"زن سرپرست خانوار" که دست سرنوشت داستاني را براي او نوشته است که فداکاري و گذشت مهم ترين فصل آن است. زنان سرپرست خانوار به کساني اطلاق ميشود که هزينههاي زندگي بنا به دلايلي همچون متارکه، فوت و يا ناتواني همسر بر عهده آنان است و در اين ميان آسيب هاي اجتماعي و خطرات بسياري آنان را تهديد ميکند. همچنين بخش عمدهاي از زنان سرپرست خانوار را کساني تشکيل ميدهند که پس از فوت همسر تمايل چنداني به ازدواج مجدد ندارند. طبق تحقيقات روانشناسي، زنان برونگرا و پذيرا پس از فوت همسر تمايل بيشتري براي ازدواج مجدد دارند و برعکس زناني با شخصيت آزردهخو به دنبال کار رفته و تمايلي به ازدواج مجدد ندارند. فقر، آسيبهاي اجتماعي، درآمد کم و نبود مزاياي شغلي به ويژه بيمه، فضاي ناامن کاري و مشکلات تربيتي فرزندان از جمله مشکلاتي است که زنان سرپرست خانوار با آنها دست و پنجه نرم ميکنند و در اين خصوص نياز به توجه بيشتري است تا اندکي از وظيفه سنگين آنان کاسته شود. "ناهيد" از جمله زنان سرپرست خانواري است که همسرش پس از سقوط از داربست در محل کار، از کار افتاده شده و او که اکنون سرپرست خانوار است از سختيهاي کارش برايمان ميگويد: پس از کش و قوسهاي فراوان و تجربه فضاي ناامن کاري موفق به کار در يک رستوران شدم و الان با تجربيات خانه داري و به عنوان آشپز روزگار مي گذرانم. بيمه و مزاياي کار که انگار براي بانوان تعريف نشده است و از اين رو نصف بيشتر آنچه که گيرم مي آيد، صرف کرايه تاکسي و مخارج خانه ميشود. وي ادامه ميدهد: چرخ زندگي با يک تنه کار کردن نميچرخد . وقتي ديگهاي سنگين را در حال جوشيدن بر مي دارم و جابهجا مي کنم، تازه ميفهمم هيزم جهنم زندگي تمامي ندارد. دست_هايم از شستن مرغ منجمد يخ ميبند و ديگر آن لطافت زنانه را ندارد. يک جامعه شناس نيز در اين خصوص اظهار ميکند: تاکنون تعريف درستي از زنان سرپرست خانوار نشده است و عموما "زن سرپرست خانوار" به کسي اطلاق ميشود که زن خانواده به دلايل مختلفي مانند فوت همسر، اعتياد و طلاق مديريت نهاد خانواده را بر عهده دارد. "موسي نيرومند"، ميافزايد: فرهنگ جامعه از جمله عواملي است که تعريف دقيقتري از زنان سرپرست خانوار ارائه مي دهد و ممکن است خانمي با وجود زنده و سالم بودن مرد خانواده نيز همچنان سرپرستي آن خانواده را بر عهده داشته باشد. همچنين ممکن است مديريت و فرهنگ صحيح حاکم بر جامعه زمينهي سرپرستي خانواده توسط يک زن را فراهم آورده باشد. وي عنوان ميکند: طبق آخرين آمار حدود 10 درصد از زنان کشور، سرپرستي خانواده را بر عهده دارند و به عبارت ديگر يک ميليون و 600 سرپرست از 16 ميليون خانواده در سطح کشور زن هستند. نيرومند با اشاره به مشکلاتي که زنان سرپرست خانوار همواره با آن مواجه هستند ميگويد: بانوان ما عمدتا مقوله سرپرستي خانواده را تمرين نکرده و نياموخته اند و از اين رو با روبه رو شدن ناگهاني با حجم وسيعي از مسئوليت با مشکلات زيادي در اين راه مواجه مي شوند. وي بيان ميکند: در ميان خانواده هاي ايراني نيز از همان بدو کودکي مسئوليت بيشتر و سنگين تري متوجه پسران است و دختر بچهها از بار سنگين مسئوليت در دوران کودکي معاف هستند. از اين رو مسئوليت پذيري در بين دختران که مادران و بانوان آينده هستند، به خوبي آموخته نشده است و به منظور اصلاح اين موضوع نظام آموزشي و خانوادهها بايد رويکرد خود را تغيير دهند. وي مي