عصر آذربایجان

گزارش خبر

دولت رئيسي يکسويه نگر شده است

دولت رئيسي يکسويه نگر شده است

1401/10/12

گروه سياسي: تقي آزاد ارمکي گفت :وقتي صحبت از تبعيض سياسي مي‌شود يعني اصالت‌بخشيدن به يک‌گروه سياسي و نفي ديگر رويکردهاي سياسي.

مهرشاد ايماني

گروه سياسي: تقي آزاد ارمکي گفت :وقتي صحبت از تبعيض سياسي مي‌شود يعني اصالت‌بخشيدن به يک‌گروه سياسي و نفي ديگر رويکردهاي سياسي.
 ريشه تبعيض سياسي را بايد در تبعيض فرهنگي و اجتماعي جست...بعد از سوت پايان بازي بازيکنان فرانسه گريستند. آنها با غم خود برد آرژانتين را تأييد کردند و اجازه دادند که مسي و يارانش خوشحالي کنند اما وقتي فرانسوي‌ها اجازه حضور در بازي را نمي‌يافتند، فرض کنيد آرژانتيني‌ها صدبار هم دروازه خالي را باز مي‌کردند، چه مي‌شد؟ آيا مي‌شد بر آن شرايط نام پيروزي را گذاشت؟ ما بايد ياد بگيريم که تيم بازنده، تيم دوم است و تيم محذوف نيست. آزادي و توسعه بدون درک صحيح از تبعيض ميسر نيست. وقتي همه مردم يک کشور در اِعمال قدرت سياسي سهمي عادلانه نداشته باشند، با نوعي تبعيض سياسي مواجه مي‌شويم؛ تبعيضي که مي‌تواند زمينه بروز اعتراض و مطالبه‌گري افراد در معرض تبعيض را فراهم کند. اما زمينه‌هاي بروز تبعيض در سياست چيست و البته راه‌هاي جلوگيري از آن چيست؟ براي بررسي اين موضوع  ساعتي را با تقي آزاد ارمکي، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه به گفت‌وگو نشست که مشروح آن را در ادامه مي‌خوانيد.
وقتي از تبعيض سياسي سخن مي‌گوييم، دقيقا منظورمان چه مي تواند باشد؟ مهم‌ترين زمينه‌هاي تبعيض سياسي را چه مي‌دانيد؟
وقتي صحبت از تبعيض سياسي مي‌شود يعني اصالت‌بخشيدن به يک‌گروه سياسي و نفي ديگر رويکردهاي سياسي. در اين شرايط يک گروه سياسي صاحب نفوذ و قدرت مي‌شود و بقيه گروه‌ها به انزوا رانده مي‌شوند. نکته مهم ديگر آن است که ريشه تبعيض سياسي را بايد در تبعيض فرهنگي و اجتماعي جست؛ به اين معني قبل از آنکه خود تبعيض سياسي تعيين‌کنده باشد، تبعيض فرهنگي و اجتماعي تعيين‌کننده‌اند. خودي و ناخودي‌کردن در عالم سياست، مبتني بر چنين نگاهي در عرصه اجتماعي است که بر نابرابري در عرصه اجتماعي دامن مي‌زند. يعني يک گروه در عرصه اجتماعي از مواهب بيشتري برخوردار است و مسير را بر گروه‌هاي ديگر اجتماعي بسته است. تبعيض‌گران عرصه سياست، پيشتر در عرصه اجتماعي مبادي تبعيض بوده‌اند و اين تبعيض تا آن‌جا پيش مي‌رود و تشديد مي‌شود که حتي منجر به فروپاشي هم مي‌شود. آنها دچار نوعي خودشيفتگي بنيادين مي‌شوند که هيچ فردي را جز خود نمي‌بينند. وقتي از عمل اجتماعي سخن مي‌گوييم يعني افراد در تعامل و پيوستگي با يکديگر زندگي کنند؛ يعني منِ متصل، متصلِ به ديگران به نحوي که افراد با اهداف و نگرش‌هاي متفاوت بتوانند در کنار هم زندگي عادلانه‌اي داشته باشند اما آن کس که تبعيض را در حوزه سياسي روا مي‌دارد، منِ ديگري را حذف مي‌کند و دچار خودشيفتگي مي‌شود. شايد اين خودشيفتگي در کوتاه‌مدت سرمستي ايجاد کند اما در بلندمدت منجر به فروپاشي گفتماني مي‌شود. ببينيد در آفريقاي جنوبي پيش از ماندلا يک گروه اقليت، گروهي اکثريت را ناديده مي‌گرفتند. در آنجا قدرت در دست سفيدپوستان بود اما مشاهده شد که با کوچک‌ترين اتفاق در عرصه اجتماعي، فروپاشي سياسي رخ داد. از سوي ديگر اين خودشيفتگي سياسي باعث بروز اختلافات دروني همان طبقه قدرت مي‌شود؛ يعني با آنکه طيف قدرت ديگران را حذف کرده‌اند اما نمي‌توانند يکپارچه باقي بمانند. آنها از بيرون هم مقاومت را پيش روي خود مي‌بينند و گروه‌هايي که در معرض تبعيض قرار گرفته‌اند مداوم مقاومت مي‌کنند.
