عصر آذربایجان

گزارش خبر

ردي که خضر نبي در زمستان بر جاي گذاشت

رسم ديرينه قاووت المخ در اردبيل//

1395/10/05

رسمي ديرينه در اردبيل به اجرا درمي آيد که به واسطه آن زنان قوت زمستاني خانه را به ياد خضر پيامبر متبرک مي‌کنند. ابتداي فصل زمستان ابرها در هم مي‌رود و برفي آبکي و دانه‌درشت باريدن مي‌گيرد. کهن‌سالان مي‌گويند اين برف، »خدر برف« است. دانه‌هاي درشت و آبکي آن نويد فصل زمستان را مي‌دهد و چارچار زمستان و پاييز يکي از مراحل تغيير فصل و تغيير چهره طبيعت است که زندگي تمامي موجودات را تحت تأثير قرار مي‌دهد.

گروه تاريخي: رسمي ديرينه در اردبيل به اجرا درمي آيد که به واسطه آن زنان قوت زمستاني خانه را به ياد خضر پيامبر متبرک مي‌کنند. ابتداي فصل زمستان ابرها در هم مي‌رود و برفي آبکي و دانه‌درشت باريدن مي‌گيرد. کهن‌سالان مي‌گويند اين برف، »خدر برف« است. دانه‌هاي درشت و آبکي آن نويد فصل زمستان را مي‌دهد و چارچار زمستان و پاييز يکي از مراحل تغيير فصل و تغيير چهره طبيعت است که زندگي تمامي موجودات را تحت تأثير قرار مي‌دهد. در تمامي کتب تاريخي تقسيم‌بندي‌هايي که اردبيلي‌ها به فصول سال قائل شده‌اند بر اساس قرن‌ها دانش‌اندوزي و بر اساس علم تغيير احوالات زمين مادر است. در هر مقطعي از سال رسومي اجرا مي‌شود که زنان در محوريت آن قرار گرفته‌اند و همچنان که خود مظهر زندگي و زايش هستند، در طول تغيير احوالات زمين مادر شريک شده و رسوم و آيين خود را بر اساس اين تغييرات قرار داده‌اند. در چارچار زمستان امسال نيز به مانند سال‌ها و قرن‌ها قبل بانوان اردبيلي رسمي ديرينه را تدارک مي‌بينند. رسم قاووت المخ که مزه آن به دهان کهن‌سالان شيرين و به زبان کودکان و نوجوانان بي‌خبر از فرهنگ اصيل بومي بيگانه است.
*استقبال گرم از زمستان سرد و طاقت‌فرسا
فصول سال به ويژه پاييز و زمستان در تفکر مردمان ساکن در شمال غرب کشور از جمله استان اردبيل تعاريف ويژه دارد. هر کدام از تقسيم‌بندي‌هايي که در اين منطقه براي فصول سال قائل شده‌اند به اسطوره‌ها و افسانه‌هايي گره‌خورده که خود بازگويي غناي عقايد و آداب رسوم متداول در اين منطقه است. در اين ميان زمستان‌هاي سرد اردبيل که در گذشته با بارش‌هاي چند متري برف همراه بود، موجب شده بود براي تلطيف سختي و سردي زمستان تعاريفي براي ماه‌هاي اين سال مطرح شود. تعاريفي که کهن‌سالان و امروز مردم شناسان معتقدند همه با الهام گيري از طبيعت بوده و همواره با روح و روان آدمي آميخته است. پژوهشگر فرهنگ و پيشينه آداب و رسوم در اردبيل گفت: چهار روز از پاييز و چهار روز از زمستان بادهاي »گرميج« وزيدن مي‌گيرد و برفي آبکي از آسمان فرومي‌بارد. اصغر تقايي با بيان اينکه در گذشته زمستان در اين منطقه سخت و سنگين بود، ادامه داد: در تقويم فولکلور 17 روز از پاييز مانده کلوز آغاز مي‌شد و در واقع