عصر آذربایجان

گزارش خبر

شاه اسماعيل؛ کام‌يابي‌ها و تراژدي جنگ چالدران

شاه اسماعيل؛ کام‌يابي‌ها و تراژدي جنگ چالدران

1401/10/25

گروه تاريخي: مراحل گسترش قدرت شاه اسماعيل و تحقق حاکميتش بر ايران چنين بود: 1- شکست بازمانده نيروهاي آق‌قويونلو نزديک همدان (909 ه.ق)، که مرکز و جنوب ايران را تحت کنترل اسماعيل درآورد.

  احمد فرتاش

 قسمت پاياني

گروه تاريخي: مراحل گسترش قدرت شاه اسماعيل و تحقق حاکميتش بر ايران چنين بود: 1- شکست بازمانده نيروهاي آق‌قويونلو نزديک همدان (909 ه.ق)، که مرکز و جنوب ايران را تحت کنترل اسماعيل درآورد.
 2- تسلط بر نواحي مازندران و گرگان و تسخير يزد (910 ه.ق) 3- آرام‌ساختن مرزهاي غربي و الحاق دياربکر به ايران (911 الي 913 ه.ق) 4- تسلط بر شيروان (915 ه.ق) 5- فتح خراسان (918 ه.ق)
اين فتوحات حاصل جنگهاي خونين و سختي بودند و در بين آن‌ها آزاد کردن خراسان از دست ازبک‌ها از همه مهم‌تر بود.اما چه شد که کار شاه اسماعيل به جنگ با عثماني‌ها کشيده شد؟ اگرچه هم عثماني‌ها و هم صفويان دلايل مذهبي هم داشتند ولي دليل اصلي جنگ چالدران اين بود که در قلمرو عثماني، چه در آناتولي شرقي و حتي در آناتولي مرکزي، ترکمن‌هاي بسيار زيادي زندگي مي‌کردند که در حکم ستون پنجم صفويه بودند و شاه اسماعيل را وجودي الهي يا نيمه‌خدا مي‌دانستند.صوفيان ترکمن، بويژه صوفيان اهل آناتولي، اولين گروه از سپاهياني بودند که به شاه اسماعيل کمک کردند براي فتح قدرت و نشستن بر تخت سلطنت. خلاصه اينکه بسياري از مردم تحت حاکميت عثماني‌ها در آناتولي شرقي و مرکزي، به صفويان گرايش داشتند و حتي برخي از مورخان گفته‌اند اگر حکومت عثماني در سرکوب اين شيعيان و صوفيانِ تحت حاکميتش تعلل مي‌کرد، نواحي وسيعي از شرق قلمرو عثمانيان نصيب صفويان مي‌شد. دليل اصلي جنگ چالدران اين بود که در شرق امپراتوري عثماني، بسياري از مردم به صفويان گرايش داشتند. اما دلايل ظاهري جنگ، اقدامات ايذايي صفويان با سپاه نورعلي خليفه در آناتولي شرقي و نيز حمايت شاه اسماعيل از رقباي "سليم" پس از مرگ سلطان بايزيد عثماني بود. شاه اسماعيل مي‌خواست احمد يا پسرش مراد سلطان عثماني شوند ولي سليم احمد را کشت و مراد نيز به ايران پناه آورد و بعدها در کاشان درگذشت.
 سلطان سليم پس از تحکيم پايه‌هاي قدرتش، با دست کم 100 هزار سپاهي به جنگ با ايران آمد. محض احتياط، دستور داد شيعيان عثماني را هم در پشت سرش قتل عام کنند. در اول رجب 920 ه.ق سپاه عثماني به دشت چالدران در شمال غربي خوي در آذربايجان رسيد و روز بعد، ارتش صفويه حمله را آغاز کرد. سپاهيان صفويه 40 هزار نفر بودند.
