عصر آذربایجان

گزارش خبر

شهر تاريخي زنجان

شهر تاريخي زنجان

1396/09/19

گروه تاريخي: حمدالله مستوفي، تاريخ‌نگار نامدار، بنياد شهر زنجان را از اردشير بابکان، سردودمان ساسانيان دانسته و نام نخستين اين شهر را شهين ذکر کرده‌است.

در لغتنامه? دهخدا هم در سرواژه? شهين چنين نوشته است: "شهين نام شهر زنگان است و معرب آن زنجان باشد و گويند اين شهر را اردشير بابکان بنا كرده است. شهر تاريخي زنجان به لحاظ وجود مقاومتهاي مردمي و منطقه‌اي درمقابل سپاهيان اسلام از شهرهاي دشوارگشا بوده است، درسال 24 هجري قمري به دست براء بن عازب سردار تخريب شده، که اين محل خاستگاه اوليه بوده و در شمال شرقي شهر فعلي قرار داشته است. آثار و بقاياي نخستين استقرار شهر که دراصطلاح کهن دژ ناميده مي‌‌شود تا سال 1300 هجري شمسي پا برجا بوده و در جريان ساختمان (خيابان فرهنگ) تسطيح شده است. قبرستان شهر در حد جنوب شرقي محل استقرار و در داخل حد طبيعي سيلاب شرق شهر منطبق بر (خيابان امام) فعلي تا (فدائيان اسلام) بوده است. در احياء مجدد و گسترش آن، در اوايل دوران اسلامي، شهر اندکي به طرف غرب استقرار نخستين، در ساحل چپ سيلاب قديمي که امروزه منطبق بر خيابان (استانداري) است کشيده شد، برجستگي کهن دژ اين دوره در محله فعلي (نصرالله خان) بوده که در سال 1340 تسطيح و محل آن به دبيرستانهاي دخترانه تبديل شده است.
گسترش شهر در اين دوره به طرف شرق محل مورد بحث که اراضي شهري قابل استفاده در شهرسازي بوده، امتداد يافت. حمدالله مستوفي درنزهة القلوب دور باروي شهر را ده هزار گام ذکر نموده که در حدود 5.4 کيلومتر است و از قلعه کنوني سهر اندکي بزرگ‌تر بوده به طوري که دامنه استقرار تا حد سيلاب شرقي کشيده شده است. قول حمدالله مستوفي يافته‌هاي باستان‌شناسي مطابقت دارد چنان که در اراضي شرقي خارج از ديوار قلعه، آثار قرن شش هجري قمري در عمق 2 متري ازکف معابر فعلي قرار گرفته و قابل رؤيت است. کتب صورالاقاليم از مزار اکابر و اولياء وجود درشهر، قبور شيخ اخي فرج زنگاني و استاد عبدالغفار سکاک و عيسي کاشاني را نام برده است. اين شهر براي بار دوم در پاييز سال 628 هجري قمري در فتنه مغول تخريب شده و شدت آن به حدي بود که شهر براي مدتي از قيد حيات ساقط شد.
به ويژه انتخاب سلطانيه به پايتختي در دوران ايلخاني و گسترش شهر مزبور در ايام حکومت غازان خان و خدابنده و اولجايتو در اواخر قرن هفتم هجري قمري، به علت نزديکي اين دو شهر، در متروکه شدن شهر زنجان عامل تعيين کننده‌اي بود، به عبارت ديگر در تمام ايام شکوفايي شهر سلطانيه، شهر زنجان به حالت نيمه ويران باقي مانده است. سلطانيه پس از برچيده شدن حکومت ايلخاني به قول دونالد ويلبر به علت اينکه شهر درراستاي راههاي تجارتي قرار نداشت و عدم جاذبه‌هاي شهري در آن سريعتر از آنچه که آبادشده بود، تخريب و متروک گرديد. که خود دليل قاطعي براي توسعه شهر زنجان بوده است. اين شهر مجدداً توسعه يافته و از طالع بد براي بار سوم در نيمه دوم قرن هشتم هجري قمري با يورش وحشيانه تيمور لنگ مواجه و پس ازقتل عام اهالي به طور مکلي با خاک يکسان شد. کلاويخو سفير پادشاه اسپانيا در دربار