با کلوز گفته مي‌شد که زمستان آغاز مي‌شود. وي افزود:فاصله زماني چهار روز از پاييز تا چهار روز از زمستان به چارچار يا خدر شهرت دارد که در اين ايام زنان کدبانو مشغول به پختن قاووت مي‌شوند. تقايي با بيان اينکه از اول دي ماه به مدت چهل روز چله بزرگ و در ادامه به مدت 20 روز چله کوچک آغاز مي‌شد، اضافه کرد: در افسانه‌ها گفته مي‌شود اين دو چله دو خواهرند که کوچک‌تر به بزرگ‌تر مي‌گويد در زمستان چه کردي و چقدر قدرت داشتي و حالا ببين من چه مي‌کنم. وي افزود: چله بزرگ نيز پاسخ مي‌دهد که تو مي‌تواني بيشتر از من سرما حاکم کني اما عمرت کوتاه است و بهار در حال فرارسيدن است. به گفته اين محقق در واقع با اتمام بهمن‌ماه در اين منطقه زمستان تمام شده فرض مي‌شود و مردم با خانه‌تکاني و رسوم مختلف به پيشواز عيد مي‌روند.
*تهيه غذاهاي زمستاني متناسب با اقتضائات
در گذشته محدوديت‌ها و کمبود امکانات موجب مي‌شد خانواده‌ها شرايط زندگي خود را متناسب با امکانات موجود تغيير دهند. بخش مهمي از اين همسويي در تغذيه و خوردوخوراک مشاهده مي‌شود. موسي اصغر زاده محقق و پژوهشگر اردبيلي در نوشته‌هاي خود به رسمي ديرينه در اين روزها اشاره دارد. رسمي که هنوز از سوي بانوان کهنسال و به ويژه در روستاها به جا آورده مي‌شود. »قاووت المخ«  يا الک کردن قاووت يکي از رسوم سنتي و قديمي در اردبيل است که در فصل سرد و درست در زماني که طبيعت گرفتار خواب زمستاني است با آرزوي زدودن ناراحتي‌ها و ناخوشي‌ها اجرا مي‌شود. قاووت در وهله اول يک غذاي زمستاني مقوي است که بر اساس اقتضائات و امکانات فصل تهيه مي‌شود.
*استفاده از دانه‌هاي جايگزين در دسترس
يکي از کهن‌سالان اردبيلي ترکيب اصلي قاووت را دانه‌هاي گندم، شاهدانه، عدس، نخود، کنجد و سنجد بدون پوست و هسته عنوان کرد. پوراندخت سپاسي به ياد دارد که در گذشته زنان با همراهي و همکاري همسايه‌ها يا اقوام تمامي اين دانه‌هاي خوراکي را خريداري مي‌کردند و بعد از شستشو بر روي ساج به روش بودادن مي‌پختند. وي گفت: معمولاً قاشق چوبي يا دسته جاروي مخصوصي براي هم زدن دانه‌ها بر روي آتش به کار گرفته مي‌شد و بعد از بودادن و پخت مغز دانه قسمت اصلي تهيه خوراکي آغاز مي‌شد؛ زنان در اين مرحله دانه بوداده را در آسياب‌هاي سنگي آسياب مي‌کنند. وي با بيان اينکه تهيه اين خوراکي مختص زمستان است افزود: اين خوراکي را مي‌توان با شيره انگور، شکر آب شده، آب يا شير به صورت خميري و يا با اضافه کردن شکر به صورت خشک و پودري مصرف کرد. در گذشته به دليل پخت نان در اغلب خانه‌ها وجود آسياب سنگي امري بديهي بود برخلاف امروز که آسياب سنگي دستي را نمي‌توان به سادگي پيدا کرد. در واقع آنچنان که اين کهنسال اشاره مي‌کند در برخي مواقع از دانه‌هاي جانشين استفاده مي‌شده است و زنان بيشترين تلاش خود را به کار مي‌بستند تا از امکانات موجود استفاده بهينه داشته باشند. بطوريکه ارزن و سنجد در صورتي که ساير دانه‌ها در دسترس نبوده استفاده مي‌شده و هر يک از دانه‌ها نيز با اصول خاصي تفت داده شده و در مخلوط قاووت ريخته مي‌شد. بعد از آسياب کردن اين مخلوط پودر حاصله الک مي‌شود و در هنگام الک کردن دعاها و حاجت‌هايي که قصد تهيه اين خوراکي را به دنبال داشته خوانده مي‌شود.
