گروه گزارش: عملکرد تحليلي و مقايسه اي فعاليت مرکز کاهش طلاق در استان اردبيل نشان مي دهد که بيشتر زوجين با طلاق توافقي از هم جدا شده اند . طلاق يک پديده پيچيده اي است که بايد در متن اجتماعي ، روان شناختي ، اقتصادي و حقوقي خودش مورد مطالعه قرار گيرد. متاسفانه اين مسئله در کشور در سال هاي اخير با رشد آماري زيادي روبرو بوده است. عملکرد تحليلي و مقايسه اي فعاليت مرکز کاهش طلاق در استان اردبيل نشان مي دهد که مراجعات به مرکز با حضور زوجين بوده که در بيشتر موارد امکان سازش بين زوجين به هيج وجه ميسر نبوده و نهايتا زوجين به طلاق توافقي راضي شده اند. نحوه مراجعه زوجين به مرکز بيشتر به صورت خود معرف بوده که اين نشان از اطلاع و آگاهي عموم مردم از خدمات اين مرکز به خانواده هاست . ولي جا دارد که تبليغات بيشتري در خصوص معرفي انواع خدمات اين مراکز ( مشاوره روانشناختي، مصاحبه مددکاري، آموزش مهارتهاي زندگي ، ارجاع به روان پزشک ، ارجاع به مشاور حقوقي و...) به منظور برقراري سازش بين زوجين و مستحکم کردن بنيان خانواده ها صورت گيرد. متاسفانه آمار نشان مي دهد که مدت زمان زندگي مشترک حتي در بين زوجيني که مدت زيادي در روابط زناشويي داشتند بنا به دلايلي ازجمله طلاق عاطفي، وسواس و بد دهني ، تنفر و عدم علاقه ، عدم تمکين و عدم رضايت از روابط جنسي ، خصوصا اختلالات جنسي ، اختلالات شخصيتي و رواني و نهايتا پايين بودن آستانه تحمل و خشونت و کمبود مهارت و... بسيار رواج پيدا کرده است . بنا به شواهد موجود در سال 93 و 94 در خصوص مدت زمان زندگي مشترک که 139 مورد بوده ، 60 مورد مربوط به زوجيني بوده که بيشتر از 5 سال زندگي مشترک داشته اند که اکثر ازدواج هاي آن به ثبت رسيده از نوع دائم مي باشد و مراجعيني که به شکل موقت ازدواج کرده اند 2 مورد مي باشد. زوجيني که از زمان زندگي مشترک آنها 3 سال گذشته فرزندي نداشته اند و بيشتر اختلافات آنان به دليل دخالت ،پايين بودن آستانه تحمل زوجين ،عدم بلوغ فکري زوجين ، عدم مسئوليت پذيري و پي بردن به اعتياد همسر بوده است . بنابراين لازم است براي کاهش آمار طلاق در اين رده سني ، افزايش مشاوره هاي پيش از ازدواج در اولويت قرار گيرد تا بتوان زوج هاي جوان را از يک آموزش علمي مناسب برخوردار کرد. براي بررسي درصد عوامل تاثير گذار در طلاق در استان اردبيل بايد طرح و پژوهش و کار آسيب شناسي صورت گيرد و يقينا بافت فرهنگي و سنتي و شرايط جغرافيايي استان نبايد فراموش گردد چرا که از عوامل تاثير گذار برفرآيند رشد طلاق مي باشد. ميتوان از دانشگاهها و مراکز تحقيقاتي و خانواده ها در استان کمک گرفت با توجه به اين که آسيب هاي اجتماعي مثل اعتياد و طلاق در مناطق حاشيه نشين مي باشند اکثر مراجعان از اين مناطق فاقد منزل مسکوني شخصي بوده و به صورت رهن و اجاره زندگي مي کنند که خود معضلات ديگر را به دنبال دارد. بيش از 40% طلاق ها و نيز جرائم و خيانت هاي زناشويي نتيجه اعتياد مي باشد که آمار بالاي آن در استان جاي بس تامل دارد. اکثر ازدواج ها در اين دو سال بين 30-20 اتفاق افتاده است و چون اکثر زوجين اهل مطالعه ، مشاوره وکلاس آموزش نيستند تا بتوانند از آموزش ها بهره گيرند بعد از تشکيل زندگي مشترک دچار مشکل مي شوند . يکي از دلايل عدم حضور دراين کلاس ها ( پيش از ازدواج) وجود اعتماد به نفس کاذب فرهنگي در بين زوجين خصوصا زوج مي باشد. مطالعه نحوه آشنايي زوجين در امر ازدواج حاکي از آن است که اکثر ازدواج ها با عشق و علاقه و اختياري و حتي آشنايي سطحي و متاسفانه بدون شناخت کافي طرفين از شخصيت و اخلاق همديگر صورت گرفته است . 96 مورد از زوجيني که آشنايي قبل از ازدواج داشته اند بعد از ازدواج فکر مي کنند سرشان کلاه رفته و همسر ديگران بهتر از همسر آنهاست و مرغ همسايه غاز است!! نهايتا نبودن آموزش هاي کافي رفتاري، عاطفي و زناشويي چه قبل و مهمتر از آن چه بعد از ازدواج به اختلافات بيشتر دامن مي زند. جالب اين است که بيشتر زوجين (مراجعين) تصور مي کنند خودشان اخلاق خوبي دارند و مشکل زندگي آنها مربوط به بد اخلاقي همسر آنهاست . به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا، طبق آمار اکثر زوج هايي که به هر دليلي ترجيح داده اند طلاق رسمي نگيرند دچار طلاق عاطفي گرديده اند و اين منجر به خيانت در بين همسران شده است. در طلاق عاطفي جسم مرد در خانه ولي روحش جاي ديگر است که منجر به افسردگي شديد روحي و اختلالات اضطرابي زوجين مخصوصا زنان مي شود.
عملکرد تحليلي و مقايسه اي فعاليت مرکز کاهش طلاق در استان اردبيل نشان مي دهد که بيشتر زوجين با طلاق توافقي از هم جدا شده اند .