روزهاي گذشته يکي از تلخ‌ترين حوادث تروريستي در جنوب شرق کشور اتفاق افتاد و طي آن 27 نفر از سربازان سبزپوش کشورمان، به انتهاي مرامي رسيدند که آگاهانه آن را انتخاب کرده بودند.

شامگاه 24 بهمن ماه بود که خبر انفجار اتوبوس سپاه در جاده زاهدان خاش منتشر شد که به شهادت 27 نفر و مجروحيت تعدادي ديگر منجر گشت.در همان ساعات اوليه،گروهک تروريستي جيش العدل(بخوانيد جيش الظلم) مسئوليت اين حمله انتحاري به اتوبوس سپاه را بر عهده گرفت.

گروهک جيش العدل که بعد از عبدالمالک ريگي معدوم اعلام موجوديت کرده است،کارنامه‌ي سياهي در اعمال تروريستي در منطقه دارد؛ حمله به قرارگاه مرزي سراوان در سال 92 و شهادت 14 نفر،ربايش پنج مرزبان در بهمن 92،حمله به پاسگاه مرباني و شهادت هشت مرزبان در فروردين 94،کمين و کشتار نه مرزبان در ميرجاوه درارديبهشت 94،ربايش 12 نيروي هنگ مرزي ميرجاوه در مهر ماه 97 و اين بار نيز حمله‌ي انتحاري به اتوبوس سپاه و شهادت 27 پاسدار در جاده‌ي خاش زاهدان از جمله اقدامات تروريستي وحشيانه‌ي اين گروهک بوده است.

سوالي که بطور معمول در برابر اين حجم از اعمال وحشيانه در ذهن مردم ايجاد مي‌شود اين است که چرا تا کنون با اقدامات تروريستي اين گروهک برخورد جدي و قاطع نشده است؟

يک نکته را بايد قبول کنيم که انجام عمليات تروريستي در ديگر کشورها توسط گروهک‌ها، تفاوت زيادي با انجام عمليات تروريستي در ديگر کشورها توسط يک کشور خاص دارد.

به طور معمول اگر يک دولت بخواهد حمله‌اي بر عليه منافع کشورمان انجام دهد، قطعا پاسخ کوبنده و لازم را دريافت مي‌کند و مي‌توان نمونه‌هايي از اين ضربت‌هاي متقابل را در سوريه و عراق مشاهده کرد اما وقتي يک گروهک تروريستي که متاسفانه در خاک کشورمان زاييده شده و در خاک کشور همسايه استقرار دارد، عمليات تروريستي انجام مي‌دهد برخورد با آنها متفاوت و نيازمند يک سري فعاليت‌هاي عمليات رواني و ديپلماسي و نهايتا عمليات سرکوب مي‌باشد.

درگيري با گروه‌هاي تروريستي در مناطق مرزي دو ويژگي مهم دارد که فعاليت‌هاي ضد تروريستي را سخت مي‌کند، اول دسترسي به مرز براي عبور و مرور راحت و در واقع فرار از دست نيروهاي نظامي و دوم همکاري برخي از افراد بومي با تروريست‌ها که يا از روي خيانت و يا ترس انجام مي‌شود و اين نيز پيچيدگي برخورد با اقدامات گروهک تروريستي در مناطق مرزي را افزايش مي‌دهد.

شاخه‌ي فکري عمليات انتحاري

عمليات انتحاري در زاهدان شبيه عمليات‌هاي انتحاري بود در سوريه و عراق توسط داعش انجام مي‌شد و اين نشان دهنده‌ي آن است که عربستان و برخي ديگر از کشورهاي منطقه، روزي براي پرورش تروريست‌ها در سوريه و عراق تلاش مي‌کردند و امروز هم همان شيوه‌ها را براي جيش العدل تجويز کرده‌اند و پشتيباني مالي، آموزشي و تجهيزاتي آنها را بر عهده گرفته‌اند؛ بنابراين بخش فکري عمليات انتحاري زاهدان مي‌تواند در خارج از مرزهاي کشورمان باشد که قطعا پاسخ درخور را در زمان لازم دريافت خواهند کرد.

شاخه‌ي پشتيباني عمليات انتحاري در داخل

بايد قبول کنيم که يک عمليات ترويستي در قواره‌اي که در جاده زاهدان خاش انجام شد،حتما همراهي و همکاري عده‌اي در داخل مرز را به همراه داشته است و کم و کاستيهاي احتمالي در کشف و شناسايي اين عده هم بايد بررسي شود تا هر کسي که به هر شکل براي انجام اين عمليات همکاري کرده است، جزاي سخت و دندان شکن نيروهاي مسلح را دريافت کند تا براي همه درس عبرت باشد.

شاخه‌ي پشتيباني عمليات‌هاي تروريستي

به گزارش عصرآذربايجان به نقل از آناج، با توجه به اشراف اطلاعاتي در داخل کشور به نظر مي‌رسد بخش عملياتي حادثه تروريستي زاهدان خاش در اولين فرصت، ايران را ترک و احتمالا در مرزهاي داخلي پاکستان مستقر شده‌اند. برخورد با يک گروهک تروريستي در داخل خاک کشور همسايه،حتما بايد با همراهي و هماهنگي همان کشور انجام شود و رايزني براي ايجاد اين هماهنگي را هم دستگاه ديپلماسي بر عهده دارد.شناسايي اماکن استقرار نيروهاي تروريست در داخل خاک پاکستان قطعا در توان نيروهاي اطلاعاتي ما مي‌باشد اما بايد منتظر باشيم و ببينيم نيروهاي مسلح، منتظر ايجاد هماهنگي با دولت پاکستان براي برخورد قاطع و کوبنده خواهند ماند يا بصورت انقلابي و با منطق "هيچ جا براي تروريست‌ها امن نيست"، آن ها را قلع و قمع خواهند کرد.