افراد شاد هرگز اين کارها را نمي کنند

گروه روانشناسي: شاد بودن، يک انتخاب است و همه ما مي توانيم آن را داشته باشيم. اما چگونه مي توانيم شاد بودن را بياموزيم؟ مسلما نگاهي به زندگي افراد شاد مي تواند سرنخ هايي به دستمان بدهد. کارهايي هست که چنين افرادي هرگز انجام نمي دهند، بياييد مروري داشته باشيم بر اين موارد:

1-مقايسه کردن خود با ديگران
برنه براون جمله بسيار زيبايي دارد: مقايسه، شادي را مي کشد. در مسير خود بمانيد. وقتي به اين هيولا بها مي دهيم در واقع نارضايتي خود را تضمين کرده ايم. مطمئنا اين طبيعي است که نسبت به زندگي ديگران کنجکاو شويم، اما گاهي ممکن است اين حس ساده به مرور تبديل به وسواس شود.
مقايسه باعث شکل گرفتن خشم و قرباني شدن ذهن مي شود. اعتياد به مقايسه، درست مانند ديگر اعتيادها مخرب است: اما ما توانش را داريم که با کنترل سرنوشت خود جلوي اين عادت را بگيريم.
عاشق موهبت ها، معايب و تجربيات خود شويد. دليلي وجود دارد که فقط يکي از شما در اين دنيا هست. تنها کسي که هر روز بايد تلاش کنيد، بهتر از او شويد خودتان هستيد.
2-پافشاري روي احساس پشيماني
اينکه تجربيات گذشته خود را دوباره به ياد بياوريم و از آنها درس بگيريم کاري سالم و طبيعي است. گاهي لازم است از برخي تصميماتي که توسط خودتان گرفته شده، ابراز پشيماني کنيد، چون نتيجه اش آنچه مي خواستيد نشده است. سعي کنيد از اين حس پشيماني درس بگيريد و سپس دوباره به حرکت درآييد. اگر اين کار را نکنيد، خودتان را اسير يک تلخي کرده ايد. من زمان زيادي را صرف پشيماني درباره چيزهايي کردم که ديگر نمي توانستم تغيير دهم و انواع سناريو ” اي کاش ” در ذهنم تصور مي کردم. گذشته شما را به اينجا آورده، پس نسبت به اشتباهاتي که انجام داديد و اجازه دادند شخصيت فعلي تان شکل بگيرد سپاسگذار باشيد.
3-نپذيرفتن خودِ واقعيشان
هيچ چيز الهام بخش تر از ديدن افرادي نيست که از صميم قلب خود را پذيرفته و در آغوش گرفته اند. شادي واقعي تنها زماني به دست مي_آيد که در مسير آنچه ذهن، بدن و روحمان مي_خواهد گام برداريم. من بيشتر دوران نوجواني و جوانيم را به تنفر از هرچه درباره خودم بود گذراندم و سعي کردم خودم را بر اين اساس تغيير دهم. در واقع به کلي فراموش کرده بودم که شاد بودن يعني چه. تنها زماني متوجه اين احساس شدم و آن را درک کردم که ياد گرفتم خودم را بپذيرم.
4-آوردن ناراحتي هاي بي مورد به زندگي
تا زماني که ما انسان ها درگير ارتباط_هاي انساني مان باشيم، سطوحي از ناراحتي را نيز تجربه خواهيم کرد. چيزي که بايد خود را از آن دور کنيد درگير شدن در روابطي است که پيوسته غم و اندوه و خستگي برايتان به همراه دارند و در کل مسموم هستند و هيچ گونه بهبود، حمايت و انرژي بخشي در خود ندارند. همين که به خودتان اجازه اهميت دادن به کسي را داديد حذف کردن آن شخص ديگر برايتان دشوار خواهد بود. يک گام به عقب برداريد و مشخص کنيد آيا اين رابطه برايتان شادي مي_آورد و يا قرار است پيوسته از حس شاديتان کم کند. اگر در آن شادي نديديد، بهتر است مدتي از آن دوري کنيد. اگر متوجه شديد واقعا دلتان براي برخي از عناصر آن رابطه تنگ شده است سعي کنيد آرام آرام برش گردانيد تا ببينيد مي توانيد اين رابطه را مجدد به روشي مثبت بازسازي کنيد يا خير.
5- فراموش کردن اينکه شادي کاري دروني است.
مهم نيست که چقدر پول در حساب بانکي مان داريم يا بعد از اسممان چه عنواني مي آيد. دستاوردها و رفاه خارجي خوب و دوست داشتني است، اما اگر اجازه دهيد شادي تان بسته به چيزهاي خارجي باشد کل زندگي تان را صرف چيزي بيهوده کرده ايد. شروع و پايان شادي از درون شکل مي گيريد.

منبع :