عصر آذربایجان

گزارش خبر

خطر استراتژيک نفوذ صهيونيست‌ها در کردستان عراق

خطر استراتژيک نفوذ صهيونيست‌ها در کردستان عراق

1396/07/16

سرويس سياسي: متأسفانه غفلت دولت آقاي احمدي‌نژاد موجب شد تا صهيونيست‌ها با موقعيتي که در سودان جنوبي براي خود رقم زدند اين کشور را به دوري از ايران وادار سازند. روند اين نوع امتيازگيري‌ها قطعاً به درهم شکستن اراده يک ملت منجر خواهد شد؛ شرايطي که مطلوب سلطه‌گران در جهان معاصر است.

متلاشي کردن ملت‌هاي تعيين‌کننده با توسل به مقوله‌هاي نژادي و فرقه‌اي پديده‌اي ديرپا در عرصه سياست‌ورزي جهان کنوني است؛ حتي سوءاستفاده از قوميت‌ها براي تحت فشار قراردادن کشوري با هدف امتيازگيري امري متداول است. تاريخ به‌خوبي بر اين واقعيت گواهي مي‌دهد که احقاق حقوق حقه آحاد يک ملت صرفاً در چارچوب اتحاد، حفظ تماميت ارضي و تقويت قدرت ملي ممکن خواهد بود والا چندپارچگي با هر توجيهي صرفاً بستر مناسبي براي سلطه‌گران و زياده‌خواهان در نظام بين‌الملل فراهم خواهد ساخت.
تجزيه سودان، معاصرترين تجزيه از اين دست است؛ نفوذ تدريجي صهيونيست‌ها در جنوب اين کشور و غفلت کشورهاي اسلامي از جمله ايران موجب شد اين کشور قدرتمند و تعيين‌کننده در آفريقا جايگاه خود را کاملاً از دست دهد.
آيا امروز مي‌توانيم به اين پرسش پاسخ دهيم که چرا نسبت به برنامه دشمنان قسم خورده مسلمانان در سودان غفلت ورزيديم؟ آيا امروز کسي مي‌تواند ادعا کند که تجزيه موجب احقاق حق قوميت يا فرقه‌اي در اين کشور شده است؟ پاسخ کاملاً منفي است و حتي جنوب سودان به ابزاري براي تضعيف مستمر يک کشور تعيين‌کننده تبديل شده است. ايران به عنوان کشوري که ارتباطات بسيار مثبتي با سودان در آن ايام داشت بدون ترديد مي‌توانست در جلوگيري از چنين فاجعه‌اي مؤثر واقع شود.
متأسفانه غفلت دولت آقاي احمدي‌نژاد موجب شد تا صهيونيست‌ها با موقعيتي که در سودان جنوبي براي خود رقم زدند اين کشور را به دوري از ايران وادار سازند. روند اين نوع امتيازگيري‌ها قطعاً به درهم شکستن اراده يک ملت منجر خواهد شد؛ شرايطي که مطلوب سلطه‌گران در جهان معاصر است.
به اعتقاد بسياري از کارشناسان، آن‌چه امروز در بخشي از قلمرو عراق شاهديم نمونه ديگري از نتيجه کار مستمر نژادپرستان حاکم بر فلسطين اشغالي است. مواضع مسعود بارزاني در منطقه کردنشين عراق را آيا مي‌توان ناشي از دلسوزي براي حقوق کردها دانست؟ دست‌کم بر اساس تجربياتي که در گذشته در اين کشور رقم خورده است ترديدهاي جدي‌اي در اين زمينه وجود دارد. تحولات عراق در سال 1337 خ. ( 1958م. ) مقوله‌اي نبود که صهيونيست‌ها و حاميان پايگاهي به نام اسرائيل در منطقه از آن خشنود باشند.
با آن که عبدالکريم قاسم گام بلندي در زمينه رعايت حقوق اقليت و اکثريت به طور هم‌زمان برداشت و در قانون اساسي گنجانيده شد که کرد و عرب شريکند ملا مصطفي بارزاني با تحريک اسرائيل و ايران( که در آن زمان نقش ژاندارمي حاميان صهيونيست‌ها در خليج فارس را برعهده داشت) بغداد را براي پذيرش تغيير جهت‌گيري‌ها و رويکردش تحت فشار قرار داد. در نهايت با روي کار آورده‌شدن صدام که مراودات پنهان پشت پرده با لندن داشت اجازه داده شد کردها بسيار ناجوانمردانه قلع و قمع شوند.
نماينده موساد در ميان کردها در آن زمان در خاطرات خود مي‌نويسد: " يکي از اين همکاري‌هاي اثربخش براي هردوي ما، مثلث روابط اسرائيل- ايران- کردهاي عراق بود( که ايالات متحده آمريکا نيز در بخش‌هايي از آن شريک شد) اين مثلث، کردهاي عراق را در نبرد طولاني‌شان در برابر حکومت مرکزي عراق ياري بخشيد و به آن‌ها امکان داد که خوي تجاوزگري عراق را تا حد زيادي مهار کنند." ( شيطان بزرگ  شيطان کوچک؛ اليعزر تسفرير، ترجمه فرنوش رام، پاييز 1386، چاپ آمريکا، ص27)
