عصر آذربایجان

گزارش خبر

صنعت کفش تبريز نياز به برند سازي دارد

کفش‌دوزکي که از مسئولان بال مي‌خواهد//

1396/01/27

گروه گزارش: استاد فياض‌دل نيم‌قرن است که کفش مي‌دوزد و از زندگي‌اش راضي است ولي از مسئولان گلايه دارد که بدون اينکه از هنرمندان دست بگيرند، فقط شعار مي‌دهند. با او در نمايشگاه صنايع دستي عمارت ساعت تبريز آشنا شديم.

گروه گزارش: استاد فياض‌دل نيم‌قرن است که کفش مي‌دوزد و از زندگي‌اش راضي است ولي از مسئولان گلايه دارد که بدون اينکه از هنرمندان دست بگيرند، فقط شعار مي‌دهند. با او در نمايشگاه صنايع دستي عمارت ساعت تبريز آشنا شديم.
تمام طول  زندگي‌اش کفش ساخته بود؛ يا بهتر است بگوييم با کفش، زندگي‌اش را ساخته بود. عمر خود را در دوخت و دوز کفش براي مردم گذرانده و حالا حتي بيمه هم ندارد که اگر يک موقع دستان پينه‌بسته‌اش دست از کار برداشتند  محتاج نان شبش نباشد. با اين‌حال استاد فياض‌دل از زندگي‌اش راضي است و اعتقاد دارد هرچقدر پير مي‌شود، اشتياق و عشقش براي هنرمندي و صنعت‌گري بيش‌تر مي‌شود. آيا رابطه‌ها در پي عشق مي‌آيند يا اين رابطه‌ها هستند که عشق از آن‌ها آغاز مي‌شود؟ گفت و گويمان با استاد فياض‌دل، هنرمند عاشق و کفاش پيشکسوت شهر را در ادامه مي‌خوانيد.
*چگونه شد که به سراغ اين حرفه سخت رفتيد؟
(با خنده) : من کفاشي را انتخاب نکردم. يعني گزينه‌اي براي انتخاب نداشتم. آن زمان‌ها موقع کودکي نتوانستم درس بخوانم و پدرم هم مرا گذاشت بغل‌دست يک استاد کفاش که کار ياد بگيرم و در مخارج خانه هم کمک‌حال پدر باشم.
*چرا نتوانستيد تحصيل کنيد؟
(باز با خنده) : پدرم مرا در يکي از مدرسه‌هاي قديمي تبريز که اسمش را نمي‌دانم ثبت‌نام کرده بود. خوب درس مي‌خواندم ولي وقتي بعد از گذشت چند ماه از سال تحصيلي مدرسه از خانواده‌ها 3 تومان خواست، پدرم بخاطر اينکه وسع مالي نداشت و نمي‌توانست هزينه را بپردازد  آن‌ها خيلي زود مرا از مدرسه بيرون انداختند.
*وقتي کفاشي را خودتان انتخاب نکرده‌ايد قطعا امروز از حال‌ و وضع‌تان راضي نيستيد. درست هست؟
درست است که کفاشي مسيري نبود که خودم براي زندگي‌ام انتخاب کنم، ولي به هرحال آدم وقتي چندين دهه يک حرفه را با پوست و استخوان لمس کند، قطعا بعد از مدت‌ها عاشقش مي‌شود. طوري که به غير از ارضا نيازهاي مادي‌  روح‌اش را هم از زندگي مي‌تواند ارضا کند.
*خسته نشده‌ايد؟
بعد از گذشت سال‌ها نه تنها فکر نمي‌کنم خسته شده‌ام، بلکه تازه احساس مي‌کنم بايد تازه شروع کنم (خنده‌اي سر مي‌دهد). عاشق رنگ و بوي کفش‌ها و کفاشي شده‌ام ولي از طرفي ديگر هم حتي اگر اين عشق به پايان برسد، نمي‌توانم آن را رها کنم. وقتي تمام مخارج زندگي من از اين طريق تامين مي‌شود و اگر يک‌روز نتوانم کار کنم نان شبم را هم پيدا نخواهم کرد، پس مجبورم مني که حتي بيمه هم ندارم خرج زندگي‌ام را با کفش‌ها دربياورم.
*حالا کيفيت کفش‌هايتان چگونه است؟ مشتريان را راضي مي‌کند؟
در حقيقت کفش‌هايي که من مي‌سازم صد در صد چرم اصيل است. در تبريز شايد 20 يا 30 نفر مثل من به صورت دست‌ساز کفش بسازند که همين کم بودن توليدکنندگان باعث شده ارزش کفش‌هاي ما نسبت به ديگر سبک‌ها و سياق‌ها بيش‌تر شود.
*هر روز به طور ميانگين چند کفش درست مي‌کنيد؟
ساعت 6 صبح، آن زمان که بسياري از جوانان تازه شام خورده‌اند، مي‌روم به مغازه کوچکي که سال‌هاست دارم. تا 11 شب هم همان‌جا مي‌مانم و در روزهايي که مداوم و خوب کار کنم، 3 کفش شايد هم بيش‌تر مي‌توانم بسازم. خدا را شکر... راضي‌ام.
*بي‌شک کار با ماشين‌هاي کفش‌دوزي خيلي راحت‌تر و زودبازده‌تر است. پس چرا شما سراغ‌شان نرفتيد؟
درست است امروزه بيش‌تر کساني که مي‌خواهند وارد عرصه کفش‌دوزي بشوند از اين دستگاه‌ها مي‌خرند و شروع مي‌کنند ولي وقتي اين دستگاه‌ها به بازار آمدند و بين کفاشان رواج يافتند، ماها پير شده بوديم، آنقدر کفش خوب و باکيفيت ساخته بوديم که نتوانستيم آن کفش‌ها را به وجدانمان بقبولانيم.
*شما معتقديد بايد همه کفاش‌ها، کفش‌هاي دست‌دوز بسازند؟
خير به هيچ‌وجه. به لحاظ اينکه کفاش دست‌دوز براي ارائه يک کار باکيفيت بايد تمام عمرش را در اين راه بگذارد و مسلما اين کار ديربازده از حوصله جوانان امروزي خارج است. ولي خوب... .
*نظرتان راجع به کفش‌هاي وارداتي چيني چيست؟
خوب اگر کفش چيني نبود مردم ما پابرهنه مي‌ماندند. واقعيت اين است که همه مردم قادر نيستند کفش اصيل تبريز بخرند؛ پس رو مي‌آورند به کفش‌هاي چيني که هم از لحاظ قيمت هم از لحاظ کيفيت و طرح متنوع هستند.
*کفش تبريز چرا معروف است؟
سوال‌تان را بايد اصلاح کنيد و بپرسيد کفاش تبريزي چرا معروف است! کفش‌هاي تبريزي به وسيله اينکه از چرم خالص و به دست کفاشان بادقت و حساس تبريزي دوخته مي‌شوند ارزش بسيار زيادي دارند. کفش تبريز بيش‌تر مجلسي است و عموما نمي‌تواند دربرابر فشار زياد متحمل باشد. بيش‌تر جنبه زينتي دارد و گراني يکي از ويژگي‌هاي اشيا زينتي است.
*بازار فروش چگونه است؟
مثلا من وقتي هر روز 2 يا 3 کفش مي‌سازم  روي دستم نمي‌مانند و همه به فروش مي‌روند. اکثر خريداران مشتريان قديمي هستند که از اول زندگي‌شان کفش تبريز پوشيده‌اند و حالا عادت کرده‌اند. يکي از ويژگي‌هاي کفش تبريز اين است که کسي که چند مدت آن را بپوشد، به شدت مجذوب کيفيت خاص آن مي‌شود. البته جواناني هم که پول زيادي دارند مي‌آيند مي‌خرند ولي تعدادشان کم است.
*شما خودتان فرزند داريد؟
بله خدا به پسرانم اجر دهد. دارم.
*آن‌ها هم راغب‌اند در زمينه کفاشي فعاليت کنند؟
پسران من از ابتدا که احوال سخت من و سختي هاي کفاشي دست دوزي را ديدند، روي آوردند به ساخت توليدي کفش با دستگاه‌هاي امروزي. تقريبا هر روز 30 جفت کفش توليد مي‌کنند ولي فروش و سودي که من دارم را ندارند. بالاخره جوان هستند و کم‌تجربه و بايد پس از آزمون و خطا راه خودشان را بيابند. در بحث کاري، کاري به کارشان ندارم.
*بنظرتان بزرگ‌ترين مشکلي که در کشور ما در عرصه کفش وجود دارد چيست؟
(يک شي کوچک از کشو ميزش در مي‌آورد) : اينکه حتي ما قادر نيستيم يک ابزار اوليه براي ساخت کفاشي را خودمان بسازيم، بنظر من بزرگ‌ترين کمبودي‌ست که امروزه با آن مواجه هستيم. اين قطعه براي ساخت کفش به کار مي‌آيد و تنها يک قطعه آهن کوچک است درحالي که از ترکيه وارد مي‌شود و براي ما 200 هزار تومان آب مي‌خورد.
*در پايان اگر حرفي داريد ما دوست داريم بشنويم.
مي‌گويند تبريز پايتخت گردشگري کشورهاي اسلامي شده است. مسئولان مدام درباره هنر و صنعت اين شهر شعار خرج مي‌کنند بدون اينکه در عمل کاري براي هنرمندان و صنعت‌گران انجام دهند. اين مرا ناراحت مي‌کند.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

صنعت کفش تبريز نياز به برند سازي دارد

کفش‌دوزکي که از مسئولان بال مي‌خواهد//
خروج

گروه گزارش: استاد فياض‌دل نيم‌قرن است که کفش مي‌دوزد و از زندگي‌اش راضي است ولي از مسئولان گلايه دارد که بدون اينکه از هنرمندان دست بگيرند، فقط شعار مي‌دهند. با او در نمايشگاه صنايع دستي عمارت ساعت تبريز آشنا شديم.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها