سرويس اقتصادي: ليبراليسم هزار شاخ نفوذي حاکم بر نظام تصميم‌سازي و مديريت کشور نه قائل به معجزه اسلام است و نه قائل به مديريت اسلام و نه قائل به توانمندي دين در اداره جامعه و نه قائل به چنين تکليفي بر جمهوري اسلامي ايران. براي مردم ايران بسيارعجيب، مبهم و غير قابل پذيرش است که بعد از سال‌ها عبور ازکوران ترورها وکودتاها، گذر از حلقه‌هاي خشن تحريم‌ها و تهديدها، پيروزي در جنگي تمام عيار، نابرابر و طولاني مدت، در سال چهلم انقلاب اسلامي و در اوج اقتدار بين المللي نظام، اين همه مشکلات ريز و درشت متنوع در بخش اقتصادي اداره کشور رخ نمايد. لذ ا مردم:

مي‌پرسند امام خميني 30 سال قبل فرمودند: »همه رگه‌هاي وابستگي کشور را به چنين دنياي متوحشي قطع کنيد«، اما چرا در سال حمايت از کالاي ايراني، براي اطمينان بخشي به جامعه و رفع نگراني‌ها از بابت تامين کالا، به‌جاي نشان دادن کارخانه‌هاي فعال و مزارع شکوفا و باغات پربار، بخش واردات گمروکات با کانتينرهاي پر اجناس خارجي به نمايش گزارده مي‌شود؟ - پاسخ اينست که: اولاً آشنايي با انديشه‌هاي امام خميني و رهبري معظم انقلاب براي هيچ سمت و مسئوليتي در جمهوري اسلامي ايران از شرايط احراز آن نيست، و هيچ کلاسي هم  در جهت تنيين انديشه‌هاي امامين انقلاب اسلامي در طول خدمت براي مقامات، مديران و نمايندگان برگزار نمي‌شود، و شخص اين عزيزان زحمت کشِ  پرتلاش نيز فراغتي از جلسات بي‌خاصيتِ ابلاغي پيدا نمي‌کنند تا نسبت تصميمات خود با گفتمان امام و رهبري را بررسي کنند. ثانيا" هيچ فرد و نهادي خود را مسئول پيگيري مطالبات رهبران انقلاب اسلامي نمي‌داند!. ثالثاً از نظر بسياري ازمديران و کارگزاران و کارشناسان کشور، خودکفايي معنايي ندارد. مثلا" وقتي پروتئين مورد نياز مردم را مي‌توان از کشور دوست و برادر برزيل و هلند و... تامين کرد، چرا خود را به زحمت بيندازيم و هواي شهرها و روستاهاي آباد! خود را با کثافات و فضولات گاوداري‌ها و دامداري‌ها آلوده کنيم.

* مي‌پرسند رهبري معظّم انقلاب فرمودند: » يک ايراني بسازيد که هرکس وارد ايران شود معجزه اسلام را در ساختن يک کشور و ملّت به چشم خود ببيند. « اما چرا امروزه همه چشم‌ها به معجزه برجام و توبه ترامپ و همراهي اروپا دوخته شده؟ - پاسخ اين است که ليبراليسم هزار شاخ نفوذي حاکم بر نظام تصميم‌سازي و مديريت کشور نه قائل به معجزه اسلام است و نه قائل به مديريت اسلام و نه قائل به توانمندي دين در اداره جامعه و نه قائل به چنين تکليفي بر جمهوري اسلامي ايران. در انديشه ايشان که در فهم و تحليل »خرمشهر را خدا آزاد کرد، وا مانده‌اند« دين در اداره کشور و جامعه کار آمد نيست، لذا بايد به همين آبگوشت بزباش رضايت داد و از رفاه، معيشت،آسايش، معجزه و تمدن سازي صرف نظرکرد.

*مي‌پرسند چه شده که ارزش پول ملي هر سال تنزل پيدا مي‌کند؟  - در پاسخ بايد گقت، تاکنون هيچ يک از مديران و کارشناسان عالي‌رتبه بانک مرکزي به جهت تصميمات غلط پولي، مالي، ارزي، بانکي دقت نکرده‌اند و از کاخ شيشه‌اي خود در اثر سکته و سرگيجه به پايين پرتاب نشده‌اند و از سوي مقامات بالاتر نيز معزول و تنبيه نشده‌اند، بلکه آن‌ها ترفيع و مدال گرفته‌اند و جور تصميمات غلط ايشان را عزيران نيروي انتظامي در کف خيابان‌ها کشيده‌اند و به‌جاي ايشان در راه مبارزه با قاچاق و دلالي ارز، ده‌ها شهيد تقديم حيات ملّت ايران کرده‌اند.

* مي‌پرسند وقتي توان توليد موشک دور بردِ نقطه زن داريم و دشمن هم به توانايي آن اقرار و اعتراض مي‌کند و با هزاران مکر و حيله در صدد انهدام آنست، چرا نمي‌توانيم مثلا" خودرو با کيفيّت توليد کنيم؟ - پاسخ اينست که صنعت موشکي با فداکاري و ازجان گذشتگي غيورمرداني چون شهيد شفيع زاده شروع، و با شهادت ده‌ها شيرمرد، مثل طهراني مقدم جان گرفته و به رشد و بالندگي و بازدارندگي رسيده است. ولي تاکنون هيچکدام از مديران صنعت خودرو کشور، درکارگاه‌هاي ساخت خودرو جان عزيزشان را پيشکش سلامت ملت ايران نکرده‌اند، بلکه هر سال با محصولات بي‌کيفيت صدها قرباني و هزاران ميليارد تومان هزينه بر جيب خليفه »ملت و کشور« تحميل کرده‌اند و همچنان معترض، پر رو، پرتوقع، مدعي، بي‌مسئوليت، زياده‌خواه و سيري ناپذيرند.

* مي‌‌‌پرسند چندين سال است که »اقتصاد مقاومتي« شعار ملّت و دولت است، حال چه شده که با دبه دشمن پوشک بچه و مواد شوينده و  دستمال توالت هم، يا گران مي شود يا کمياب؟ - پاسخ اين است که ليبرال مسلکان ايران از جهت انديشه و روحيه هرآنچه در آن واژه »مقاومت« باشد، بدشان مي‌آيد، خواه پايگاه مقاومت باشد، خواه جبهه مقاومت باشد، خواه اقتصاد مقاومتي، فرقي نمي‌کند. گزينه اينان براي تنظيم بازار: واردات، افزايش قيمت‌ها با شيب تندِ ملايم و البته توسعه مراکز خيريه براي جلوگيري از طغيان فقرا و مستمندان است.

*مي‌پرسند چرا هر روز بر تعداد بيکاران کشور افزوده مي‌شود و جوانان نسل انقلاب اسلامي در حاشيه خيابان‌ها سرگرم گذران عمر هستند؟ - پاسخ اينست که: اولا" ليبراليست‌هاي يقه بسته، که 30 سال است اقتصاد ايران را به گروگان گرفته‌اند، با شعار بانک جهاني وصندوق بين الملي پول که مي‌گويد »دولت کارفرماي خوبي نيست و بايد تصدّي‌هاي خود را واگذارد« بنام خصوصي سازي اموال و دارايي‌هاي ملّي را به عشيره و قبيله و نبيره‌ها واگذار کرده‌اند و دولت را نيز با همين منطق، از ساخت و ساز و سرمايه‌گذاري دربخش‌هاي مختلف منع کرده‌اند و بخش خصوصي رانتي نيز نتوانست، جايگزين دولت شود و چرخ‌ها را به حرکت درآورد. ثانيا" کارخانه‌هاي عظيم صنعتي ده‌ها ساله ايران مانند مراکز واقع در منطقه قراملک تبريز با داشتن زيرساخت‌هاي عظيم (ساختمان، جاده، آب، برق، گاز، مخابرات، تجهيزات و ماشين الات  و نيروي انساني توانمند و...) و کشت صنعت هاي چند هزار هکتاري يلو و رها شده و در مقابل، مناطق تفريحي سياحتي بنام »آزاد و تجاري« ايجاد گرديده و منابع بانکي کشور، با مقررات تکليفي در بيابان‌هاي لم يزرع و بدون هرگونه زير ساخت، صرف ساختن پاساژهاي فروش اجناس وارداتي خارجي و احداث سوله‌هاي ناقص تو خالي شده است.

