محرم محمد زاده يا همان "محرم عمي" آشنا براي مردم آذربايجان حالا به عنوان نماينده مردم تبريز در شوراي شهر حاضر شده است تا به دغدغههاي مردم رسيدگي کند، اينک بخش دوم گفتوگو با منتخب شوراي پنجم را ميخوانيد: *نظرتان درباره عملکرد مديران حاضر در شهرداري چيست؟ در حالت فعلي مشکلات قابل کتمان نيست و مديران ما خلاقيت ندارند که اگر غير از اين بود با ايدههاي تازه و خلاقانه خود خيري به شهرمان ميرساندند. علاوه بر اين برخي از افراد با رابطه و زد و بند روي کار آمدهاند، ما در شهر با مشکلاتي روبرو هستيم که بايد براي آنها راهکار ارائه شود و ارائه راهکارهاي کارآمد نيز نيازمند خلاقيت است که بايد مديران از خود نشان بدهند. وگرنه چاره کار اين نيست که وقتي کسي طرحي يا ايدهاي مطرح ميکند، به او هجوم ببريم و بخواهيم تخريبش کنيم. درحال حاضر در مجموعه شهرداري بي انگيزگي ايجاد شده و کساني که فرد مورد نظرشان در شورا راي نياورده ، کلا از کار دست کشيدهاند و تنها کساني که از اين وضعيت متضرر هستند، مردم ميباشند و ما ميخواهيم چنين مديراني کنار گذاشته شوند با اين حال مديراني هم که بر اساس لياقت و قابليتشان در اين مسئوليت قرار گرفتهاند همچنان دارند تلاش ميکنند و ابقايشان در دوره پنجم نيز شايسته است. در حال حاضر شهرداري به اصلاحاتي نياز دارد که از جمله آنها ساده کردن قوانين است، مديري که بر سرکار ميآيد بايد چنان کارآمد باشد که بتواند چگونگي رفع مشکلات مردم را تشخيص بدهد، يقينا مديري که با هوش و ذکاوت و بر اثر تخصص و قابليت هايش در مسئوليتي قرار ميگيرد، ميتواند در حل مسايل و مشکلات مردم محل تاثير باشد. اين روزها صحبت از سواد مديريتي ميشود؛ يعني مديري که بر سر کار ميآيد بايد سواد مديريتي نيز داشته باشد اما من خود سواد مديريتي را زماني ميپذيرم که مدير مربوطه اولا وابستگي جناحي نداشته باشد، دوما فردي داراي خلاقيت باشد. البته شايد در تصور برخي اين کارها نشدني به نظر بيايد اما معتقدم اگر چنين رويکردي از نقطهاي آغاز شود، قطعا روزي به فرهنگ تبديل ميشود. همان طور که ميبينيم در برخي کشورها هرکسي که خيانتي را مرتکب ميشود، کنار ميرود ولو اينکه يک رئيس جمهور باشد؛ ما نيز ميتوانيم چنين فرهنگي داشته باشيم. وقتي نامهاي به مديري ارائه ميشود و با گذشت ماهها پاسخ آن نامه داده نميشود، اگر همان مدير بداند که پس از سه روز از دريافت نامه مورد بازخواست قرار ميگيرد، مسلما خود را ملزم به ارائه پاسخ خواهد کرد. متاسفانه خيلي از کارها و مسايل مردم به مناطق شهرداري ارجاع داده ميشود که اغلب آنها قابل حل و فصل است اما متاسفانه اين اتفاق نمي افتد. *آيا تضمين ميدهيد که چنين افرادي از مديريت شهرداري برکنار شوند؟ خير؛ من تضمين نميدهم چون يک نفر فقط يک قدم ميتواند پيش بگذارد. اما فرض کنيد يکي از دوستان من در حال حاضر مدير شهرداري باشد، پس از ورود به شورا من نميتوانم بگويم او را فقط به خاطر دوستي با من برکنار کنيد. همچنين دليل نميشود که پس از رسميت يافتن شوراي پنجم مديريت آن دوست ما را عليه ما علم کنند. چرا که او پيش از ورود ما نيز عضوي از مجموعه شهرداري بود. با اين حال هرمديري بايد بر اساس شايسته سالاري منصوب شود نه رابطه بازيها. يعني من نبايد فردي از آشنايان خود را که شايستگي و قابليت لازم را ندارد، صرفا به دليل رابطهاي که با او دارم در مديريت بگمارم. مطالبه من اين است که کساني که وارد شهرداري ميکنيم بر اساس برگزاري آزمون سالم باشد تا نخبگان واقعي وارد مجموعه شوند اما تا کنون چنين اتفاقي نيفتاده و در حال حاضر هرکسي پارتي نداشته باشد، بيچاره شده است، من به اين حقيقت آگاهي دارم و ميخواهم با آن مبارزه کنم چون رابطه بازي نه از نظر شرعي و نه از نظر عرفي و انساني درست نيست. *چه نمره اي به شوراي چهارم ميدهيد؟ اگر من يک شهروند و غير از اعضاي شوراي شهر بودم، هم به عملکرد شورا و هم به عملکرد شهردار نمره ميدادم اما چون در حال حاضر عضوي از اعضاي شوراي پنجم هستم، نميتوانم نمره بدهم چرا که يک معلم نميتواند به معلم ديگر نمره بدهد. اکنون من خود از مجموعهاي هستم که مردم بايد به ما نمره بدهند، اين مردم هستند که بايد ببينند و تشخيص بدهند آناني را که فارغ از تمام سختيها براي مشکلات شهر از جان مايه ميگذارند. اميدوارم شورايي پنجم با مردم و بين مردم باشند و با ايشان زندگي کنند تا بتوانند درد آن ها از نزديک لمس نموده و براي رفع آن تلاش کنند. اميدوارم شوراي پنجم سري هم به کودکان پابرهنه پايين شهر بزند و آنها را با کودکان بالاي شهري مقايسه کند و همچنين براي توسعه متوازن هر دو قسمت برنامه ريزي و تلاش کند. *چه برنامههايي براي حاشينه نشيني و رفع اين مشکل داريد؟ ما فعلا شورا را رسما تحويل نگرفتهايم و کميسيونها نيز مشخص نيستند با رسميت يافتن شورا و آغاز به کار کميسيونها، پروژههاي ناتمام جهت پيگيري اولويت بندي ميشوند، در حال حاضر هدف اصلي شوراي پنجم ساماندهي حاشيه شهر است و هر 13 نفر شورا خوب ميدانند که اگر زلزلهاي چند ريشتري شهر را بلرزاند، 450 هزار جنازه در حاشيه شهر بر جاي ميگذارد و اين درحالي است که استانهاي معين نيز خيلي دورتر از ما قرار گرفتهاند، يعني اگر خدايي نکرده در تهران زلزله اي رخ بدهد، از قم و زنجان و قزوين و غيره کمک دريافت خواهد کرد اما استانهاي نزديک ما امثال اردبيل و اروميه هستند که فاصله زيادي با ما دارند. من نه تنها از شورا و شهرداري بلکه ازساير ارگانهاي مربوطه نيز درخواست ميکنم، دست به دست هم داده و براي رفع معضل حاشيه نشيني راهکار پيدا کنند آن زمان هم که به روستاها رفت و آمد ميکردم بارها گفتم که اگر زلزلهاي رخ بدهد، با اين وضعيت بخش اعظم اين مردم زير آوار ميمانند که متاسفانه زمين لرزه اتفاق افتاد و خانهها فروريختند اما خوشبختانه اين اتفاق در روز افتاد که اگر در شب واقع ميشد، چند هزار جنازه زير آوار ميماند، حال اگر حاشيه تبريز ساماندهي نشود و خدايي ناکرده حادثهاي از اين دست رخ بدهد، همه زير آوار جان خود را از دست خواهند داد. البته منظور من رفع اين مشکل در کوتاه مدت يک يا دوساله نيست، بلکه بايد با همکاري ساير ارگانها، برنامهاي معقول و کارشناسانه با مدت زمان معقول طراحي و اجرا شود تا بخشهاي حاشيه مقاوم سازي شوند. *اين حرفها صرف شعار است يا واقعا راهکاري عملي براي ساماندهي حاشيه تبريز وجود دارد؟ در گذشته درآمد شهرداري از محل تراکم فروشي بود اما اکنون در اثر رکود ساخت و ساز درآمد شهرداري نيز کاهش يافته است در حالي که ماهانه قريب به 38 ميليارد تومان فقط بايد بابت حقوق کارکنان پرداخت کند لذا بايد ابتدا به فکر ايجاد درآمد پايدار براي خود باشد که اگر بدين منظور راهکاري براي خود بيابد و بتواند املاک مورد نظر را خريداري کند، قطعا اجراي طرح ها چون تعريض خيابانها نيز تسريع مييابد. براي رفع چنين مشکلاتي نياز به فکرهاي خلاقانه و نو داريم اما متاسفانه مديران شهرداري دچار روزمرگي شدهاند و ايدههاي جديدي در حيطه مديريتي خود ندارند؛ آنها به جاي اينکه فکر خود را در سطح کلان به کار بگيرند، به امور جزئي فکر ميکنند که مثلا کدام آبدارچي را در کدام قسمت قرار بدهند! با اين وضع ما هرگز نميتوانيم از بن بست خارج بشويم منظور و هدف شوراي پنجم در مسائل عمراني، صرفا عمران فيزيکي شهر نيست و در کنار آن بايد فرهنگ عمومي شهر ما نيز پيشرفت کند. * چرا براي تبريز 2018 بودجه ملي اختصاص نمييابد؟ حال که در آستانه تبريز 2018 به عنوان پتانسيلي بزرگ قرار گرفتهايم، بايد پيشينيان سرمايه گذاراني را جذب ميکردند اما متاسفانه همه چشمشان را به شهرداري دوختهاند که هر چند بايد نقش پررنگي در اين راستا داشته باشد اما 2018 فقط مربوط به شهرداري نيست و بايد پاي دولت و ساير ارگانها نيز به اين دايره باز بشود. حال که صنعت توريست سومين صنعت دنيا از نظر درآمد زايي است، ما نيز در استان خود جاذبههاي فراواني داريم و در اين خصوص هيچ از امثال اصفهان کم نداريم بلکه اين جاذبهها را معرفي نکردهايم و براي همين است که در نام تبريز در چارت کشورهاي اروپايي وارد نشده است و هنگامي که نام از ايران ميبرند جاذبههاي آن را فقط در چهار شهر اصفهان شيراز، يزد و کرمان خلاصه ميکنند. مديران ما بايد دست به دست هم داده و تبريز و جاذبه هاي آن را معرفي کنند تا پاي توريست ها به شهر ما باز شود. در گام بعدي ما بايد بتوانيم توريستهاي جذب شده را در تبريز حفظ کنيم متاسفانه خود مردم تبريز در مقاطعي چون تعطيلات نوروز بخش اعظمي از بودجه خود را در شهرها و کشورهاي ديگر صرف خريد ميکنند که اگر همين سرمايه در خود تبريز به کار گرفته شود، در جهت عمران و آباداني شهر خودمان خواهد بود. اکنون هشتاد درصد توريستها به شهرها و کشورهاي ديگر ميروند که اگر همينها در تبريز حفظ شوند، ظرفيت بزرگي محسوب مي شوند. *جايگاه رسانهها در برنامه هاي شوراي پنجم چيست؟ در همه جاي دنيا اصحاب رسانه داراي جايگاه و احترام ويژه اي هستند اما متاسفانه اين امر در ايران برعکس است. در ايران درآمد خبرنگاري بسيار محدود است و علاوه بر اين گاه خبرنگاران به گروه هاي خاص وابسته بوده و فقط قوت_هاي آنان را رسانهاي مي کنند که البته تعداد اين دست خبرنگاران اندک است. ما بايد تدبيري بيانديشيم که درآمد کافي از محل مناسب براي خبرنگاران تامين شود تا آنان خيالشان از اين بابت آسوده باشد تا بتوانند بدون هراس از کمبود درآمد اخبار واقعي را منتشر کنند در رابطه با خبرنگار و رسانه نبايد رفتار جناحي وجود داشته باشد. هرچند که برخي رسانهها و مطبوعات نورچشمي شهرداري شدهاند و غير از آنها نيز کسي نميتواند در اين واديها ورود کند. اين رفتارها موجب دوگانگي است اما بايد توجه داشته باشيم که بدون انتقاد و بدون بيان ضعف ها، پيشرفت ممکن نخواهد بود. لذا بايد درآمد خبرنگاران که حتي قدرت تامين کرايه ماشين خود را ندارند، افزايش يابد و تقسيم منابع بين ايشان عادلانه صورت بگيرد. ما سعي در ساماندهي اين موضوع داريم و حمايت خود را از رسانههاي نورچشمي قطع ميکنيم واميدوارم طرح جامعه تفصيلي در شهرداري به اوج برسد. *حرف آخر .... عليرغم سنگ اندازي هاي برخي مديران، ما بايد تبريز 2018 را به يک رويداد تاريخي تبديل کنيم. آنها مي خواهند زمان اين طرح را از ماه دهم به تاريخ ديگر تغيير بدهند چرا که مي دانند اگر در اين تاريخ برگزار شود با چالش هايي روبرو مي شوند. در حالي که به جاي فرار از اين چالش ها بايد به فکر راهکار باشند. ما سعي داريم شوراي پنجم کاملا متحدانه عمل کند بايستي فضاي سبز تبريز را افزايش بدهيم مردم از تراکم فروشي خسته شده اند و بايد از اين موضوع فاصله بگيريم و کارهاي عمراني را سرعت ببخشيم. علاوه بر اين ها حاشيه نشينان بايد در جاي خود ساماندهي شوند چون نمي_توان حاشيه نشينان را به دامنه کوه سهند منتقل کرد بلکه بايد همان قسمت هاي حاشيه سامان و قوام يابند. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا، نسبت به امر فرهنگ سازي و ايجاد نشاط اجتماعي تاکيد زيادي داريم ما بايد بپذيريم که شور و نشاط جواني در جامعه ما کم است که از علل متعددي ناشي مي شود که براي رفع آنها بايد با استفاده از مشاوران خوش فکر راهکارهايي عملي ارائه کنيم،وقتي صد هزارنفر با يک تيم تراکتور نشاط پيدا مي کنند پس شايسته نيست در مقابل آن سنگ اندازي کنيم.
گروه اجتماعي: محمد زاده گفت: تمام تلاشم بر اين است که مديران نالايق بر اساس رابطه در شهرداري گماشته نشوند و براي اين موضوع حتي اگر مجبور شوم به تنهايي عمل خواهم کرد.