بابا نوئل باباي ما ايرانيها هم هست
بابا نوئل باباي ما ايرانيها هم هست
1397/10/09
گروه اجتماعي: "اين روزها شهر، رنگ ديگري به خود گرفته و حتي ويترين مغازهها هم پر شده است از باباهاي خارجي و درختان کاج که چشم هر بينندهاي را به خود جذب ميکند، به نظر ميرسد شهر براي گراميداشت يکي از اصليترين اعياد ايرانيان، آماده شده است، اشتباه نکنيد! اين تکاپو براي گراميداشت يک عيد خارجي است، ايرانيان بسياري با خريد لوازم تزئيني عيد کريسمس، همپاي ارامنه و مسيحيان، کريسمس را جشن گرفته و ميگويند » بابا نوئل، باباي ما هم هست«!.
بسياري از افراد گراميداشت جشنهاي خارجي را حق طبيعي خود دانسته و انتقادهاي وارده را نادرست ميدانند، برخي ديگر نيز چنين رفتارهايي را بحران هويت تلقي ميکنند. فروشندگان لوازم تزئيني کريسمس ميگويند که »بسياري از مشتريانمان، نوجوانان و جوانان هستند و تنها ارامنه نيستند که از ما خريد ميکنند، حتي خيليها بدون خريد، ميآيند و با کلاه بابا نوئل سلفي ميگيرند و ميروند، وقتي بازار خريد داغ است، من فروشنده هم تمايل دارم تا اين لوازم را بفروشم و سود کنم«.
يک جامعهشناس معتقد است: انسان هميشه بهدنبال نشاط و شادي بوده است و نشاط به احساس رضايت از زندگي اشاره دارد که فرد را به سمت پيشرفت در زندگي پيش ميبرد که نتيجه آن سلامت دروني و انطباق بالا و سازگاري است، افراد با نشاط، خلاق بوده و روابط ميان فردي و اجتماعي مثبتي را شکل ميدهند.
»موسي نيرومند« ادامه ميدهد: افرادي که نشاط دارند، کنترل زيادي بر تنشها داشته و اثربخش ظاهر ميشوند، در دين اسلام هم به نشاط و شادي بسيار توصيه شده است و بايد بررسي کرد که طبق ايدئولوژيهاي اسلامي آيا جامعه ما يک جامعه بانشاط است؟.
وي ميگويد: امروزه ميدانهاي تربيتي که نوجوانان و جوانان در آن قرار دارند، با نشاط نيستند، نشاط ياد گرفتني است و بايد توسط خانواده به بچهها آموزش داده و تمرين شود، فضاهاي ارتباطي حاکم بر خانوادهها تبديل به فضاي کسلي شده است که بيش از مسئلهي نشاط به مسائل آموزشي مانند کلاس کنکور و تقويتي اهميت داده ميشود و نشاط در داخل روح نهاد خانواده نيست، اين خلا در فضاي آموزشي نيز ديده ميشود.
*رو آوردن به جشنهايي کريسمس، پيامي هشداردهنده براي ماست
اين جامعهشناس اظهار ميکند: پرداختن به موضوعي مثل نشاط را تا چه اندازه در محيطهاي آموزشي و عرصههاي اجتماعيمان ميبينيم؟، رو آوردن به جشنهاي کريسمس، پيامي هشداردهنده براي ماست که نوجوان و جوان ما بهدنبال نشاط اجتماعي است، مشکل تنها جشنهاي خارجي نيستند، اي بسا با جشن گرفتن و رو آوردن به اعياد خارجي، ايدئولوژي اين تفکرات و استعمار هم منتقل شود، جامعه بايد بر اساس نشاط، مهندسي شود.
*چرا جوانان و نوجوانان ايراني به استقبال جشن کريسمس ميروند؟
دکتر »منصور بيرامي«، رئيس دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تبريز در پاسخ به اينکه چرا جوانان و نوجوانان ايراني به استقبال جشن کريسمس ميروند؟، اظهار ميکند: هر فردي صرف نظر از قوميت، زبان، نژاد و مرحله رشدياش بايد از نظر هويت به ثبات برسد، عوامل مختلفي در رسيدن به ثبات هويتي نقش دارند که علل اجتماعي، اقتصادي، ارزشي، ديني و مذهبي از آن جمله هستند.
وي معتقد است که از منظر روانشناختي در هر مرحله از رشد و وضعيتي که قرار داريم، بايد هويتي را شکل دهيم که احساس لذت ميکنيم، به اين معني که داشتن ادراک تسلط بر زندگيمان، احساس رضايت و لذت را براي ما فراهم کند.