ميرانشاه از نوادگان تيمور در نيمه اول قرن نهم هجري درسفر نامه خود، قسمت اعظم شهر زنجان راغير مسکون و مخروبه ذکر نموده و حصار شهررا غير قابل تعمير دانسته ومي نويسد: درشب هنگام به محلي رسيديم که به زنجان معروف است و بيشترقسمت‌هاي اين شهر غير مسکون است اما گويي که در گذشته اين شهر يکي از بزرگ‌ترين شهرهاي ايران بوده است. اين شهر دردشتي درميان دو کوه بلند که لخت و خالي از جنگل هستند قرار دارد. ما ديديم که حصار شهر ديگر قابل تعمير نيست اما در داخل حصار هنوز خانه‌ها و مساجد بسياري هم چنان استوار و پابر جا بودند و در خيابانهاي آن نهرهايي مي‌‌گذشت اما همه اينها اينک خشک و بي آب هستند. شاردن سياح فرانسوي که به سال 1672 ميلادي از شهر زنجان بازديد نموده مي‌‌نويسد: هنوز در حوالي يک مايل و بيشترآثارو بقاياي مخروبه مشاهده مي‌‌شود. موارد ديگري از اين مقولات بيانگر اين حقيقت است که شهر زنجان تا اواخر قرن نهم هجري قمري غير مسکون و مخروبه بوده است. در دوران صفويه که آرامش نسبي در منطقه‌ها حاکم بوده شهر تجديد بنا شده و مجدداًً تکاپوي حيات در آن آغاز گرديده است. حال با توجه به گزارش سياحان و جهانگردان و هم چنين مطالعه متون تاريخي و بررسيهاي باستان‌شناسي معلوم مي‌‌شود علي رقم قدمت سه هزار ساله، کليه آثار فعلي وبافت شهري نسبتاً جديد است. به عبارت ديگر با عنايت به آنچه که اجمالاً بيان شد شهر زنجان در دوره‌هاي مختلف بر اثر هجوم دشمن تخريب و به مرور شهر جديد بر روي خرابه‌هاي قديمي احياء شده است.
ذکر اين نکته ضرورت دارد که علت انطباق و احياء شهر در محل فعلي، معلول جاذبه‌هاي شهري منطقه‌اي ازجمله وجود سفره‌هاي آب زيرزميني، استفاده مجدد از قنوات قديمي، دسترسي و مورد استفاده قار دادن زنجان چاي، اوضاع توپوگرافي محلي و بالاخره عامل تعيين کننده استقرار شهر درسر راه تجاري و استراتژيکي فلات مرکزي ايران و ارتباط آن با آذربايجان و لزوم اتراق کاروان ها، بازسازي شهرزنجان را منطبق بر خرابه‌هاي قديمي، امري لازم و ضروري مي‌‌نموده است. شهر فعلي از دوران صفويه تکوين و توسعه پيدا کرده است، خاستگاه اوليه شهر در اين دوره از تجديدبنا، به لحاظ استفاده ازامکانات و استعدادهاي بالقوه شهري و زيستي در حد نهايي اراضي شهري در جنوب، در ساحل راست رودخانه زنجان رود قرار گرفته است. جهت توسعه و رشد شهري از نظر توپوگرافي و وجود اختلاف ارتفاع در ح جنوبي شهر و دارا بودن شيب نسبتاً تنا تا کف رودخانه زنجان رود که استقرارهاي شهري را با مشکلات جدي مواجه مي‌‌سازد، به طرف شمال امري اجباري و قطعي بوده است. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از نماي ايران، به هر حال گسترش شهر هنوز محدود به مسيلهاي شرقي و غربي بوده که محل استقرارشهر به صورت دلتا نسبت به زنجان رود است.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

شهر تاريخي زنجان

شهر تاريخي زنجان
خروج

گروه تاريخي: حمدالله مستوفي، تاريخ‌نگار نامدار، بنياد شهر زنجان را از اردشير بابکان، سردودمان ساسانيان دانسته و نام نخستين اين شهر را شهين ذکر کرده‌است.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها