تاملي بر ديدگاه وحدت جهان اسلام از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري
تاملي بر ديدگاه وحدت جهان اسلام از منظر امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري
1397/08/27
سرويس سياسي: ستون پنجم در جمهوري اسلامي ايران چه از طرف قوم گرايان و چه از طرف طراحان ايده هاي منافي وحدت ،نمي تواند با ماسک لائيسم و سکولاريسم وارد عرصه شود ولي حتما مي تواند به عنوان "نفوذي" در ارگان هاي تصميم سازي نظام وارد شود.
وحدت جهان اسلام براي حضرت امام(ره) آرماني بزرگ تلقي ميشد، ايشان درد و ضعف ملت را در تفرقه و مجد و عظمت را در وحدت و همدلي ميدانستند.
وحدت از ديدگاه امام داراي دامنه وسيعي است و وحدت مستضعفان يا مسلمانان در راه اهداف کلي ديني و دستيابي به کمال مطرح ميباشد.
مقام معظم رهبري نيز به موضوع وحدت چنان اهميتي ميدهند که آن را به عنوان مسئلهاي استراتژيک و نه تاکتيکي معرفي نموده و همواره علما، روشنفکران، برجستگان سياسي و آحاد امت اسلامي را به وحدت دعوت کردهاند.
يک کانال تلگرامي، در مطلبي تحت عنوان "ستون پنجم با ماسک اتحاد اسلام ميآيد، مطالبي نوشتهاند که بهنظر از ديدگاههاي ناب حضرت امام(ره) و سيره عملي مقام معظم رهبري فاصله دارند. در بخشي از اين نوشته آمده است: "جهان اسلام نه يک سازه ژئوپوليتيک است و نه يک سازمان منطقهاي.
نه از همگوني و يکپارچگي نژادي و زباني برخوردار است و نه آرمان سياسي مشترکي دارد." اين جملات نشان از انحراف عميق خط فکري نويسنده ي اين مطلب با آرمان هاي حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري (حفظه الله) دارد.
بايد توجه کنيم گفتماني که به نام اتحاد جهان اسلام توسط امام(ره) بعد از انقلاب طرح شد، به مدد ارادهي يک ملت بود که همگي خود را در قامتي به نام "اسلام" و "ايران" تعريف ميکردند.
اگر بنا باشد ما از گفتمان اسلامي خودمان فاصله بگيريم، در واقع به سمت انزواي منطقهاي و اختلافات فرقهاي خواهيم رفت. اين مساله همان است که امام(ره) از آن به عنوان ترفندهاي سلطه طلبان براي حکومت بر مستضعفان ياد کرده و فرمودند: »الآن اجتماعاتي هست که به اسم شيعه و سني بنابر ايجاد اختلاف دارند؛ همانطور که وابستگان به قدرت بزرگ آمريکا در طائف اين مسئله را طرح کردند و براي خدمتگزاري به شوروي است.
نقشه اختلاف بين برادران را ريختند و به دنبال آن، در کشور خودمان هم اشخاصي دارند همان نقشه را پياده ميکنند، غافل از آنکه اگر خداي نخواسته اين قدرتهاي بزرگ در ايران برگردند، نه اسلام ميماند و نه اهل¬سنتي و نه اهل¬تشيعي باقي ميگذارن« (صحيفه نور، ج 14، ص 181).
در اين نوشته – با تلخيص- ادعا شده است: سخن گفتن از اتحاد، فقط در چارچوب يک سازمان ممکن است و براي ايجاد يک "سازمان منطقهاي" بايد، منطقه ي جغرافيايي متجانس و منافع مشترک و منطقهي ژئوپلتيکي بر اساس درک مشترک شکل بگيرد.
ولي امت واحد از نظر امام که متشکل از همه اقوام و نژادها و مليتها باشد، هدف اسلام براي مقابله با دشمنان است. ايشان ميفرمايند: »... اسلام آمده تا تمام ملل دنيا را عرب را عجم را ترک را فارس را همه را با هم متحد کند و يک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنيا برقرار کند تا کساني که ميخواهند سلطهاي بر اين دولتهاي اسلامي و مراکز اسلام پيدا کنند، به واسطه اجتماع بزرگي که مسلمين از هر طايفه هستند، نتوانند. (رساله نوين، مسائل سياسي و حقوقي، امام خميني4، ص 139).
در جايي ديگر نوشتهاند: يکپارچگي جهان اسلام هيچگاه با »ايرانيت ما« به خطر نميافتد و نخواهد افتاد. چون جهان اسلام اصولا يکپارچه نيست که اين مولفه دچار خطر شود.
بايد اين را بدانيم که اختلافات ميان کشورهاي اسلامي، براساس اصول و روشهاي استراتژيک مرتفع ميگردد و شايد طرح ادعاهايي از اين قبيل فقط کمک به ايجاد شکاف در بين مسلمين ميکند.
گفتوگو، تفاهم، تقريب، احساس مشترک و باور به سرنوشت مشترک، مقولههاي وحدتساز را تشکيل ميدهند و ايرانيتي که امروز برخي به نام ايدههاي "ايرانشهري" دم از آن ميزنند، هيچگاه کمکي به اتحاد اسلام نميکند و فقط به اختلافات موجود دامن ميزند.
در جايي ديگر نوشتهاند "جنبه خندهدار مساله اينجاست که خود مساله اتحاد اسلام سالهاست که از دستور کار جمهوري اسلامي خارج و بايگاني شده است ولي در اين ميان چند فعال سياسي که به پان ترکيسم و تجزيه طلبي شهرت داشته و تحت تعقيب نهادهاي امنيتي به عنوان يک تهديد و سوژه قرار دارند، از خود نظريه پردازان ام القرا جلوتر افتادهاند."
تا جايي که ميدانيم، سياستهاي کلي نظام بر اساس قانون اساسي، توسط مقام معظم رهبري تعيين و تبيين مي شوند.
مقام معظم رهبري با حساسيت و دقت انسجام و اتحاد اسلامي را مورد بررسي قرار داده و نه تنها با گفتار و بيانات خود در اين زمينه گام برداشتهاند بلکه در حيطه عمل نيز با تأسيس مجمع تقريب مذاهب اسلامي، حمايت بيدريغ از کنفرانس وحدت اسلامي اين ضرورت و اهميت را اثبات نموده اند.
حال اگر عده اي به واسطه قلم ففرسايي در برخي محافل،خود را مبيّن دستور کار جمهوري اسلامي مي دانند،حرف ديگري است!
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از آناج، در نهايت بايد توجه داشته باشيم که ستون پنجم در جمهوري اسلامي ايران چه از طرف قوم گرايان و چه از طرف طراحان ايده هاي منافي وحدت ،نمي تواند با ماسک لائيسم و سکولاريسم وارد عرصه شود ولي حتما مي تواند به عنوان "نفوذي" در ارگان هاي تصميم سازي نظام وارد گردد.
منبع :