رئيس دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه تبريز ادامه ميدهد: وجود مدل يا سرمشق، نخستين مولفه براي تقليد، انتخاب، توجه، يادگيري و اجراي مدل اندوخته شده است، نوجوان ما بايد به معنايي از زندگي برسند که احساس ادراک تسلط بر زندگي را داشته باشند، حال سوال ما اين است که مدل موجود براي همانند سازي (از نظر روانکاواي) و تقليد به شکل رفتار گرايانهاي که در اختيار نوجوان قرار دارد، چه کساني و چه چيزهايي هستند؟.
عضو هيئت علمي دانشگاه تبريز ميگويد: ميتوانيم با گراميداشت درست اعياد ملي و ايراني، هويت ملي و ديني به نوجوانان و فرصت تخليه هيجان بهويژه هيجانهاي منفي انباشته شده در چنين آئيني، کاري کنيم تا نوجوانان ما انرژي و مدل لازم براي فعاليت به شکل نمادين در روز کريسمس را نداشته باشند.
بيرامي ادامه ميدهد: اگر هيجانهاي منفي شخص مثل اضطراب و خشم در شب چله، تخليه شود، فرد ديگر هيجان منفي براي تخليه در شب کريسمس نخواهد داشت و اثر تقدم و تاخير اولي بر دومي مقدم است، حال بايد از خود بپرسيم که آيا شب چله ميتواند فرصتي براي توليد هيجان مثبت باشد؟.
وي اظهار ميکند: آيا روانشناسان، جامعه، دانشگاه، محله، مسجد و حتي ايران، نميتوانند مدل کارآمدي را براي شکل گيري هويت باثبات شکل دهند و مسير هويت يابي از مسير کريسمس نگذرد؟، قطعا اين اقدام امکان پذير است.
*چرا اکثر جوانان و نوجوانان ما هميشه به دنبال اين بودهاند که شبيه خارجيها باشند؟
اين روانشناس معتقد است که هجمه رسانهها از جمله علل اجتماعي هستند که تصاوير ناکارآمد، تبليغات منفي با محتواي جنسي و استفاده ابزاري از بانوان، به نوجوانان ارائه ميکنند، حال پرسش ما اين است که نوجوان ما اگر مجبور به تجربه محرکهايي که به او ارائه ميشوند، باشد، چند مورد از اين محرکها بومي هستند؟.
وي ادامه ميدهد: نوجوان چند بار يک مراسم عروسي اصيل ايراني و آذري را از تلويزيون تماشا کرده يا در مراسم از اين قبيل شرکت کرده است؟ سنتي و مدرن را قبول ندارم و بهتر است از بومي و غير بومي استفاده کنيم، عوامل محيطي و اقتصادي نيز در اين ميان دخيل هستند، چند تصوير ايراني بر روي لوازم خانگيمان ميبينيم؟
*آيا يک کودک علاقهمند مولفههاي غربي متولد ميشود؟
وي ميگويد: بايد ديد که آيا يک کودک علاقهمند مولفههاي غربي متولد ميشود؟، آيا ژن علاقهمندي زن و مرد و فرهنگ غربي داريم؟، وقتي تعامل فردي و اجتماعي را در يک بافت مطالعه کنيم، به نهاد مشترکي به نام خانواده ميرسيم، خانواده که بنيان تربيتي فرزندشان را بنا نهادهاند، به سراغ سببشناسي در مدرسه ميروند، در حالي که اين کودک پيش از مدرسه رفتن به مدت 6 سال در اختيار تام خانواده بوده است.
اين روانشناس معتقد است که هيچ چيزمان مدل ايراني نيست، نميتوان از کودک و نوجوانمان هم انتظار پيروي از الگوهاي بومي و ايراني را داشت، پدر و مادرهايي با شناسنامه ايراني و ظاهر غير ايراني نميتوانند فرزندي علاقهمند الگوهاي بومي پرورش دهند، حتي لوازم خانگي مورد استفاده در خانههاي ما هم ايراني نيستند.
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از ايسنا، وي اظهار ميکند: اگر هيجانهاي مثبت مثل دوست داشتن مادر، وطن، خانواده، رشته و تخصص در فردي ايجاد شده و فرد فاقد هيجان منفي باشد، حتي اگر کسي از نوجوان و جوان ما دعوت به جشن کريسمس هم کند، در آن جشن شرکت نخواهند کرد.
آيا روانشناسان، جامعه، دانشگاه، محله، مسجد و حتي ايران، نميتوانند مدل کارآمدي را براي شکل گيري هويت باثبات شکل دهند و مسير هويتيابي از مسير کريسمس نگذرد؟، قطعاً اين اقدام امکانپذير است.
منبع :