گروه تاريخي: آذربايجانغربي که مهد تمدن مانناها و اورارتوهاي التصاقي زبان ، نياي اوليه آذربايجانيهاست که آثار آن در تپههاي حسنلو هجيل تپه و قلعه و دربند قوشچي سند ميراث ماندگار را عينيت ميبخشد. عبرت از گذشته نه چندان دور اين استان پيام دهها هزار قرباني اين مرز و بوم براي نسل حاضر و آذريهاي غرب درياچه اورميه ميباشد. اما غرب آذربايجان در عصر حاضر با نام منطقه و محال انزل جلوه خاصي پيدا ميکند. محال انزل بعنوان پل ارتباطي و پازل امنيتي بين شهرهاي اورميه – سلماس و گردنه صعبالعبور قوشچي و حوادث تاريخي يک قرن اخير منطقه کم اهميتي نيست و سوابق تاريخي نشان ميدهد که در ادوار گذشته نيز اين منطقه مهم ، حياتي و مؤثر بوده است. از شخصيتهاي تاريخي و فرهنگي انزل که جايگاه و اعتبار قابل توجهي در ميان افکار عمومي داشته ميتوان به کاظمخان، چهره ارزشمندي که در زمينه تاريخي منشا خدمات غير قابل انکاري بوده است، اشاره نمود. کاظمخان قوشچو فرزند رضا که به سال ????1246 در قصبه آن روزي قوشچي متولد شد و سرانجام به سال ???? 1302 در مصافي نابرابر با قواي رضاخاني در کاظم داشي کشته شد عمري پر فراز و نشيب داشته است. دوره جواني کاظمخان مصادف با انقلاب مشروطيت و کشمکشهاي بين المللي قدرتهاي جهاني و منطقهاي همچون روسيه ، انگليس ، ترکيه عثماني و آغاز افول قدرت قاجار بود. بغير از حرکتهاي مردمي شيخ محمدخياباني و محمدتقي خان و رئيس علي دلداري و در مقطعي ميرزا کوچکخان مابقي جريانهاي مسلحانه سمت و سوي مردمي نداشتند اما غرب آذربايجان بواسطه نزديکي و همسايگي با دولتهاي روسيه ، عثماني و عراق تحت حاکميت ترکان عثماني و کوهستانهاي عشاير نشين و ماجراها و حوادث داخلي روسيه و عثماني و بيخبري و ضعف دولت مرکزي قاجار عملاً در سراشيبي ناامني قرار گرفته بود تحرکات دارو دسته سمکو ، و جيلوهاي مارشيموني پطروسي ، و آندرانيکي خوي اورميه ، سلماس انزل ، سولدوز حاکم کرده بود. حوادث جدي منطقه نشان داد که هدف از پاکسازي قومي و نژادي آذريهاي غرب آذربايجان که به نسلکشي و کشتار 200 هزار نفر از مسلمانان آذري منجر شد بدون طرح و برنامه و بلند مدت نبوده است. از جمعيت آذريها ساقط کردن مردم از هستي و زندگي مهاجرتهاي هدفدار به آذربايجان زمينهسازي ادعاهاي پوشالي و توسعهطلبانه همه و همه در راستاي تصرف و اشغال و جعل اسامي ديگر بر منطقه هميشه ترکتبار غرب آذربايجان بوده است سناريوي که هنوز زواياي آن دررسانهها و اهداف و نيات جريانات دنبالهرو و اگرايانه قابل لمس است و شهادت 10 هزار مرزدار در طول 33 سال گذشته خود مبين اين ادعاست . اما پازل تکميلي تسخير غرب آذربايجان در حد فاصل اورميه و سلماس و در منطقه انزل با دلاوريها و تدابير کاظمخان و حمايتهاي مردمي مسلمانان آذري و استقرار جنگجويان کاظمخان در کاظم داشي رنگ حقيقت به فرد نگرفت هرچند 50% از مردم قوشچي