*زمزمه گره‌گشايي  و الک کردن مشکلات
مخلوط قاووت به دليل اينکه مواد تشکيل دهنده آن دانه‌هاي مقوي خوراکي است سرشار از ويتامين‌ها و مواد مغذي است و در گذشته براي تقويت بنيه کودک و بزرگسال از اين خوراکي استفاده مي‌کردند. تهيه اين خوراکي معمولاً با يک نذر همراه است. فردي که اين خوراکي را به مقدار زياد مي‌پزد معمولاً طي مراسمي اهالي خانواده و اقوام نزديک را به يک شام دعوت مي‌کند و بعد از تهيه خوراکي قاووت را در بشقاب‌هايي ريخته و به مانند نذر به درب خانه‌ها مي‌برند. باباصفري در کتاب خود اردبيل در گذرگاه تاريخ در اين خصوص نوشته است: »قدماي اين ديار تصور مي‌کردند که حضرت خضر پيامبر که به زعم متشرعين آخرين فرد انساني خواهد بود که تا قبل از دميدن صور اسرافيل زنده خواهد ماند، در شب‌هاي زمستان به همه خانواده‌ها سر مي‌زند و قاووت را تبرک مي‌کند. از اين رو آن ها قاووت را در مجموعه يا سيني مي‌ريختند و آن را در گوشه‌اي گذاشته مي‌خوابيدند و چون صبح از خواب بر مي‌خواستند براي تماشاي جاي قمچي حضرت خضر به طرف سيني قاووت مي‌رفتند.« اين نذر در کتب مختلف تاريخي ذکر شده و علامت حضرت خضر بر روي پودر قاووت به منزله پذيرش نذر صاحب نذر قلمداد مي‌شده است و اگر علامتي و خطي بر روي قاووت مشاهده مي‌شد فرد قاووت را در بشقاب‌هاي کوچکي ريخته و به درب خانه‌ها به عنوان احسان مي‌برد. يک شهروند اردبيلي در اين خصوص گفت: در درب خانه‌ها به جاي هر بشقاب قاووت صاحب‌خانه شکلات، تخم‌مرغ، پول و يا حتي جوراب نو در سيني مي‌گذارد و حاجت قبولي مي‌گويد. هر کسي ممکن است حاجتي داشته باشد اما به عقيده اشرف محمد پور شفاي مريض‌ها، خانه‌دار شدن مستأجرها، خوشبختي جوانان، بچه‌دار شدن، خير و برکت در کسب و روزي و حتي حل اختلاف با ديگران در اين نذورات مطرح مي‌شد. محمد پور تصريح کرد: درست به مانند برف‌هاي دانه‌درشتي که از آسمان الک مي‌شود  قاووت الک مي‌شد و هر کس نذري داشت مشخص مي‌کرد تا چند سال آينده قرار است تهيه و پخش اين خوراکي را ادامه دهد و اگر به خواسته خود مي‌رسيد به عهد خود وفا نيز مي‌کرد.
*آب و گلاب براي پيامبر
هر چند بابا صفري معتقد است بعضي‌ها جاي قمچي را کار پدر و مادر يا بزرگ خانواده مي‌دانستند که نيمه‌شب يا صبح زود با انگشت رسم مي‌کردند با اين حال برخي افراد نيز معتقد بودند اين نشانه از سوي حضرت خضر پيامبر است. به عقيده پژوهشگر اردبيلي نيز رسم خضر نبي يا خدر نبي بيشتر از سوي زنان مورد توجه بود و در عين حال مردان نيز نذر مي‌کردند.
