گروه اجتماعي: فقر را ميتوان ناتواني انسان در اختيار و آزادي عمل، به علت کمبود منابع مالي و يا فرصت ها، براي کيفيت بخشيدن به زندگي دانست. فقر يک پديده و ناهنجاري اجتماعي است که غالباً از توزيع ناعادلانه منابع نشأت مي گيرد، در سالهاي اخير واژه هاي ترکيبي با فقر سبب بازگشايي دريچه هايي به محيط هايي ناشناخته از زوايايي پنهان فقر شده اند که خود سبب ايجاد گفتمان هايي تازه در اين حوزه ها بوده است، فقر فرهنگي، فقر جسمي، فقر عاطفي، فقر معنوي، فقر ذهني(روحي) ، فقر مهارتي را مي توانند در اين دست واژه ها دسته بندي کرد. تا اواخر سده بيستم، در يک کليت معمول کلمه فقر،معطوف معنوي به فقر مادي بود و اين لغت به کسي اطلاق مي شد که توانايي برطرف کردن نيازهايي مادي اوليه زندگي اش را نداشت و يا در رتبه بندي بر مبناي رفاه اجتماعي، در پايين ترين رده هاي ممکن، قرار مي گرفت و در حقيقت اين معني و مفهوم خاص، تا به امروز نيز شامل مهمترين برداشت و کاربرد از واژه فقر در تقابل با فرهنگ عاميانه و افکار عمومي تلقي شده است.