افزايد: اکثر بانوان ما با مفهوم سرپرستي غريبه هستند و آموزش اجتماعي و تمرين کافي براي بر عهده گرفتن مسئوليت سرپرستي خانواده نيز با دخالت و برنامه ريزي نهادهاي متولي خانواده تحقق مي_يابد و مهارت، تخصص وبينش بانوان بايد اصلاح شود. اين جامعه شناس با بيان اينکه فرهنگ پذيرش بانوان به عنوان سرپرست خانوار بايد تقويت شود، ميگويد: نگاه جامعه نيز در اين امر بسيار مهم است و گاها نظام خويشاوندي زنان سرپرست خانوار دچار بينظمي فرهنگي بوده و خانوادهها نيز نگاه مثبتي به اين طيف ندارند؛ بنابراين بايد نگاه و فرهنگ جامعه نيز اصلاح شود تا تنش ها و فشارهاي رواني اين خانوادهها کمتر شود. وي خاطرنشان ميکند: پديده ها و آسيب هاي اجتماعي هر لحظه در حال روي دادن و اجتناب ناپذير هستند و آموزش و اصلاح عادت ها و باورهاي غلط است که مي تواند مديريت آن را آسان تر کند. "زهرا ساعي"، نماينده مردم تبريز، اسکو و آذرشهر نيز در اين خصوص ميگويد: در مورد زنان سرپرست خانوار متولي و قانون حمايتي خاصي تا قبل از تدوين سند توسعهي ششم وجود وجود نداشت. ولي از سال 93 با مطرح شدن طرح جامع توانمندسازي زنان سرپرست خانوار و ملي شدن آن، اين طرح در شهرستان ري به صورت پايلوت اجرا شد. وي ميافزايد: با توجه به بالا رفتن آمار جمعيتي زنان سرپرست خانوار به دلايل متعددي همچون اعتياد، طلاق، افزايش تصادفات جادهاي نياز به توجه بيشتري براي حمايت از آنان وجود دارد و دو نهاد بهزيستي و کميته امداد عمدهترين حمايت را از زنان سرپرست خانوار دارند. ولي حتي با افزايش دو برابري ميزان پرداختي به افراد تحت پوشش، اين ميزان پاسخگوي نيازهاي زنان سرپرست خانوار نيست. وي عنوان ميکند: خيريههاي خصوصي نيز در اين ميان ميتوانند کمک زيادي به زنان سرپرست خانوار کنند. ولي بخش عمدهاي از اين حمايتها مالي بوده و اقدام خاصي به منظور توانمندسازي آنان انجام نميشود. ساعي ميگويد: زنان سرپرست خانوار به سه گروه بد سرپرست، بي سرپرست و خود سرپرست اشاره دارد که سومي به دختراني که سن ازدواج آنان رد شده است، اشاره دارد و تلاشها بايد در راستاي توانمندسازي زنان سرپرست خانوار به عنوان نيروهاي تازه نفس و جوان و سوق دادن آنان به سمت توليدکنندگي و کارآفريني باشد. وي ميافزايد: در برنامهي ششم توسعه به امور زنان سرپرست خانوار اشارهي مستقيم و جديتري از ساير برنامهها شده است و در اين برنامه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي و معاونت زنان به عنوان متولي اصلي امور زنان تعيين شدند. اما نکتهي قابل توجه اين است که در وهلهي اول شناسايي اين افراد و ثبت اطلاعات بايد به درستي انجام شود. وي بيان ميکند: 20 ميليارد تومان بودجه در سال جاري و براي شروع طرح توانمندسازي زنان سرپرست خانوار اختصاص داده شده است و پيگير اجرايي شدن اين طرح به ويژه در استان آذربايجان شرقي هستيم. اما در اين ميان همراهي استانداري و مديران کل ذي ربط نيز ضروري است. ساعي تاکيد ميکند: سامانهاي به منظور ثبت نام زنان سرپرست خانوار و ثبت اطلاعات آنان طراحي خواهد شد و افراد ميتوانند با مراجعه به سايت جهت ثبت اطلاعات خود اقدام کنند. پس از شناسايي دقيق زنان سرپرست خانوار گروهبندي زنان روستايي و شهري شروع شده و هر يک از نيروهاي جوان بر اساس رشتههاي مختلف در کارگاههاي آموزشي مختلف تحت آموزش قرار خواهند گرفت. وي با اشاره به اين که فروش