مراد از" مهار خوي  تجاوزگري عراق" در واقع تغيير جهت سياسي بغداد از طريق ابزاري به نام کردها بود. بعد از روي کار آمدن صدام توسط اسرائيل و ژاندارم آمريکا در منطقه، اجازه دادند جنايتکار بي‌بديل حاکم‌شده بر عراق به کشتار کردها بپردازد. نماينده موساد در کردستان عراق براي تبرئه صهيونيست‌ها در تاريخ، استفاده ابزاري ازکردها را به گردن محمدرضا پهلوي مي‌اندازد؛ در حالي که خود در اين زمينه نقش محوري داشتند:" ما اسرائيلي‌ها قضيه کردها را با احساس اين که بايد به آن‌ها کمک کنيم و ياري برسانيم مورد بررسي قرار مي‌داديم، اما پي بردم که ايراني‌ها، از شاه و ساواک و رئيس ساواک گرفته و تمامي تشکيلات امنيتي در کل، همگي بدون ارتباط دادن هيچ‌گونه احساساتي به اموري مي‌پردازند و به آن چه که فقط براي ايران مفيد است توجه دارند.
از نظر آن‌ها کردها صرفاً يک وسيله بودند، نه بيش‌تر از آن،، و لذا از اين " وسيله" در نزاع و نبرد خود با عراق به هر نحوي که دلشان مي‌خواست استفاده مي‌کردند... خيانت شاه به کردهاي عراق به سخت‌ترين هزيمت آنان منجر شد." ( همان  صص 8-66) در حالي که همه مطلعان و صاحب‌نظران مي‌دانند که در تغيير رويکرد بغداد  اسرائيل نقش اساسي و محوري، و محمدرضا پهلوي صرفاً نقش تبعي داشت.
وي حتي مجبور شد علي‌رغم همه ادعاهايش در مورد کوچک شمردن حکام عرب سطح خود را به شدت تنزل دهد و با معاون رئيس‌جمهور عراق به مذاکره و امضاي قرارداد الجزاير بپردازد؛ زيرا اين سياستي بود که صدام را در ساختار سياسي عراق بالا مي‌کشيد. رئيس وقت موساد در کردستان عراق نمي‌تواند نگاه ابزاري به کردها و خيانت به آنان را در اين مقطع تاريخي نفي کند. وي براي تبرئه صهيونيست‌ها سياستي که منجر به قتل عام کردها شد را به شاه نسبت مي‌دهد. البته روي کار آمدن صدام در بغداد توسط موساد و حاميان اسرائيل جنايتي بزرگ عليه بشريت بود. چنين قاتل بالفطره‌اي بعدها علاوه بر درگيرکردن مسلمانان با يکديگر همانند قتل‌عام‌هاي حلبچه را به بار آورد( کشتار يک شهر کرد نشين با سلاح شيميايي)
امروز بعد از شکست پروژه داعش  صهيونيست‌ها يک بار ديگر نگاه ابزاري خود را متوجه مناطق کردنشين عراق کرده‌اند متأسفانه معلوم نيست مسعود بارزاني وصيت پدر( ملا مصطفي) مبني بر عدم اعتماد به صهيونيست‌ها را در برابر چه امتيازي به طاق نسيان سپرده است.
بدون شک اگر سرنوشت سودان براي عراق نيز رقم بخورد کمترين امتيازش براي صهيونيست‌ها تحت فشار قراردادن بغداد براي دوري از تهران خواهد بود. اين موضوع به‌تدريج در مورد ترکيه و سوريه نيز صادق خواهد بود.
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا  ظاهراً آمريکا با ترکيه، ايران، عراق و سوريه در مورد ادعاي استقلال‌طلبي مسعود بارزاني همراه است، اما اين بازي روي آنان است. اين مسئله در مورد اتحاديه اروپا نيز صادق است.
تا زماني که واشنگتن و لندن با طرح تجزيه‌‌طلبي در مناطق کردنشين عراق موافقت نداشتند گرايش صهيونيست‌ها براي دامن زدن به نزاع‌هاي قومي در حساس‌ترين منطقه آسياي غربي ره به جايي نمي‌برد؛ بنابراين کدام تحليل‌گر سياسي مي‌پذيرد که امروز فقط اسرائيل از تجزيه عراق حمايت مي‌کند؟ قطعاً در اين مقطع، حاميان صهيونيسم حاضر نيستند بهاي دفاع مستقيم از چنين ظلمي به ملت‌هاي منطقه را بپردازند.
زيرا با آشکار شدن اين نقش‌آفريني پنهان بسياري از کشورها در تمايلاتشان نسبت به سردمداران کشورهاي سرمايه‌داري تجديد نظر خواهند نمود. اين فتنه‌انگيز جديد صهيونيست‌ها که همچون غائله داعش از حمايت سعودي‌ها برخوردار است هزينه زيادي را بر ملت‌هاي منطقه به ويژه بر اتباع کردشان تحميل خواهد ساخت؛ بنابراين در اين ماجرا آقاي مسعود بارزاني تنها به قماري بزرگ دست نمي‌زند بلکه نگاه ابزاري صهيونيست‌ها به اقوام براي تضعيف ملت‌ها يک بار ديگر تجربه خواهد شد و تنفر از نژادپرستان حاکم بر فلسطين را صدچندان خواهد ساخت.

منبع :  

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

خطر استراتژيک نفوذ صهيونيست‌ها در کردستان عراق

خطر استراتژيک نفوذ صهيونيست‌ها در کردستان عراق
خروج

سرويس سياسي: متأسفانه غفلت دولت آقاي احمدي‌نژاد موجب شد تا صهيونيست‌ها با موقعيتي که در سودان جنوبي براي خود رقم زدند اين کشور را به دوري از ايران وادار سازند. روند اين نوع امتيازگيري‌ها قطعاً به درهم شکستن اراده يک ملت منجر خواهد شد؛ شرايطي که مطلوب سلطه‌گران در جهان معاصر است.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها