتي بايد رايگان باشد، کمتر مدرسهاي را ميتوان يافت که اين قانون در آن اجرايي شود. مدارس دولتي در اغلب مناطق حتي مدارس شبانهروزي که پذيراي دانشآموزان محروم روستايي است، از تأمين هزينههاي جاري ناتوانند و در نبود کمکهاي دولتي بهناچار از خانوادهها پول دريافت ميکنند و سالهاست که »پول« به کشمکشي ميان خانوادهها و مديران مدارس تبديل شده است. آموزشوپرورش دستورالعمل خاصي را براي دريافت کمکهاي مردمي ابلاغ نميکند و همواره از اختياري بودن اين موضوع صحبت ميشود بهاذعان مسئولان آموزش و پرورش کمکهاي داوطلبانه خانوادهها به مدارس امري ضروري است و در شرايطي که شيوهنامه خاصي در اين رابطه وجود ندارد مدارس در مناطق مختلف شهر بهاختيار خود رقمهاي متفاوتي را تعيين و از خانوادهها دريافت ميکنند، مبالغي که در بالاي شهر بيشتر و در مناطق پايين شهر کمتر است. دريافت کمکهاي مالي از خانوادهها سالهاست در نبود سرانههاي دولتي به يک رويه ثابت در مدارس دولتي تبديل شده است و اين موضوع آسيبهايي را نيز بههمراه دارد. از ديگر مشکلات نبود سرانه کافي در مدارس که بگذريم، به کارمندان آموزش و پروروش مي_رسيم، ماه هاست که ديگر حق ماموريت ها و اضافي کاري هاي کارمندان آموزش و پرورش پرداخت نمي شود، شير دانش آموزان ديگر توزيع نمي شود و خبري از سيستم هاي گرمايشي سالم در دسترس نيست! اين روزها آموزش و پرورش با روش هاي نوين يعني دريافت منابع مالي از خانواده دانش آموزان دست به خود کفايي و درآمدزايي هاي جانبي زده تا شايد بتواند گوشه اي از اضافه کاري ها و حق ماموريت کارمندان را پرداخت کرده و در کنار آن مقداري برگ A4سفيد براي اداره اش تهيه کند تا کارمندان را از معضل استفاده از کاغذهاي رنگي مانده در ته انبارهايشان نجات دهد! به صراحت مي توان گفت با توجه به سرانه اندکي که در اختيار آموزش و پرورش قرار مي_گيرد، نمي توان شرايط مناسبي را از نظر امکانات و تجهيزات و نيروي انساني در مدارس دولتي شاهد بود چراکه مدرسه نيز داراي هزينه_هاي از جمله آب و برق و تلفن و گاز است. بنابراين سرانه اعطايي پاسخگوي هزينه هاي مدرسه نيست، از اين رو مدارس دولتي جهت تامين هزينه هاي خود با عناوين مختلف از دانش_آموزان مبلغي را دريافت مي کنند، مبلغي که براي اکثر خانواده ها کمرشکن بوده و توان پرداخت آن را ندارند. اين در حالي است که پرداخت اين هزينه ها براي دانش آموزان ضروري، اجباري و در بيشتر موارد همراه با تهديد است! به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا، با اين حال هنوز مشخص نيست چرا دستگاهي که توليدکننده منابع انساني و بسترساز توسعه آينده ايران اسلامي است، هنوز بايد با مشکلات مالي دست و پنجه نرم کند و نتواند پاسخگوي معلماني باشد که حقوق خود را با تاخير و هر چند ماه يکبار دريافت ميکنند يا پاسخگوي والديني باشد که از پرداخت هزينه هاي سرسام آور تعميرات مدارس و تهيه ملزومات آن ها گلايه دارند باشند.
گروه فرهنگي: واريز سرانه به حساب مدارس براي تامين هزينههاي جاري در سالهاي اخير با چالشهايي همراه بوده، به گونهاي که با توجه به کسري بودجه آموزشوپرورش، پرداخت سرانه مدارس صفر يا رقمي معادل همين »صفر« است!