محصولات توليدي زنان سرپرست خانوار از اهميت زيادي برخوردار است ميگويد: بسياري از زنان کارآفرين موفق به فروش محصولات خود نميشوند و از اين رو راهنمايي درست آنان و ايجاد بازار فروش براي به فروش رفتن محصولات آنان از مواردي است که بايد در دستور کار قرار گيرد. وي خاطرنشان ميکند: برنامهريزيها در راستاي توانمندسازي زنان سرپرست خانوار بايد به صورت مدون باشد و به کارگيري آنان نيز بايد بر اساس ظرفيتهاي هر منطقه باشد تا تمامي اين اقدامات نتيجه دهد و همچنين فروش محصولات توليدي زنان سرپرست خانوار ميتواند در بهبود وضع معيشتي خود آنان و وضعيت اقتصادي استان نقش موثري داشته باشد. ساعي ميگويد: مشکلات زنان سرپرست خانوار بسيار زياد است و چون اين افراد بيشترين تعامل را با کودکان دارند؛ بنابراين مشکلات معيشتي و اقتصادي که منجر به مشکلات فرهنگي و اجتماعي نيز ميشود، کل يک خانواده را درگير ميکند. از اين رو بايد برنامهريزي دقيق و پيشروي پيوسته در اين ميان باشد تا بخشي از مشکلات زنان سرپرست خانوار حل شود. "محسن ارشدزاده" ، مديرکل بهزيستي استان نيز در اين خصوص اظهار ميکند: زنان سرپرست خانوار يکي از گروه هاي هدف اداره کل بهزيستي استان است و اين ارگان در راستاي حمايتهاي اجتماعي و پيشگيري و کنترل آسيبهاي اجتماعي اقدامات بسياري را انجام داده است. وي مي افزايد: زنان سرپرست خانوار به بانواني گفته ميشود که سرپرست خانواده به دليل مواردي مانند خدمت سربازي، اعتياد و زندان موقتا و يا به دلايلي مانند فوت و طلاق براي هميشه، در آن خانواده حضور ندارد و مادر خانواده مي تواند با در دست داشتن مدارک لازم و مراجعه به بهزيستي استان پس از تشکيل پرونده تحت پوشش قرار گيرد. وي عنوان ميکند: در سال جاري ميزان حقوق مستمري بگيران افزايش يافته و براي خانواده هاي پنج نفر به بالا 465 هزار تومان مستمري تعلق مي گيرد. همچنين حمايت هاي تحصيلي و پرداخت بخشي از شهريه محصلان نيز توسط اين ارگان انجام ميشود. ارشدزاده بيان ميکند: برگزاري دورههاي آموزشي توانمندسازي و مهارت آموزي و اعطاي تسهيلات وام و سرمايهي کار بلاعوض تا سقف پنج ميليون تومان نيز از ساير اقدامات بهزيستي به منظور حمايت از زنان سرپرست خانوار است و امسال نيز حدود 20 ميليون تومان وام در قالب حمايتهاي اجتماعي به افراد تحت پوشش تعلق گرفته است. وي ميافزايد: همچنين به منظور پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي خدمات مشاوره و مددکاري و روانشناسي ارائه مي شود و اين اقدام در خصوص پدران معتاد و يا پدراني که خانواده را ترک کردهاند به طور جديتر دنبال ميشود. وي تاکيد ميکند: در سال گذشته بيش از 20 درصد زناني که تحت پوشش بهزيستي بودند، از حمايت مستقيم خارج شده و خود کفا شده اند و هر جا که لازم شد اين افراد به صورت موردي دوباره مي توانند از خدمات بهزيستي بهره مند شوند. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از ايسنا بر اساس اين گزارش، مشکلات زنان سرپرست خانوار دامنه بسيار وسيعي دارد و آسيب هاي اجتماعي، نبود بيمه و مزاياي شغلي زنان سرپرست خانوار از جمله مشکلاتي است که بايد بيش از پيش مورد توجه مسئولان و نهادهاي ذي ربط قرار گيرد.
گروه اجتماعي: هنوز آفتاب از خواب بيدار نشده و لحاف ابريش را کنار نزده، چادرش را سر کرده و تاريکي کوچه را با روشنايي دل به دنبال لقمه اي حلال مي پيمايد.