*مي‌پرسند چرا هر سال ازدواج کاهش مي‌يابد؟ آيا جوانان بيمار شده‌اند، يا نسبت به ازدواج بي‌ميل و يا شرايط ديگري مهيا است؟ - پاسخ  اينست که جوانان نه بيمارند، نه بي‌ميل، بلکه  وقتي در سايه شعارهاي انتخاباتي بي‌مبنا، جامعه به دو قطب  جنسيتي »دختران – پسران« تقسيم مي‌شود و کثيري از نامزدهاي انتخاباتي مجلس و دولت و... با اين شعارها، افکار عمومي را اغفال و راي مي‌آورند و بعد هم بر اساس همين رويکردهاي فمنيستي منسوخ، بيش از 60 درصد پسران را از ورود به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالي محروم مي‌کنند و در ادامه نيز به علت فقد تحصيلات عالي، بالارفتن سن، نداشتن روابط عمومي قوي! و...آن‌ها را ازفرصت‌هاي محدود اشتغال کشور محروم مي‌سازند، معلوم است که خواستگاري وجود نخواهد داشت، عقدي بسته نمي‌شود و ازدواجي رخ نمي‌دهد. از قديم گفته‌اند: » خود کرده را تدبير نيست.« در نتيجه خوشبختي از دختران و موفقيت از پسران و زندگي از هر دو و اميد از والدين و جامعه براي هميشه سلب مي‌شود و شرايط براي سبک زندگي ديگري تدريجا" مهيا مي گردد.  

* مي‌پرسند ادعا مي‌شود ملت ايران همچنان انقلابي‌اند و نظام و انقلاب اسلامي را دوست دارند، پس چرا هر از گاهي در گوشه‌اي به اعتراض بر مي خيزند؟ - پاسخ اين است که اولا" بسياري از اين اعتراضات آموزش، تربيت و مطالبه انقلاب اسلامي است. مردم با منطق وگفتمان انقلاب اسلامي، به محاجه برخي نظامات ومناسبات حاکم برخاسته‌اند، مردم استقرار عدالت، رفع تبعيض، پاک دستي و کارآمدي، احترام و شفافيّت، اخلاق و ديانت، حاکميت قانون ، جلوگيري از غارت بيت المال، مبارزه با درآمدهاي نامشروع و اجراي اصل 49 قانون اساسي، مقابله جدي با ژن سالاري و آقازاده پروي، سعادت دنيا و آخرت را از دستگاه‌هاي حکومت مطالبه مي‌کنند و اينان شعارها و آرمان‌ها و وعده‌هاي انقلاب اسلامي و گفتمان امامين انقلاب است. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از آناج، اصلاً انقلاب اسلامي با اين فريادها زنده و در مسير است و براي همين هم است که مردم وقتي فساد و کم کاري، سوء مديريت و حتي خيانت در جايي مي‌بينند، به جاي اينکه بخواهند آمريکا مداخله بکند، با تحليل خود، مي‌خواهند که رهبري رأساً در جزئيات امور اداره کشور دخالت و ورود بکند و ثانيا" بخشي از اين اعتراضات نيز محصول انتخاب غير مسئولانه ما، تدبير منتخبين ما و برجام خودمان است و ربطي به انقلاب اسلامي ندارد.