و هزاران نفر از اهالي انزل در اين مصاف نابرابر قرباني شدند و اقتصاد و کشاورزي منطقه لطمات جبرانناپذيري را متحمل شد و هزاران نفر بيخانمان شده و به ديگر نقاط مهاجرت کردند ولي بيرق سلحشوري مسلمانان آذري در قلعه کاظمداشي با حمايتهاي اهالي منطقه وزيدن گرفت و کاظمخان با تدابير و جسارت و دورانديشي که در کتاب ارزشمند کاظمخان قوشچي (محبوب داداشپور) آمده است. » نگذاشت تا سرزمين آذربايجان که از پگاه تاريخ و از عصر سومرها ، ماننارها اورارتوها عيلامي (نياکان اوليه و التصاقي زبان آذري) ترک تبار رنگ و بو و اسم غير بخود بگيرد « و لذاست خدمات کاظمخان قوشچي تنها مواظبت و نگهداري از جان دهها هزار نفر در قلعه قيرخلار (کاظم داشي) محدود نبوده و نيست فراز و نشيبها ، محاصره قلعه کاظم داشي حتي اسارت کاظمخان و فزوني آمار دشمنان و مصاف و پايداري و مقاومت کاظمخان دست آوردهاي زيادي به همراه داشت که استمرار هويت فرهنگي آذريها ، تاريخ سازي ، دشمنسازي آموزش مقاومت ، تسليم نشدن ، وفاداري به خلق ، ميهن پرست ، مديريت تحت شرايط سخت ، عدالت در معيشت ساکنان قلعه فرماندهي مدبرانه جنگجويان مواضع صادقانه و شجاعانه در مصاف با ترفندها و سناريوهاي اغوا کننده حکومتي و دول انگليس و عثماني ، به ارث گذاشتن روحيه هوشياري و شجاعت و از آن جملهاند و سطور فوق در تمامي 7 سال مقاومت مسلحانه کاظمخان که از خان تختي تا نزديکي نوشين شهر را در بر ميگرفت قابل استناد است. مساعدت و همياري با مسعود ديوان لکشاني و عبداله کهنه شهري ، مواضع شجاعانه در مقابل تهديدات کنسول انگليس و سپهبد جهانباني حمايت از سربازان بيپناه مديريت کشمکشها و جذب دهها و صدها جنگجو از مناطق کهريز عسگرآباد ، مرنگلر ، مقاقل ، باري ، قرهباغ گوورچين قلعه ، بويداش ، قالتاني ، قره قشلاق قولنجي (ميرزاعلي) جمالآباد ، ساعتلو (سيفاله) سلطان احمد (عرض) و حتي از ترکان عثماني (الفت افندي – محمد افندي …) و ضربات مرگبار بر دارو دسته اشرار و توسعهطلبان و عوامل بيگانه که مسلسلوار در طي 7 سال روي داد بر درستي مواضع کاظمخان دلالت دارد چرا که ماهيت جريانات و حوادث نشان ميدهد نهضت مقاومت کاظمخان سمت و سوي مردمي داشته و حرمت و احترام افکار عمومي و دوستداران فرهنگ آذربايجاني مهر تاکيد است بر مشروعيت حرکت و مبارزات کاظمخان در سياهترين عصر غرب آذربايجان در طول 200 سال گذشته که قداره بندان و سياستبازان و عدم تدبير دولتيان و عدم تسليح و هوشياري آذريها به آن رنگ و روي فاجعه داده بود و تنها مجاهدتها و خون به ناحق ريخته شده کاظم خان توانست از اجراي نقشه کامل سمکوها ، مارشيمونها ، جلوگيري کند.
گروه تاريخي: آذربايجانغربي که مهد تمدن مانناها و اورارتوهاي التصاقي زبان ، نياي اوليه آذربايجانيهاست که آثار آن در تپههاي حسنلو هجيل تپه و قلعه و دربند قوشچي سند ميراث ماندگار را عينيت ميبخشد.