گروه تاريخي: باوجودي که امروزه اشکال مختلف معماري نوين خانههاي مدرن را شکل داده، اما خانههاي قديمي بيشتر تداعيگر آرامش بود؛ آرامشي که گفته ميشود با پشت کردن به اصول معماري اصيل از دست ميرود. زن در مقابل پنجرهاي بلند با شيشههاي رنگي نشسته و گلدوزي را در دست گرفته و تلالو رنگهاي سبز و آبي و قرمز روي دامن گلدار او نشسته است. با نگاهي آرام سوزن را در بافت پارچه فروبرده و نخهاي رنگي را در تاروپود پارچه ميلغزاند. گرمي مطبوعي حائل او و برفهاي دانهدرشت آسمان است. سقف بلند تالار ارسي هم باعث نشده ذرهاي از سرماي استخوان سوز برف به داخل خانه برسد. مرد از راه ميرسد و سلام بلندي ميدهد. برف حياط را پارو کرده و حالا منتظر يک استکان چاي از دستان پرمهري است که به سلامش با لبخند و خسته نباشيد پاسخ گفته است. کسي در ميزند. از صداي کوبه مرد حدس ميزند که بقالي سر کوچه مايحتاجي که سفارش داده را از شاگرد مغازه فرستاده است. خودش از تالار خارج ميشود. حياط را طي ميکند و بعد از هشتي در خروجي خانه را باز ميکند. شاگرد مغازه هر آنچه را آورده به زيرزمين منتقل ميکند. نه نيازي به يخچال است و نه پيدا کردن سوراخ سنبه خنکي که بتوان برنج و حبوبات را نگهداري کرد. مرد با شاگرد مغازه حساب ميکند و به فضاي خانه، چاي گرم و گلدوزيهايي که يک گلبرگ آن در آرامش شيشههاي بلند رنگي تکميل شده بازميگردد. *»شيشه هاي رنگي خانه وکيل« خانههاي تاريخي بازمانده اردبيل همگي تداعي آرامشي هستند که امروز در زندگي به اصطلاح مدرن و پر از امکانات اردبيل گم شده و رنگ و بوي خود را با هرقدر لوستر و مجسمه و گلدان کريستال که بخري بازنمييابند. خانههايي که به عقيده محققان و کارشناسان بر اساس تناسب با فرهنگ و اقليم منطقه بنا شده است و ميتوانست نياز ساکنان را به عنوان يک چهارديواري امن تأمين کند. *زماني که آرامش از دست رفت کمي آن طرف تر آپارتماني بدشکل و بيحسابوکتاب در کنار خانههاي افقي قد درازش را به رخ ميکشد. از وقتي زمينها گران شد خانهها روي هم سوار شدند و براي جبران همه ناراحتيهايي که خانههاي اين چنيني داشت آدمها خرتوپرتهاي تزئيني را دور خود جمع کردند. زن در آپارتمان مقابل تلويزيون نشسته و منتظر است همسر با غذاي آمادهاي از راه برسد. کسي زنگ در را به صدا درميآورد. بيحساب و با عجله به مقابل در خيز برميدارد. مهمان ناخوانده براي اينکه ديده نشود از سوراخ روي در فاصله گرفته و چهرهاش مشخص نيست. ناگزير در باز ميشود. همسايه ديوار به ديوار باز با چهره آشفته در چارچوب در خشک شده است. زن دليل آمدن را ميپرسد. همسايه از صداي حرف زدنهاي طولاني او با همسرش و از صداي طولاني تلويزيون به هم ريخته و زن را تهديد ميکند که شکايت خواهد کرد. يادش مياندازد که همين سال گذشته به خاطر قدم زدنهاي طولاني همسايه طبقه بالا از وي شکايت کرده و اعصاب حرف زدنهاي او با همسرش را ندارد. *»خانه تاريخي رضازاده نمونه اي ارزشمند از معماري قديمي اردبيل« زن در را با ناراحتي ميبندد در حالي که فرياد ميزند چارديواري اختياري. مدتي از آمدن همسايه گذشته مرد از راه ميرسد. حالا که غر زدنهاي زن براي ناتواني در خريد خانه مناسب بالا گرفته پيتزا سرد ميشود و از دهن ميافتد و در نهايت نخورده به سطل آشغال سُر ميخورد و مرد به اتاق کارش پناه ميبرد. به عقيده استاديار دانشگاه محقق اردبيلي معماري تاريخي اردبيل سه کارکرد اصلي فرهنگي دارد که امروز مورد غفلت است و همين غفلت مشکلات اساسي را براي ساکنان به دنبال داشته است. وحيد وزيري گفت: در اردبيل که اقليم سردي دارد در معماري به سه اصل افقي بودن، شفافيت و شادي توجه شده است. معماري افقي به اين معني بود که با وجود برخورداري از زمين معماران و مالکان به ارتفاع سازي فکر نميکردند و به ندرت حتي در معماري تاريخي ايراني نيز ارتفاع سازي مشاهده ميشود. وي شفافيت را اصل ديگري ميداند که به جاي توده سازي در معماري فضاسازي انجام ميشد و فشارهاي رواني وارده به مصرف کننده در اين نوع معماري به حداقل ميرسد؛ در عين حال شادي مفهومي بود که بسيار به آن توجه شده است. به گفته وزيري همين که خانهها نما و کالبد گرم و صميمي و نزديک به هم داشت و مانع از فخر فروشي ميشد و همين که مصرف کننده مصالح را از محل بومي خود تهيه ميکرد موجب ميشد معماري مردم وار و در خدمت انسان باشد. *مفهوم محرميت رنگ باخته است عضو کميته سيما و منظر راه و شهرسازي استان معتقد است خانههاي تاريخي برخوردار از ويژگيهايي است که آرامش را براي ساکنان تداعي ميکند. وي افزود: به عنوان مثال خانهها همه بيتفاوت به فقير و غني بودن به يک شکل احداث ميشد، اندروني و بيروني تعريف ميشد و کوبههاي متفاوت براي مرد و زن مهمان تدارک ميديدند. وزيري با بيان اينکه حتي در کوچکترين خانههاي تاريخي اردبيل به موضوع اندروني – بيروني توجه شده است، اضافه کرد: در واقع در بخش بيروني مهمان پذيرش ميشد و به دليل اينکه شعار »مهمان حبيب خدا است« جايگاه ويژهاي داشت همه خانهها بخش مهمانپذير داشتند. *قرارگيري ساختمانها همسو با خورشيد نه تنها در مباحث فرهنگي بلکه در اقليم نيز تأمين نياز و رفاه ساکنان در خانهها منظور ميشد. يکي از کهنسالان اردبيلي گفت: ما در گذشته زمستانهاي به مراتب سردتري داشتيم؛ تا جايي که ارتفاع برف تا کمر آدم ميرسيد و براي اينکه بتوانيم تردد کنيم در داخل برف تونل ميساختيم. علي رفعتي تصريح کرد: خانههاي قديمي نه بخاري گازي داشت و نه شوفاژ اما با همان کرسي گرم ميشد و خود مردم هم زمستان که ميشد براي تامين پوشاک و گرم نگه داشتن خانه همت ميکردند. به عقيده استاديار دانشگاه محقق اردبيلي دليل تعارضي که امروز در گرمايش خانههاي قديمي و مدرن ديده ميشود بازهم بخشي از آن به معماري بازميگردد.وزيري افزود: در معماري تاريخي ايران در مناطق گرم بادگيرها و در اقليم سرد زمستان نشين تعبيه ميشد؛ در روستاها محل نگهداري حيوانات را مشرف به اتاق نشيمن ميکردند و کوره و تنور را نزديک نشيمن ميساختند. ناصر شاهبازي متذکر شد: ديوارهاي ضخيمي که در دورتا دور ساختمان اجرا ميشد خود به عنوان حائل سرما و گرما عمل ميکرد. وي با ابراز تأسف از سهلانگاري معماران و مالکان ساختمانها ادامه داد: امروز هزينههاي گزافي براي تزئين و دکوراسيون صرف ميشود اما حرف زدن ساده شما را همسايه ديوار به ديوار ميتواند بشوند. مديرکل ميراث فرهنگي استان نيز شکل و فرم قرارگيري پنجرهها را دقت رياضي معماران گذشته در محاسبات و طراحي براي جذب حداکثري نور خورشيد ميداند. حاجيزاده در اين خصوص تأکيد کرد: اغلب تالارهاي خانههاي تاريخي اردبيل جنوبي است و فرم پنجرهها مستطيلهاي طولي ايستاده است که در طول روز ميتواند بيشترين ميزان نور خورشيد را جذب کند. وي افزود:علاوه بر کلفتي ديوارها و مصالح بومي که استفاده ميکردند براي حفاظت از انرژي پشت پنجرههاي شيشهاي درهاي چوبي اجرا ميشد که در زمان سرما بسته شده و مانع از اتلاف انرژي بود. *خانه فرهنگ ساکنان را تداعي ميکند در آشفته بازار امروز خانههاي مسکوني بسياري از نيازهاي ضروري ساکنان مورد غفلت معماران قرار ميگيرد. عضو کميته سيما و منظر راه و شهرسازي استان البته موافق اين ادعا نيست و اعتقاد دارد اين خود مالکان هستند که علاقهاي به رعايت بسياري از اصول موفق معماري ندارند. وزيري تأکيد کرد: بيشک با تغيير سبک زندگي نميتوان تمامي قالب معماري گذشته را تکرار کرد و اين تکرار صحيح نيست اما ميتوان بسياري از اصول معتبر آن را در خانههاي مدرن امروزي پياده ساخت. وي عمده نکته قابلتوجه را سيما و نماي خانهها و استفاده از المانهاي بومي و متناسب با فرهنگ دانست و افزود: به عنوان مثال چه ايرادي دارد که طرحهاي مشبکهاي بقعه شيخ صفيالدين در تزئينات نماي منازل جديد ما استفاده شود. حميد لطفاللهيان گفت: هر شهري بايد تداعيگر فرهنگ و داشتههاي تاريخي آن باشد و شهرداري اردبيل رعايت الزامات فرهنگي به ويژه در معماري بناها را مورد تأکيد دارد. وي افزود: از جمله اينکه در تلاش هستيم تا حد امکان رعايت مؤلفههاي فرهنگي در ساختوسازها فرهنگسازي شود و خود شهرداري در پروژههاي عمراني به اين موضوع توجه دارد.هر چند هنوز طرح و برنامه عملياتي به منظور دستيابي به اين مهم در اردبيل اجرا نميشود، اما به تعبير کارشناسان معماري حتي يک خانه مسکوني منظر شهر را متأثر ميسازد و ميزان بهرهگيري از داشتههاي فرهنگي و بومي يک خانه مسکوني ميتواند خود به بازآفريني هويت منجر شده و يا ناخواسته هويت موجود را از بين ببرد.
باوجودي که امروزه اشکال مختلف معماري نوين خانههاي مدرن را شکل داده، اما خانههاي قديمي بيشتر تداعيگر آرامش بود؛ آرامشي که گفته ميشود با پشت کردن به اصول معماري اصيل از دست ميرود.