جنگ اساسا نابرابر بود اما شاه اسماعيل مرتکب دو اشتباه استراتژيک هم شد که حاصل توصيه مشاوران نادان و بي‌توجهي وي به مشاوران دانايش بود.شاه اسماعيل دو فرمانده داشت: محمدخان استاجلو و نورعلي خليفه. اين دو فرمانده به شاه اسماعيل توصيه کردند پيش از آنکه عثمانيان فرصت تکميل مواضع دفاعي‌شان را پيدا کنند، دستور حمله بدهد. همچنين استاجلو گفت به علت قدرت توپخانه عثماني، ارتش صفوي نبايد از روبرو حمله کند.اما يک فرمانده ارشد قزلباش به نام دورميش‌خان شاملو، که پدرش يکي از "اهل اختصاص" و مادرش خواهر شاه بود، نظر آن دو فرمانده را رد کرد و پيشنهاد داد که به جاي حمله فوري، ارتش صفوي صبر کند تا سپاه عثماني آرايش جنگي‌اش را کامل کند.   شاه اسماعيل هم در نهايت نابخردي گفت: «من حرامي قافله نيستم. هر چه مقدر الهي است به ظهور مي‌آيد.»در نتيجه، عثمانيان با خيال راحت 200 عراده توپ و 100 خمپاره‌اندازشان را در ميدان جنگ مستقر کردند و با وجود جنگيدن دلاورانه لشکر شاه اسماعيل و از بين رفتن جناح لشکر عثماني، جنگ به سود عثمانيان پيش رفت و شاه اسماعيل براي نابود نشدن کل سپاهش، ناچار از عقب‌نشيني و پايان‌دادن به درگيري شد. تلفات صفويان سنگين بود و در بين آن‌ها مقامات لشکري و کشوري نيز فراوان بودند.
اما چرا سپاه صفويان مجهز به سلاح‌هاي آتشين نبود؟ دليلش اين بود که صفويان در آن زمان استفاده از چنين سلاح‌هايي را ناجوانمردانه و بزدلانه مي‌دانستند  وگرنه آن‌ها از وجود چنين سلاح‌هايي آگاه بودند و اين ادعا که سلاح‌هاي آتشين، صد سال بعد توسط دو ماجراجوي انگليسي به نام‌هاي آنتوني شرلي و رابرت شرلي در ايران عرضه شد، افسانه‌اي بيش نيست.
 پانزده سال پيش از آنکه شاه اسماعيل به دنيا بيايد، اوزون حسن رهبر مقتدر آق‌قويونلوها از حاکم ونيز درخواست سلاح آتشين کرده بود. در سال 882 ه.ق هم ونيزي‌ها "يکصد نفر توپچي باتجربه و قابل" براي اوزون حسن فرستادند و در همين سال خليل، شاهزاده آق‌قويونلو، در جنگ‌هايش از توپ استفاده مي‌کرد. شيخ‌حيدر، پدربزرگ شاه اسماعيل نيز در 893 ه.ق در يکي از جنگ‌هايش از سلاح سنگين استفاده کرده بود. يعني 27 سال قبل از جنگ چالدران.ظاهرا صفويان هنوز به عمق برتري ناشي از استفاده از توپخانه در ميدان نبرد واقف نبودند؛ چون در جنگ‌هاي داخلي هيچ وقت به طور موثر و گسترده از اين سلاح استفاده نکرده بودند. برخي مورخان هم گفته‌اند صفويان بيشتر تمايل به تحديد کاربرد توپخانه در محاصره قلعه‌ها داشتند. چنانکه شيخ‌حيدر هم در محاصره  قلعه گلستان از اين سلاح استفاده کرده بود.