اصغر زاده در کتاب خود طرز ادا کردن اين نذر را اينطور آورده است که »پس از آماده شدن قاووت، اتاقي را جاروپارو و گردگيري مي‌کنند، پرده‌هايش را مي‌آويزند و به صورت اتاق پذيرايي از يک ميهمان عالي‌قدر درمي‌آورند. آفتابه‌لگني را پر آب مي‌گذارند و سجاده پهن مي‌کنند و گلابدان پر گلاب را در کنار سجاده مي‌گذارند و قاووت را در مجمعه پهن کرده روي آن اثر دست‌خوردگي نبايد باشد. معتقدند که در شب‌هاي چارچار خضر نبي شبانه به اتاق پذيرايي آمده با آفتابه‌لگن وضو مي‌سازد و سر سجاده نماز مي‌خواند و براي برآورده شدن درخواست صاحب نذر دعا مي‌کند و با گلاب خودش را معطر مي‌کند و با تازيانه‌اش روي قاووت خط مي‌اندازد و مي‌رود.« نکته کليدي در تهيه اين خوراکي زمستاني آنجا است که پخت آن درست زماني که سردي طبيعت را در بر گرفته با هدف احياي مهر و محبت بين اقوام و رفع کدورت‌ها  انجام مي‌شود. تهيه دسته‌جمعي قاووت و سپس تدارک شام براي مهمانان و در نهايت پخش اين خوراکي بين همسايه‌ها و اقوام موجب مي‌شود در روزهاي سرد زمستان دل‌ها براي شادي و مودت دوباره گرم شود. تهيه اين خوراکي بهانه‌اي بود براي رودررويي اقوام و درد و دل‌ها و طرح مسائل و مشکلات و شب‌نشيني‌هايي که به تشديد محبت در دل‌ها مي‌انجامد. به گفته کهنسال اردبيلي  قاووت معمولاً در سفره عيد گذارده نمي‌شود و در طول يک ماه باقي‌مانده از زمستان مصرف مي‌شد. اين رسم هر چند در لابه‌لاي چرخ‌دنده‌هاي زندگي شهري کم‌ارج تر از گذشته شده اما در روستاها به قوت خود باقي است و هنوز هم براي هر اردبيلي شنيدن صداي زنگ در و دريافت يک بشقاب قاووت نذري نشاط و محبتي بر جاي مانده از گذشته را تداعي مي‌کند. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از مهر، مشابه قاووت در برخي استان‌هاي ديگر نيز تهيه مي‌شود اما در استان اردبيل اين خوراکي زمستاني چنانکه ذکر آن رفت باورهاي عميقي را در بطن خود دارد. بطوريکه قاووت بر خلاف بسياري از غذاهاي نذري با حساسيت ويژه تهيه شده و به منزله هديه کوچکي از شادي و حلاوت به درب همسايه و دوست و اقوام مي‌رود.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

ردي که خضر نبي در زمستان بر جاي گذاشت

رسم ديرينه قاووت المخ در اردبيل//
خروج

رسمي ديرينه در اردبيل به اجرا درمي آيد که به واسطه آن زنان قوت زمستاني خانه را به ياد خضر پيامبر متبرک مي‌کنند. ابتداي فصل زمستان ابرها در هم مي‌رود و برفي آبکي و دانه‌درشت باريدن مي‌گيرد. کهن‌سالان مي‌گويند اين برف، »خدر برف« است. دانه‌هاي درشت و آبکي آن نويد فصل زمستان را مي‌دهد و چارچار زمستان و پاييز يکي از مراحل تغيير فصل و تغيير چهره طبيعت است که زندگي تمامي موجودات را تحت تأثير قرار مي‌دهد.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها