وجود چنين مشکلاتي باعث ايجاد شکاف عميق و بزرگ ميان مردم و دولت شده است و هر روز در حال فاصله گرفتن دو لبه ي شکاف از هم است. در يک دهه اخير تاريخ نظام مقدس جمهوري اسلامي متاسفانه تحريف ها و سوء نگرشها از يک جريان خاص يا بوجود آمدن فضاي نقد در برخورد عملکرد و استراتژي مديريتي و برگرفته از مردم در ميان حاميان و منتقدان دولت باعث شده تا آنچه که بايد در مسير صحيح و درستش رو به تعالي و پيشرفت حرکت کند و بجاي ترقي و اصلاح امور و ارائه گزارش عملکرد به مردم باشد دچار گسل بزرگي ميان مشکلات و راهکارها براي حل مشکلات شده است. يا به عبارتي ساده تر امان از دو قطبي هاي کاذب و مردم فريب که به دست قدرتمندان اشاعه و ترويج داده مي شود. اين روزها تنها مردم عادي جامعه مي بينند و عده اي در بزنگاه هاي حساس تاريخي به دنبال بهره مندي از دو قطبي هاي موجود و انتفاعات از مسائل هستند. وجود چنين مشکلاتي باعث ايجاد شکاف عميق و بزرگ ميان مردم و دولت شده است و هر روز در حال فاصله گرفتن دو لبه ي شکاف از هم است. چهار سال گذشته دولت روحاني در حالي روي کار آمد که به گفته خودش دست دولت براي رتق و فتق امور خالي بود يا به عبارتي همه چيز تقصير دولت قبل بود. دولتي که با ايجاد فضاي رقابتي همراه با رکود نتوانست عهده دار حل مشکلات باشد يا به عبارت ديگر براي حل معضلات، سياست فرار از مشکلات يا پاک کردن صورت مسأله را در پيش گرفت. در زماني که بيشترين هجمه نقدها و حرف ها از سوي صاحبان قلم و منتقدين شد، اما تنها راه خلاصي از زير باران انتقادات و حجم عظيم مشکلات فرار از پاسخگويي بود. در حاليکه مي توانست با بوجود آمدن فضاي روشنگري و تببين موضوعات با صراحت در صدد رسيدگي به آنها باشد. از اردوکشي هاي خياباني در گذشته و اردوکشي هاي مجازي(توهين و تهمت وافترا و…) در حال براي نشان دادن اعتراض تا کوبيدن بر طبل شادي و سر دادن وعده ي 100 روزه حل مشکلات کشور و ترک خوردن کاسه تحريم ها و جنجال رسانه ها از صبح روز بعد از برجام تا سياست ايجاد ترس از رقيب و بازي هاي سياسي و سياست زدگي، همه عاملي شد تا حاميان دولت همصدا با مخالفين نظام و انقلاب طرح مقابله با هجمه انتقادات را در دستور کار خود قرار دهند. در زماني که لازمه ي پيشرفت دولت در طرح موضوعات انتقادي و پرداختن به مسائل اساسي کشور است، عده اي نانشان را در تخريب و مقابله با منتقدين مي دانند و از هر ابزاري استفاده ميکنند تا ذهن مردم به “افتضاحات و حفره هاي ايجاد شده” در دولت نپردازد. از تجميع و تخريب گزاره_هاي انقلابي و منتقد روحاني تا تقطيع و تحريف موضوعات کلان نظام، نشان دهنده ي ترس دولت از قرار گيري در معرض نقد و ناکارآمدي نيروهاي دولتي در برآورده کردن انتظارات و مطالبات مردم است. فارغ از تناقض گويي آشکار سخنان رييس جمهور در مسئله برجام و تحريم هاي جديد سناي آمريکا و موضوعات اساسي به نظر مي رسد دست دولت براي انحراف افکار عمومي در دوره جديد رياست جمهوري و فرار از پاسخگويي کوتاه است و به حاشيه بردن کشور و ايجاد دو دستگي ميان مردم نمي تواند موثر واقع شود. اين را روال چهار سال گذشته دولت اعتدال ثابت مي کند. کمي بعد مردم متوجه خواهند شد با مرور صفحات تاريخ و عبرت از گذشته ي مملکت شايد خنده دار باشد پرداختن دولت به موضوعات فرعي و پيش پا افتاده يا بهتر بگويم مطالبات