عملکرد چشمگير واحد توپخانه در مقايسه با آلات و ادوات جنگي آن روزگار به خصوص در گشودن قلعهها، تخريب حصار شهرها و... نياز به بازگويي ندارد. همين محاسن کافي بود تا توپخانه، به سرعت جاي خود را در تشکيلات نظامي دنيا باز کند و تلاش براي استقرار و بهرهبرداري از آن، مدنظر حاکمان ايران نيز قرار گيرد. از جهتي ديگر از آنجا که توپ، ابزار بومي ايران نبود؛ گاهي اوقات حکام ايراني، ناگزير بودند براي ساخت و بهرهبرداري از اين وسيله، از اروپاييها کمک گيرند. هر چند ايرانيان نيز به مرور در فن توپريزي به مهارت رسيدند، اما تورقي در اوراق تاريخ نظامي ايران، ما را با نامهاي اروپاييان بسياري مواجه ميکند که در ارتش ايران، به ويژه واحد توپخانه خدمت کردهاند. پرداختن به اين موضوع و اسامي اين افراد، در حوصله اين نوشتار نيست. براي آشنايي تنها به چند مورد از کاربردها و اهميت توپخانه در ارتش ايران اشاره خواهد شد. پس از انقراض صفويه و اشغال ايران توسط افغانها، سپاهيان عثماني با استفاده از اوضاع نامساعد ايران، شروع به دستاندازي به نواحي غربي ايران کردند. هنگام محاصره همدان، مردم که در درون حصارهاي شهر به دفاع از خاک خود برخاسته بودند، ضرورت وجود توپ را با گوشت و پوست خود لمس ميکردند و چون خود از نحوه ساخت توپ سررشته نداشتند، دست به دامان ژان ژوزف راهب فرانسوي شدند. او نيز اعلام کرد که در اين کار، آگاهي دقيقي ندارد، اما مردم او را تهديد به قتل کردند. وي ناچار دست به کار شد، اما توپ ساخت راهب، شليک نکرده، آتش گرفت و نهايتا همدان سقوط کرد. در دوره نادرشاه افشار، باز توپخانه از واحدهاي پراهميت ارتش بود. نادرشاه بيشتر توپهاي خود را در جنگها به صورت غنيمت به دست آورده بود و بسياري از آنها را براي جنگ با عثماني در قلعه کرمانشاه نگهداري ميکرد. اين قلعه در دوره زند تخريب شد و توپهاي نادري نيز همچون کشتيهاي نادري که براي ايجاد و تقويت نيروي دريايي ايران ساخته شده بودند در آشفتگيهاي سياسي پس از او و نبرد قدرت بين مدعيان پرشمار حکومت به سرنوشتي شوم دچار شدند. در دوره زنديه عمدهترين نمود استفاده از توپخانه، در واقع محاصره بصره توسط صادق خان برادر کريمخان مشهود است. صادق خان دستور داد قلعهاي در مقابل قلعه بصره ساخته شود و آنگاه توپهاي خود را بر آن مستقر کرد و بدين ترتيب توانست پس از محاصرهاي طولاني، بصره را فتح کند. و اما در ايران دوره قاجار، ديگر توپخانه آنچنان جا افتاده و در ارتش مورد بهرهبرداري قرار گرفت که نه تنها در نبردها به کار گرفته ميشد، بلکه در مراسم رسمي و همچنين سرکوب آنان که خلاف دربار مستبد قاجاري فکر ميکردند نيز کاربرد داشت؛ به توپ بستن مجلس شوراي ملي توسط محمد علي شاه قاجار، نمونهاي از اينگونه عملکرد واحد توپخانه بود. پرداختن به عملکرد واحد توپخانه در ارتش ايران، در حوصله اين نوشتار نيست. در اين مقاله سعي شده است بر اساس چند سند تاريخي، اطلاعات تازهاي درباره واحد توپخانه ايران و برخي صاحبمنصبان آن در دوره قاجار ارائه شود. تقريبا همگان بر اين نکته متفقالقولند که در نتيجه جنگهاي روس و ايران بود که ايرانيان به ضعف شديد خود در مقابله با دنياي جديد پي بردند. اين جنگها چشمان مبهوت ايرانيان را به دنيايي باز کرد که با دنياي سنتي آنها تفاوتهاي چشمگيري داشت؛ يکي از اين تفاوتها در حوزه مسائل نظامي، آرايش سپاه و ادوات جنگي بود. بستن چندين پيمان و دعوت از برخي هياتهاي مستشاران نظامي- همچون هيات همراه ژنرال گاردن فرانسوي- همه و همه براي مقابله با اين ضعف انجام ميشد. همچنان که پيشتر هم اشاره شد، حکام ايراني به اين منظور بيش از هرجايي ناگزير بودند دست به دامان کشورهاي اروپايي شوند که البته آنها نيز دغدغه منافع خويش را داشتند. در منابع تاريخي درباره حضور انگليسيها، فرانسويها، آلمانيها و ... در ايران ميتوان به مطالب بسياري دسترسي پيدا کرد اما درباره اتباع برخي کشورهاي ديگر همچون ايتاليا در ايران آن روزگار، اطلاعات اندکي ميتوان يافت. از جمله اين توپخانه ها مي توان به توپخانه اروميه (محل فعلي بيمارستان عارفيان و پيرامون ) و همچنين توپخانه خوي اشاره کرد.
گروه تاريخي: ميتوان گفت از هنگامي که سلاحهاي گرم در ارتش ايران به کار گرفته شد - اوايل قرن دهم هجري / شانزدهم ميلادي، کمي پيش از تشکيل سلسله صفويه – همواره فقدان توپخانه قوي، از نقاط ضعف عمده ارتش ايران در دورههاي تاريخي به شمار ميرفت.