تربيت انسانها نه صرفا با برگزاري جلسات سخنراني، مطالعه کتاب و گذراندن دورههاي تربيتي که با زندگي کردن و در اثناي زندگي حاصل ميشود. تربيت حاصل زندگي سالم و اصولي است. اصولي که در لابهلاي خوردن آشاميدن، خوابيدن و امور روزمره گرفته تا ميهمانيها و تفريحات و کار و مسائل بسيار جدي زندگي خود را مينماياند. هنر تربيت انسانها در دهههاي اخير بسيار متحول گشته است و آخرين يافتههاي علماي تربيتي از پيچيدگي بسيارِ امرِ تربيت انسانها حاکي است و ديگر تعليم و تربيت مکتب خانهاي و مدارس سنتي فعلي ما که بيشتر انتقال اطلاعات است تا تعليم و تربيت، منسوخ گشته است و مدارس مدرن تعليم و تربيت در دنيا با کمک گيري از روانشناسان تربيتي و معلمان حرفهاي عهده داره تعليم و تربيت دانش آموزان هستند. در خبرها آمده است که مدرسههاي ژاپني نظافتچي ندارند و علت اينست که سيستم آموزشي ژاپن اعتقاد دارد که دانش آموزان بايد خودشان کلاسها را تميز کنند تا احترام مسئوليت و برابري را ياد بگيرند. اين را که خواندم ياد سيستم تربيتي دين اسلام افتادم که چگونه براي ايجاد مسئوليت عمومي در بين مسلمانان و اشاعه فرهنگ همياري و همدلي مسئوليتهاي اجتماعي را بر عهده تک تک مسلمانان نهاده است و نه بر عهده و در انحصار افراد و نهادهايي خاص، مگر در مواردي خاص که از آن به واجب کفايي نام برده مي شود. در جامعه اسلامي اگر طفلي بدنيا بيايد و سرپرست نداشته باشد بر همه مسلمين واجب است که کفالت امور طفل را بر عهده گيرند و تا زماني که فردي حُسن سرپرستي وي را عهده دار نشده است اين واجب از بين نميرود. اگر فردي بخاطر مريضي يا پيري نتواند مخارج و نيازهاي خويش را برآورده سازد، پس از کساني که واجب النفقه وي محسوب ميشوند تامين نيازها بر عهده تمامي مسلمين ميباشد و بالاخره اگر مسلماني از دنيا برود مخارج دفن و کفن آن بر عهده تمامي مسلمانان است و تا زماني که يک نفر متکفل اين امر نشده از بقيه ساقط نميشود. اين نوع از تربيت مسئولانه در هيچ سيستم تعليم و تربيتي دنيا نيامده است و حاصل اين نگرش ايجاد جامعه اي است که همه شهروندان در آن احساس آرامش خاطر و امنيت اجتماعي و اقتصادي دارند . اما متاسفانه در جامعه کنوني ما بخاطر ايجاد برخي نهادهاي مدني مانند بهزيستي و کميته امداد برخيها بر اين پندار هستند که ديگر با بودن اين نهادها وظيفهاي بر عهده ما نيست در حاليکه اين نهادها صرفا وظيفه هماهنگي را بر عهده دارند؛ وجدان و احساسات الهي و انساني ما را به محاق تعطيلي نميکشانند و در صدر اسلام نيز هيچ تشکيلات انحصاري متولي خاص اين امور نبوده است . به گزارش عصرآذربايجان به نقل از آناج، اي کاش دين شناسان و جامعه شناسان ما با هماهنگي بيشتر از درياي معارف ناب اسلامي در راستاي عملياتي سازي تربيت اسلامي بيشتر بهره بگيرند تا محتاج الگو برداري فرهنگي از مکاتب ديگر نباشيم و چيزي را که از ما گرفته اند با مارک و رنگ و لعابي ديگر به خود ما نفروشند.
گروه فرهنگي: تامل در آموزههاي ديني به ويژه در حوزهي تعليم و تربيت ما را به مدرنترين بارزههاي تربيتي جهاني رهنمون ميسازد.