حاميان و طرفداران دولت از رييس جمهور اعتدالي اعم از پخش ربنا و توهين و تخريب چهره ي جبهه ي انقلابي تا جدال بر سر قدرت در ميان دولتي ها و… همگي طنز و هجو به نظر برسد. اما اصل ماجرا چيست؟! اصل ماجرا اين است که؛ جناب روحاني دولت قبل شما هستيد! چهار سال دوره اول به پايان رسيد، شايد دفتر نقادان و صاحبان قلم باز باشد اما دفتر عملکرد شما در 4 سال قبل بسته شد. حاميان روحاني از تريبون و رسانه هاي معاند و مخالف نظام دم از ديوان سالاري مي زنند و مي_گويند 4 سال براي رفع و رجوع کردن کافي نيست. اين را دولتي ها خوب مي دانند 4 سال زمان آزمون و خطا يا درگير کردن اذهان عمومي با موضوعات فرعي به جاي مسائل اصلي نيست که اين خود نوعي شيوه ي »پاس کاري« و »در رفتن« از زير کار در مديريت است. دولت روحاني خوب مي داند که اگر درگير اردوکشي هاي رسانه_اي و تعاتع حاميان و تقليل هاي منتقدان خود شود، ديگر فرصتي براي اداره امورات کشور نخواهد داشت. شهيد مظلوم بهشتي در کتاب »قشرجديد جامعه ما« ميگويد: آقايان؛اصلاح طلبانِ با ايمانِ روشن فکر ميتوانند منشا و مصدر نهضت بسيار سودمندي براي عمران و آبادي دين و دنياي ما باشد،اما به شرط و شروطها ؛ جان عرايض من بيشتر در اين شرطها است، بايد از تلخيهاي گذشته عبرت گرفت بايد گذشته را مطالعه کرد خطاهاي گذشته را شناخت [و]تا آنجا که مي شود از تجديد اين خطاها و لغزشها و اشتباهات اجتناب کرد. متاسفانه سخنان بهشتي امروز در رفتار جبهه اصلاحات نمودي ندارد و بيشتر از آنکه اين جبهه در متن وقايع باشد، آنان را در حاشيه قرار داده است. اين يعني تجديدنظر طلبان به دنبال اهداف ديگري به غير از مصالح و منافع ملي هستند. متاسفانه تعريف عده اي از »وحدت در کشور« که خود را قانونمند و حامي رفتار بروکراتيک مي دانند متقن و دقيق نيست و به همين علت دچار سوء تفاهمات از قبيل “نه نگوييم بگذاريم وحدت حفظ شود” مي شوند و يا در برابر پيشتازي قلم منتقدان و صاحبان انديشه در مواجهه به ايرادات و مشکلات مي_گويند حرفي گفته نشود تا وحدت پايدار باشد. اما کدام وحدت؟ به راستي چه کسي برهم زننده وحدت و يکپارچگي است؟ آنان که نقد دلسوزانه مي کنند و دلشان به حال نظام و انقلاب مي سوزد يا آنان که با صراحت و با گستاخي تمام در مقابل مباني ارزشي انقلاب موضع ميگيرند و آب به آسياب دشمن مي ريزند؟ به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا، بهتر است براي حفظ وحدت و يکپارچگي و موفقيت هاي بيشتر رفتارهاي وقيح و مواضع سست و بي اساس خود را اصلاح کنيم تا در فازهاي بعدي اصلاح امور وارد اجراي دستورات و فرامين رهبري شويم. لذا تنها مايه وحدت و ايجاد فضاي تضارب آرا در تحليل هاي صحيح از فرموده هاي ولايت فقيه است و پيشامد چنين اعتباري تنها در تحليل صحيح و به دور از توهمات و تخيلات ذهني است. همانطور که رهبر معظم انقلاب در خطبه_هاي عيد فطر فرمودند: حفظ ذخاير اجتماعي به اين است که ملّت وحدت خودشان را حفظ کنند، اتّحاد و اجتماع خودشان را حفظ کنند، انگيزهي انقلابي خودشان را حفظ کنند حرکت در جهت اهداف و آرمانهاي انقلاب را در دلشان بهعنوان يک هدف والا قرار دهند.
سرويس سياسي: اين روزها تنها مردم عادي جامعه مي بينند و عده اي در بزنگاه هاي حساس تاريخي به دنبال بهره مندي از دو قطبي هاي موجود و انتفاعات از مسائل هستند.