 شکست در جنگ چالدران موجب فتح تبريز از سوي سلطان سليم شد. ولي عثماني‌ها نتوانستند مناطق بيشتري را در ايران صفوي فتح کنند. دليل اين ناکامي، سياست "امحاي منابع" در مسير پيشروي عثمانيان بود. در تبريز هم آذوقه کافي براي عثمانياني که از راه بسيار دوري آمده بودند، وجود نداشت و زمستان سرد تبريز هم در راه بود. ضمنا سپاه عثماني از راه بسيار دوري آمده بود و ارسال تدارکات لازم براي چنان سپاه پرشمار و گسترده‌اي، کار بسيار دشواري بود.در اثر شکست چالدران، صفويان حدود 75 سال در برابر عثماني در لاک دفاعي فرو رفتند و پس از ظهور شاه عباس توانستند ابتکار عمل را به دست بگيرند. همچنين شکست چالدران موجب از دست رفتن ناحيه دياربکر شد.  تا قبل از جنگ چالدران شاه اسماعيل در هيچ جنگي شکست نخورده بود. حتي زخم هم برنداشته بود. پيوسته پيروز شده بود و خود را بي‌هماورد و مورد لطف ويژه خداوند مي‌دانست.او پس از شکست چالدران گويي که لطمه روحي خورده باشد، در خود فرو رفت و به عزاداري پرداخت. خرقه سياه مي‌پوشيد و دستار سياه بر سر مي‌بست پرچم‌هاي صفويه به رنگ سياه درآمدند و روي آن‌ها کلمه "القصاص" نوشته شد.  اسماعيل در ده سال پاياني عمرش ديگر شخصا فرماندهي سپاهيانش را در هيچ جنگي بر عهده نگرفت. توجه چنداني هم به امور دولت نمي‌کرد. اندوهش را با مي‌گساري تسکين مي‌داد و بيشتر اوقاتش را صرف شکار يا مصاحبت با جوانان گل‌رخسار مي‌کرد. موسيقي و شعر هم در عزلت اندوه‌بار و لطيفش جاي درخوري داشتند.   قزلباش‌ها نيز نظرشان از اسماعيل برگشت. يعني ديگر شاهشان را موجودي نيمه‌الهي نمي‌ديدند. پيوند رمزآميزي که مرشد و مريد را به هم مرتبط مي‌ساخت، شکسته شده بود و ترميم‌پذير نبود. چالدران محل شکست اقتدار و کاريزماي شاه اسماعيل بود.  کناره‌گيري شاه اسماعيل از اداره مستقيم امور کشور، در کنار کشته شدن بسياري از قزلباشان عالي‌رتبه در جنگ چالدران، به برخي مقامات فرصت داد قدرت خود را افزايش دهند که در اين ميان "وزير"، که مقامي متعلق به ايرانيان بود، موقعيت برجسته‌اي پيدا کرد.  تغييراتي هم در ساختار سياسي دولت صفوي ايجاد شد. مثلا مقام وکالت اقتدار سابقش را از دست داد و وکيل بيشتر رئيس ديوانيان بود نه قائم‌مقام شاه.شاه اسماعيل در 19 رجب 930 ه.ق در سن 37 سالگي درگذشت و در آرامگاه خانوادگي در اردبيل به خاک سپرده شد. عملکرد او به سود "ايران" بود ولي ماهيتي ستمگرانه داشت. سود "ايران" را نمي‌توان چنان تعريف کرد که به زيان اکثريت "ايرانيان" باشد.
   اين حرف به معناي دفاع از عثمانيان نيست چراکه آن‌ها نيز در قبال شيعيان سرزمين‌شان سياستي ستم‌گرانه داشتند.   هر چه بود، شاه اسماعيل با مشکلات زيادي دست و پنجه نرم کرد؛ آن هم در دوراني که دوران پختگي يک مرد نيست. بخش اعظم سياست‌هاي اساسي او در سنين 14 تا 27 سالگي اتخاذ شد. در ده سال آخر عمر که عزادار بود و کنار جوانان گل‌رخسار.   مشکلات شاه اسماعيل عبارت بودند از: 1- ادغام تشکيلات صوفيان طريقت صفويه در نظام اجرايي دولتي که خودش پادشاه آن بود؛ 2- آشتي‌دادن مردان شمشير با مردان قلم 3- استفاده از پتانسيل "سلحشوريِ شيعي" در عين ممانعت از سلطه روحانيان شيعه بر کشور 4- تحکيم پايه‌هاي حکومت صفويان در داخل مرزهاي سنتي ايران 5- دفاع از اين مرزها در برابر همسايگان قدرتمند سني در غرب و شرق ايران (عثماني‌ها و ازبک‌ها).
  شاه اسماعيل قطعا شخصيتي کاريزماتيک داشت وگرنه آن همه پرستنده پيدا نمي‌کرد. شجاعتش هم چشمگير بود و به همين دليل در جنگ‌ها پيروز مي‌شد و در جنگ چالدران هم شخصا شجاعانه جنگيد و با نيروهاي تحت امرش جناح چپ سپاه عثماني را نابود کرد و حتي پس از آغاز آتش توپخانه عثمانيان، باز با سپاهيانش به ارتش عثماني حمله‌ور شد.   تدابير شاه اسماعيل براي حل مشکلات پنج‌گانه مذکور، اگرچه در کوتاه‌مدت مفيد بود ولي در درازمدت موثر نيفتاد و به همين دليل پس از او، ايران حدود ده سال درگير کشمکش‌هاي سياسي و حتي جنگ داخلي شد.اما اين ناکامي او ناشي از دشواري ذاتي دو تحول اساسي بود که خودش و ساير صفويان در پي تحقق آن‌ها بودند. يعني آشتي دادن اسلام با ايران قبل از اسلام و نيز ايجاد سازگاري بين نيروهاي اجتماعي گوناگوني که به لحاظ سياسي همگي ايراني بودند ولي به لحاظ فرهنگي به دو گروه ايراني و غيرايراني تقسيم مي‌شدند؛ مشکلي که محصول جذب ايران در دل امپراتوري عباسيان و مغولان بود. به گزارش عصر آذربايجان به نقل ازعصر ايران،با اين حال ساختاري که شاه اسماعيل ايجاد کرد، آن قدر قوت و قابليت داشت که توانست از دل بحران‌هاي ده سال نخست زمامداري شاه طهماسب و نيز ضعف درازمدت صفويان در برابر عثمانيان تا پيش از ظهور شاه عباس، جان سالم به در ببرد.  مهم‌ترين دستاورد تاريخي و درازمدت شاه اسماعيل نيز قطعا ايجاد "ايران با هويت شيعي" بود. فارغ از نيک و بد و عيب و هنر چنين ايراني و فارغ از روش‌هاي شاه اسماعيل در ايجاد ايران شيعي.   کافي است به ياد بياوريم لنين و پيروان کمونيست او چطور در ماترياليست‌کردن اکثريت مردم جمهوري‌هاي اتحاد جماهير شوروي ناکام ماندند.

منبع :

برچسب ها:

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

هزینه سرمایه ملی برای دریاچه ‌بیمارارومیه خیانت است

پدر علم کويرشناسي ادعا كرد
خروج

پدرعلم کویرشناسی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی اقتصاد کشور صرف هزینه کلان برای انتقال آب به دریاچه ارومیه کار عقلانی نیست، گفت: این دریاچه بیمار است و به هیچ عنوان احیا نخواهد شد.

۹۰ درصد فسادهای مالی ناشی از رانت اطلاعاتی در دولت است

نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي:
خروج

نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی گفت: ۹۰ درصد فسادهای مالی از رانت اطلاعاتی در دولت است و پایه فساد اخلاقی نیز فساد مالی است.

بهبود وضعيت اشتغال و کسب و کار در گرو اهتمام جدي مسئولان

عصر آذربایجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش:با توجه به وضعيت اسفبار اشتغال در آذربايجان غربي، وجود 40 هزار فارغ‌التحصيل بيکار در اين استان و بهبود وضعيت اشتغال و کسب و کار در گرو اهتمام جدي مسئولان است.

افزايش اجراي احکام قضايي در خلع يد مناطق جنگلي استان

عصر آذربایجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش:شش ماه نخست امسال شاهد افزايش 217 درصدي اجراي احکام قضايي در خلع يد مناطق جنگلي از لحاظ مساحت در استان بوده و با توجه به نقش و اهميت منابع طبيعي بايد بهره‌برداري اصولي از آن مورد توجه جدي قرار گيرد.

تيغ مشکلات مالي بيخ‌ گلوي ناشران کتاب

گزارش
خروج

گروه گزارش: گرفتن مجوز کتاب، چاپ و انتشار آن و در ‌‌نهايت توزيع و پخش کتاب از پروسه‌هاي دشواري است که همه ناشران چه کساني که سال‌ها در اين زمينه فعاليت دارند و چه کساني که تازه وارد حيطه نشر شده‌اند از دغدغه‌هاي اصلي فعالان اين بخش به شمار مي‌رود دغدغه‌هاي ناشران استان آذربايجان غربي گلايه‌هاي زيادي از آن دارند.

تندرستی

نذري وتهديد سلامت عزاداران
خروج

گروه تندرستي:در دهه اول ماه محرم بسياري از تكايا، مساجد و حسينيه‌ها غذاي نذري مي‌دهند. هرچه هم كه به تاسوعا و عاشوراي حسيني نزديك‌تر مي‌شويم، هيات‌هاي بيشتري به خيل عزاداران و نذري‌دهندگان مي‌پيوندند و از طرفي بر گيرندگان غذاي نذري هم افزوده مي‌شود.

پاسخ امام زمان (عج) به چند شبهه عاشورايي

پاسخ امام زمان (عج) به چند شبهه عاشورايي
خروج

گروه دين و انديشه:کافيست فقط چند لحظه به ماه محرم و روزهاي عزاداري بر امام حسين عليه السلام بيانديشي. اين فکر ناخودآگاه يک شيعه را به ياد امام زمان خويش مي اندازد که آن حضرت چه نگاهي به اين ماه دارد و انديشه و افکار او در اين باب چگونه است؟

مبالغه‌گويي مهم‌ترين آسيب در عزاداري‌ها است

امام جمعه مياندوآب:
خروج

گروه خبر:امام جمعه مياندوآب گفت: اغراق و مبالغه مهم‌ترين آسيب در آئين‌‌هاي عزاداري امام حسين (ع) است.

ايجاد امنيت اجتماعي پايدار نيازمند خرد جمعي

عصر آذربايجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش: امروزه امنيت اجتماعي به يکي از مهمترين مباحث در بحث امنيت تبديل شده است؛ ايجاد امنيت اجتماعي پايدار به ويژه در استان‌هاي مرزي، نيازمند همت جدي تمام متوليان بخش فرهنگي و اجتماعي است.

معماي حل نشده راه هاي زير زميني تبريز

گفتگو
خروج

گروه تاريخي:?راه هاي زير زميني و عجايب ناشناخته آن هميشه در فيلم هاي علمي تخيلي يکي از سکانس هاي مشهور و مورد علاقه کارگردانان و تماشاگران است و آنها را روي صندلي سينما يا مقابل صفحه جادويي تلويزيون ميخکوب مي کند.

استان زنجان ظرفيتي ناشناخته براي کشورهاي قفقاز

گزارش
خروج

گروه سياسي: استان زنجان در شمال‌غرب کشور مسافت قابل قبولي با کشورهاي قفقاز دارد، اما اين ظرفيت براي اقتصاد زنجان به خوبي به کارگيري نشده است.

درباره نشریه عصر آذربایجان

خروج

«عصر آذربایجان» نخستین نشریه منطقه ای استان های آذربایجان غربی ،آذربایجان شرقی،زنجان و اردبیل هست

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها