روزنامه انگليسي‌زبان و بين‌المللي »فايننشال‌تايمز« در مطلبي به قلم »مايکل پيل« و با عنوان »ايالات متحده به شرکت‌هاي اروپايي هشدار مي‌دهد که تحريم‌هاي اعمال‌شده عليه ايران را نقض نکنند« به اين مسأله مهم پرداخته است که آمريکا از تجارت با شرکت‌هايي که ناقض قوانين ايالات متحده باشند خودداري خواهد کرد.

در بخشي از مطلب اين روزنامه آمده است:»شرکت‌هاي پيشرو و بانفوذ اروپايي از جمله شرکت خودروسازي مادر پژو يعني گروه PSA و شرکت نفتي فرانسوي توتال گفته‌اند که عمليات خود را در ايران متوقف خواهند کرد مگر آن که از موج تحريم‌هاي به راه افتاده توسط آمريکا عليه ايران به واسطه خروج اين کشور از توافق هسته‌اي محفوظ باشند. يکي از مقامات عالي‌رتبه وزارت امور خارجه آمريکا مي‌گويد ملت ايران، در حال خروج از ايران هستند و من به وضوح شاهد عکس‌العمل‌هاي بسيار بسيار مثبتي از سوي مردم ايران هستم. به راستي من فکر نمي‌کنم که کسي به جاي داد و ستد با ايالات متحده آمريکا ميل و رغبتي براي داد و ستد با يک رژيم حامي تروريست‌ها داشته باشد.«

چهار روز قبل نيز NBCNews در مقاله‌اي به مسأله خروج شرکت‌هاي بزرگ از ايران اشاره و از (Daimler AG)، شرکت نفت و گاز فرانسوي توتال، شرکت هواپيمايي انگليسي »بريتيش ايرويز« و نيز شرکت هواپيمايي فرانسوي »اير فرانس« ياد کرده بود. ما پيش‌تر در مرآت قدري به ابعاد مقاله ان.بي.سي. نيوز پرداختيم که مي‌توانيد آن را »اينجا« بخوانيد.

اين که شرکت‌هاي بزرگ اروپايي از به اصطلاح قوانين تحريمي آمريکا تبعيت مي‌کنند، مسأله روشني است؛ بنابراين طرح چندباره هشدارهاي آمريکا به شرکت‌هاي اروپايي نيز درست شبيه نشستن ترامپ بر صندلي رياست شوراي امنيت يک شوي تبليغاتي است. ساده‌انديشانه است اگر تصور کنيم که مسئولان شرکت‌هاي بزرگي همچون توتال، مسائل و درخواست‌هاي خود را از طريق رسانه‌ها با آمريکا در ميان مي‌گذارند و آمريکا نيز با ابزارهاي رسانه‌اي مي‌کوشد تا آن‌ها را متقاعد کند که از داد و ستد با ايران خودداري کنند!

تصميمات اقتصادي غلطِ داخلي چه ارتباطي با خروج آمريکا از برجام دارد؟

ايالات متحده مي‌کوشد از فضاي رواني نامطلوب ايجادشده در ايران به واسطه گران‌باري‌هاي اقتصادي، اين نتيجه را به افکار عمومي القاء کند که عامل نابساماني‌هاي اقتصادي ايران، تنها و تنها خروج آمريکا از برجام است! به راستي بايد پرسيد که چه تناسبي مابين خروج آمريکا از برجام و تصميماتي که بداهتا در حوزه مديريت توزيع سکه و ارز غلط بودند و توسط معاون اول رئيس‌جمهور به عنوان يک برنامه ضربتي عنوان شدند، وجود دارد؟ حقيقت آن است که تنها زماني مي‌توانيم اين دو را با هم مرتبط بدانيم که بر اين باور باشيم که خروج آمريکا از برجام بر مشاعر عده‌اي از مسئولان که تمام آمالشان را در برجام خلاصه کرده بودند، اثر منفي گذاشته است!

آيا مقصر تصميمات غلطي که در سطوح بالاي مديريتي در ايران اتخاذ مي‌شود، خروج آمريکا از برجام است؟ به نظر مي‌رسد که اقدامات اقتصادي ايالات متحده آمريکا عليه ايران هرچند که مي‌تواند تأثيرات نامطلوبي در پي داشته باشد اما اين تأثيرات ابدا هم‌سنگ تبعات ناشي از تصميمات غلط داخلي نيستند. نکته مهم ديگر آن که حتي آن دسته از مردم که موافق مذاکره با آمريکا هستند، موافقتشان از سرِ ناگزيري است و نه از سر اشتياق به آمريکا!

به ديگر سخن؛ برخي به هر دليلي معتقدند که براي رفع مشکلات ما ناگزيريم که با آمريکا پاي ميز مذاکره بنشينيم؛ بنابراين پالس مثبتي که مقامات آمريکايي از آن سخن مي‌گويند، ابدا پالس مثبتي براي آن‌ها نيست. آمريکا تلاش مي‌کند که حکومت ايران را در برابر مردم ايران تعريف کند و ابزاري که در اين راستا به کار مي‌گيرد اين است که ايران را حامي تروريست‌ها معرفي کند! مقصود ايالات متحده به روشني، عملکرد مطلوب ايران در سوريه و عراق است.

حمايت ايران از يک حزب مورداعتماد مردم!

آمريکا در حالي ايران را حامي تروريست‌ها مي‌خواند که خود به روشني از گروه‌هاي تروريستي و افراط‌گرايان در افغانستان حمايت کرده است و در برابر ديدگان جهان به اين کشور حمله نظامي کرده و ميليون‌ها نفر از مردم اين کشور را به خاک و خون کشيده و آواره کرده است. مقصود آمريکا از حمايت ايران از تروريسم، حمايت ايران از حزب‌الله لبنان است؛ حزبي که وابستگان به آن، چنان عملکرد قابل قبولي در لبنان داشته‌اند که با رأي مردم بر مصادر امور نشسته‌اند. اين‌جاست که دم خروس دموکراسي‌خواهي آمريکا بيرون مي‌زند!

مقصود آمريکا از حمايت ايران از تروريسم، حمايت ايران از حماس است؛ يعني از فلسطين حمايت نکنيد تا رژيم صهيونيستي بتواند مابقي فلسطين را هم غصب کند و بيش‌تر مرتکب جنايت شود و ايده از نيل تا فرات را محقق کند و به ايران نزديک و نزديک‌تر شود. 

آمريکا در حالي از حمايت ايران از تروريسم سخن مي‌گويد که خود يکي از حاميان اصلي رژيم جعلي اسرائيل است؛ رژيمي که چندين‌هزار نفر از کودکان بي‌گناه فلسطيني را به خاک و خون کشيد اما خطي بر رخسار حقوق بشر نيفتاد! رژيمي که عوامل اطلاعاتي‌اش در ايران و ديگر و نقاط جهان به ترور دانشمندان آزادي‌خواه دست مي‌برند اما صدايي از نهادهاي حقوق بشري بلند نمي‌شود.

آمريکا در حالي از حمايت ايران از تروريسم سخن مي‌گويد که بسياري از کارشناسان، عربستان، آمريکا و رژيم صهيونيستي را عامل بسياري از ناامني‌ها در منطقه مي‌دانند. آمريکا مي‌داند که سعودي‌ها در حال انجام يک جنايت جنگي عليه يمن هستند اما با آن‌ها قرارداد تسليحاتي 400 ميليون‌دلاري امضا مي‌کند و آن‌ها را در عمليات‌هاي جنايتکارانه به صورت لجستيکي ياري مي‌کند. به راستي آمريکا در منطقه ما چه مي‌خواهد؟

منافقين 17 هزار نفر از مردم ايران را به فجيع‌ترين شکل ممکن به شهادت رساندند و اکنون مقامات آمريکايي سرافرازانه از آن‌ها حمايت و در ميتينگ‌هاي تهوع‌آور اين گروه تروريستي متلاشي‌شده شرکت مي‌کنند. کار تا آن‌جا بالا گرفته که حتي اردوغان هم که پيش‌تر روابط مطلوبي با ايالات متحده داشت، از حمايت آمريکا از تروريست‌ها در سوريه سخن مي‌گويد.

آمريکا مستقيما داعش را تجهيز مي‌کرد

اين خود مقامات آمريکايي هستند که مي‌گويند ما داعش را به وجود آورديم؛ اکنون چگونه باور کنيم که آمريکا، همزمان با حمله موشکي به سوريه، نگران سوريه هم هست! امروز تشت رسوايي آمريکا از بام افتاده است و اطلاعات موثقي درباره کمک سازمان‌هاي جاسوسي و اطلاعاتي آمريکا به گروه تروريستي داعش وجود دارد و همه مي‌دانند که تجهيز و تقويت داعش که تا چهل کيلومتري مرزهاي ايران نيز نفوذ کرده بودند، مستقيما توسط ايالات متحده آمريکا صورت مي‌گرفت.

به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا، متأسفانه بنگاه‌هاي رسانه‌اي ايالات متحده چنان واقعيت را واژگونه به افکار عمومي القاء مي‌کنند که برخي از عناصر سست‌عنصر داخلي هم باورشان مي‌شود که ايران در سوريه کاري جز دفاع از منافع ملي و منطقه‌اي خود دارد! 

تاريخ، هرگز وقاحت نهادهاي حقوق بشري در کتمان حقايق و دادن نسبت‌هاي ناروا به ملت‌ها را فراموش نخواهد کرد و فراموش نخواهد کرد که بزرگ‌‌ترين طنز تاريخ در روزگار ما اتفاق افتاد وقتي که عربستان سعودي، رياست بخش حقوق بشر سازمان ملل را بر عهده گرفت و فراموش نخواهد کرد که سران سازمان ملل به صراحت اعلام کردند که عربستان سعودي به ما پول داده و بخشي از هزينه‌هاي سازمان ملل را تأمين کرده، پس ما نمي‌توانيم چيزي عليه اين کشور بگوييم!

کوتاه سخن؛ دوران اين قلدرمآبي‌ها نيز به سر خواهد آمد و بشر، روزي بر سر سفره خرد خواهد نشست.