چله گجه سي شبي به بلنداي تاريخ کهن ديار زنجان
چله گجه سي شبي به بلنداي تاريخ کهن ديار زنجان
1397/09/27
گروه تاريخي: شب يلدا و رسوم ويژه اين شب يکي از اين آئين هاي کهن داراي جلوه هاي خاص است که در زنجان از آن به عنوان»چله گجه سي« نام برده مي شود. مراسم شب يلدا که به شب چله نيز معروف است، در استان زنجان نيز از ديرباز متداول بوده و اعتبار خاصي دارد، شبي است بلند و پر از رمز و راز. شبي به بلنداي يک فرهنگ، فرهنگي چند هزار ساله با آيين و رسومي رنگارنگ مانند پاييز و درونمايهاي پاک و سپيد به رنگ زمستان.
در حالي اين روزها آرام آرام به بلندترين شب سال و رخت بر بستن پائيز هزار رنگ و آغاز زمستان سرد ميرسيم که همانند سالهاي گذشته و سالهايي که به عمر ما قد نميدهد تا يادشان بياوريم، مردم جنب و جوش خاصي پيدا کردهاند تا بتوانند سور و ساتي فراهم کرده در شبي که به دور هم نشستن و گفتن و خنديدن و به ديدار بزرگان رفتن مشهور است، لحظاتي به دور از قيل و قالهاي جامعه، در کنار خانواده بگذرانند. »يلدا« واژهاي سرياني به معناي زايش خورشيد است. در گذشته مردم تابش خورشيد را از تجليات اهورايي يا خدايي و تاريکي شب را از اعمال اهريمني ميپنداشتند و متوجه بودند که گاه روزها بلند و شبها کوتاه و گاهي هم شبها بلند و روزها کوتاه ميشود.
به مرور زمان مردم دريافتند که کوتاهترين روز سال، آخرين روز پائيز و بلندترين شب سال نيز اولين شب زمستان است و پس از اين شب روزها به تدريج بلندتر و شبها کوتاهتر ميشوند و خورشيد در آسمان بيشتر ميپايد. به همين جهت آن شب را شب يلدا يا شب تولد خورشيد ناميدند و پس از اين نامگذاري، اول ديماه تا 10 بهمن که در آن هر روز بر شدت سرما افزوده ميشود، به عنوان چله بزرگ و 10 بهمن تا 20 اسفند که در آن از شدت سرما روز به روز کاسته ميشود، به عنوان چله کوچک شناخته شد. افراد هر خانواده، سفره مخصوص شب يلدا پهن ميکردند و در آن از انواع ميوهها و خشکبار، هندوانه، انار، خربزه و ميوه هفت مغز (پسته، بادام، توت، فندق، کشمش و انجير) استفاده ميکردند، زيرا اعتقاد خاصي در خوردن آنها و برکتگيري از اين ميوهها وجود داشته است. اين ميوهها کثيرالدانه هستند و در ميان مردم قديم نيز نوعي جادو محسوب ميشدند، به گونهاي که انسانها با توسل به برکتخيزي و پردانه بودن آنها، با خوردن اين ميوهها خودشان را نيز مانند آنها پربرکت ميکنند و نيروي باروري را در خود افزايش ميدهند. در خطه آذربايجان و زنجان رسم بر اين است که در اين شب، خنچهاي تزئين شده به خانه عروس ميفرستادند که در آن، هندوانهاي همراه با شال قرمزي که نشانه خوش يمني و خوشبختي بود، قرار داشت.
خوردن قاووت و پخش حلوا از ديگر رسوم شب يلدا در زنجان است و پس از خوردن حلوا و قاووت، بر سر سفره يلدا، ظرفي از حلوا و قاووت را در طاق پنجره ميگذاشتند و کنار آن يک آيينه و گلدان پر از گل قرار ميدادند و اعتقاد داشتند شب هنگام خضر نبي براي خوردن حلوا و قاووت به خانه آنها خواهد آمد.
انار، آجيل، هندوانه و تنقلات از خوردنيهاي مخصوص شب چلدا است و مردم از ايام قديم بر اين باورند که اگر در اين شب هندوانه بخورند، از گرماي تابستان مصون ميمانند و از همينرو اين ميوه جايگاه خاصي در مراسم شب يلدا دارد. در گذشته مردم معتقد بودند که در اين شب کسي نبايد به مسافرت برود، چون در اين صورت تا پايان سال در به دري و آوارگي ميکشد. جشن شب چله، پس از نوروز تنها جشني است که همواره در ميان ايرانيان پايدار مانده است و علت پايداري آن را ميتوان باور ديني کهن مهرپرستان يعني زايش خورشيد و مهر دانست. هر جشن، آييني دارد. يلدا و جشنهاي شب يلدا، يک سنت ديرين در ايران است و به عنوان يک جشن آريايي از هزاران سال پيش رواج داشته است. اين آيينها که تا چند دهه پيش فراگير و اکنون در برخي مناطق اغلب روستايي پابرجاست.
در زنجان مرسوم بود که در شبهاي چله، مردم گندم برشته را به رديف، روي بام خانههايشان ميريختند و معتقد بودند که با اين کار، سال پر برکتي پيش رو دارند. متأسفانه اين آداب و آيينها به علت کمتوجهي، رو به فراموشي هستند، بهگونهاي که رسومي همچون شب يلدا که متعلق به ايرانيان است، بر اثر بيتوجهي بتدريج فراموش ميشود. شب يلدا بهعنوان يک فرهنگ تمام ايراني، ميتواند نقطه اشتراک ميان اديان و فرهنگها قرار گيرد. از همينرو بايد از اين ظرفيت براي نزديکي اديان و فرهنگها استفاده کرد و بر اساس فرهنگ کهن ايران، در شبانگاه واپسين روز آذر ماه، نبردي ميان اهريمن و اهورا مزدا در ميگيرد و تا سپيده دم و طلوع خورشيد ادامه مييابد و مردمان براي رفع اين نحوست، در انتظار سپيده دم و شکست اهريمن و طلوع روشنايي اهورايي به شب زندهداري ميپردازند.
برخي از آداب و رسوم گذشتگان، سمبل مهرورزي است. همچنان که بر پايه اساطيري کهن در شب يلدا، ايزد نور در کوه البرز در يک غار از فروغ زاييده شده است و مهريان در غارها و يا جاهاي فرو افتاده، مهر را نيايش ميکردند و او را آگاه به همه اعمال و افکار ميدانستند و طي يک سنت 1000 ساله، خانوادههاي ايراني در شب يلدا آخرين روز از پائيز و نخستين شب از آغاز زمستان که طولانيترين شب سال است، با رفتن به خانههاي يکديگر، کنار هم مينشينند و آنان که ذوقي دارند، تفالي به ديوان حافظ ميزنند.
با گذشت زمان، برگزاري اين سنت با توجه به قوميت هر منطقه، شکل تازهاي به خود گرفته است و باورها و اعتقادات و فرهنگ هر منطقهاي به آن اضافه شده و به تبع آن، جشن شب يلدا رنگ و بوي خاصي به خود گرفته که منطقه زنجان نيز از اين فرهنگپذيري و قوميتپذيري، دور نمانده است و آنها در هنگام سپيده صبح پيش از هر چيزي به ظرف حلوا و قاووت نگاه ميکردند و اگر اثري از جاي انگشت در ظرف ميديدند، آن روز، روز پربرکت و خوش يمن تلقي ميشد و اين امر را نشانه برآورده شدن نذورات خود ميدانستند. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از مهر، بعضا افراد سعي ميکردند روز اول دي را در معرض آفتاب قرار گيرند و به اعتقاد خود از اولين روز تولد خورشيد، گرمي و حرارت و پويايي را تبرک ميگرفتند و بعضي نيز هنگام طلوع خورشيد را زايش خورشيد ميدانستند و به نيايش مشغول ميشدند و پيروزي مهر و شکست اهريمن را از خدا طلب ميکردند و شب هنگام دعايي به نام »فييوم« ميخواندند که دعاي شکرانه نعمت بوده است.
منبع :