زوال تبعيض چگونه؟اين مقاومت به کجا مي‌رسد؟
جامعه يا قوي مي‌شود يا ضعيف اما در هر دو صورت تبعيض سياسي دچار زوال مي‌شود زيرا اگر جامعه ضعيف شود، نه پروژه توسعه، نه دموکراس و نه هيچ‌چيز ديگر بروز و ظهور نمي‌کند زيرا جايي براي تغذيه ندارند و اگر قوي شود تبعيض سياسي با مقاومت اجتماعي زوال پيدا مي‌کند. وقتي گروه مسلطِ انحصارطلب در مواجهه با مقاومت اجتماعي از صحنه بيرون برود، طبيعي است که زوال تبعيض بدون دردسر و سهل‌تر انجام مي‌شود اما اگر برابر مقاومت، مقاومت رخ دهد، باز هم واضح است که اين زوال طولاني‌تر و سخت‌تر خواهد بود و مقاومت اجتماعي به سمت اعتراض، تخريب و امثالهم پيش مي‌رود.
فرايند فروپاشي اجتماعي چگونه شکل مي‌گيرد؟
فروپاشي اجتماعي با اين موضوع متفاوت است. فروپاشي اجتماعي ناظر به آن است که گروهي که مورد تبعيض واقع شده، اميد به حيات اجتماعي را از دست بدهد و دست از کنش مدني بِکشد و شروع به ضربه‌زدن به خود کند و مسير خودتخريبي، بي‌اخلاقي و نفي سنت‌ها و فرهنگ‌ها را در پيش بگيرد. مثلا در جامعه ايراني مي‌بينيم که برخي شروع به تخريب طبيعت مي‌کنند يا در کنار مسير آب ساختمان مي‌سازند، سرزمين را نابود مي‌کنند يا برخي بيگانه‌گرا مي‌شوند. همه اينها نوعي خودتخريبي است که فروپاشي اجتماعي را شکل مي‌دهند و قدرت مسلط هم امکان بازسازي عناصر فرهنگي را نخواهد داشت و اين وضعيت مدام گسترده‌ و عميق‌تر مي‌شود.
در عالم سياست به ويژه در يک‌دهه اخير شاهد بروز نيروهايي راديکال در حاکميت بوديم که گرچه مقبوليت عمومي نداشتند اما بخش قابل توجهي از قدرت سياسي را به دست گرفتند. چگونه اين فرايند طي مي‌شود؟
اولين اتفاقي که رخ مي‌دهد اين است که خودشيفته، خودشيفته توليد مي‌کند. چنين نيروهايي معمولا به شکل گلخانه‌اي توليد مي‌شوند؛ سياستمداراني ناشناخته که ناگهان ظاهر مي‌شوند و ادبياتشان معطوف به ايران نيست. آنها خود را مسلط مي‌بينند و خود که در پي ايجاد تبعيض سياسي ظهور کرده‌اند، تبعيض مي‌کنند و جامعه هم در برابر اينها مقاومت مي‌کند.وقتي جامعه مي‌بيند از سوي نيروهايي بي‌شناسنامه که ناگهان متولد شده و قدرت را به دست گرفته‌اند، تحقير مي‌شوند، به سمت ايدئولوژي برخورد پيش مي‌رود. آنچه اکنون مي‌بينيم محصول چنين شرايطي است. جامعه احساس مي‌کند در حقش تبعيض روا رفته است و گروه مسلط هم نمي‌خواهد صداي جامعه را بشنود. جامعه کنوني از خواسته‌هايش حرف مي‌زند و حتي نمي‌گويد دموکراسي مي‌خواهم، بلکه مي‌گويد زندگي مي‌خواهم. معناي اين خواسته آن است که شرايط ايدئولوژيک را بر نمي‌تابم و خواهان يک زندگي معمولي هستم. از اين سو چنين خواسته‌اي وجود دارد و از آن سو يک ايدئولوژي مستقر و نيروهايي محدودِ سياسي که قدرت را در اختيار دارند. در اين شرايط برخورد رخ مي‌دهد که گاهي اين برخوردها خشن هم مي‌شود. اينجا نظام سياسي دچار چالش مهمي مي‌شود؛ اينکه بايد به خواسته‌هاي جامعه تن دهد يا خشونت دو سويه را بپذيرد.
يکي از مسائل مهم در رخ‌دادن تبعيض سياسي انتخابات است؛ به اين معني که هر وقت مسير انتخابات محدود شده، جامعه احساس تبعيض بيشتري در حوزه سياسي کرده است و شايد بتوان گفت متعاقب اين شرايط خشونت نيز افزايش يافته است؟
بله همين‌طور است. ببينيد اگر انتخابات به معناي واقعي اعطاي نمايندگي از سوي ملت باشد، حتما در شکل‌دهي گفت‌وگو مؤثر است. انتخابات قدرت را جابه‌جا مي‌کند و ايده‌هاي مختلف مي‌توانند خود را در بستر قدرت سياسي ببينند. در چنين فرايندي شکنندگي سياسي و اجتماعي کاسته مي‌شود و جامعه و سياست به سمت راديکاليسم پيش نمي‌رود و نوعي پيوست قراردادي شکل مي‌گيرد اما اگر انتخابات يا وجود نداشته باشد يا معنايش را از دست بدهد، نظام سياسي بايد بر اساس يک ايدئولوژي ادامه مسير دهد و جامعه هم مطالبات خود را داشته باشد. اينجا ستيز ايدئولوژي و مطالبات به وجود مي‌آيد و شرايط به سمتي غير از گفت‌وگو و ثبات سياسي پيش مي‌رود.
يکي ديگر از مصاديقي که تبعيض سياسي به بار مي‌آورد، تبعيض در کسب اطلاعات است. اين موضوع چگونه سياست را متأثر از خود مي‌کند؟
وقتي از دموکراسي سخن مي‌گوييم فقط در حوزه سياسي نيست که يکي برنده شود و يکي بازنده، يکي رأي بگيرد و يکي کنار رود؛ بلکه دموکراسي يعني همه افراد جامعه حق دسترسي آزاد به اطلاعات را داشته باشند. جامعه بايد بتواند هم اطلاعات را مصرف کند و هم در توليد و توزيع اطلاعات نقش‌آفرين باشد. اگر چنين اتفاقي رخ مي‌داد، رقيب رسانه ملي بي‌بي‌سي و اينترنشنال نمي‌شدند. من باور دارم اينترنشنال و صداوسيما شبيه به هم عمل مي‌کنند؛ وجه اشتراک آنها راديکال‌بودنشان است و مردم در چنين فضايي مسير خود را براي کسب اطلاعات پيش مي‌گيرند و آن رسانه‌هاي اجتماعي است که به نوعي از سوي خودشان تغذيه مي‌شود. واقعيت اين است که گرچه آزادي اطلاعات در ايران به طور کامل وجود ندارد اما در عين حال هيچ چيز هم مخفي نمي‌ماند اما مسئله اين است وقتي مسئولان اطلاعات را پنهان کرده‌اند و خودشان در اختيار مردم قرار نداده‌اند، هم ابتکار عمل را از دست مي‌دهند و هم نمي‌توانند درست تصميم‌گيري کنند زيرا آنها اتفاقات رخ‌داده را از مردم مخفي کرده‌اند و حالا که جامعه از طرق ديگري جز مسئولان اخبار را به دست آورده‌اند، آنها نمي‌توانند تصميمي جامع اتخاذ کنند.
مي‌شود گفت تبعيض سياسي از دوره احمدي‌نژاد شکل تازه‌اي به خود گرفت و محسوس‌تر شد؟
قبل از او همين بوده است و در دوره آقاي هاشمي هم مي‌بينيم که با نيروهاي مخالف دولت برخوردهاي شديدي مي‌شود اما از دوره آقاي احمدي‌نژاد نيروهايي که قدرت را در اختيار دارند از جامعه احساس خطر مي‌کنند و به سمت يک راديکاليسم سياسي گسترده پيش مي‌روند و همان‌طور که گفته شد در اين شرايط جامعه هم به سمت مقاومت مي‌رود. گروه‌هاي اجتماعي مختلفي شکل گرفت. احمدي‌نژاد براي نظام سياسي مفيد نبود زيرا که وقتي خودش دچار فروپاشي شد، نظام سياسي را هم دچار بحران کرد. در اين بين روي کار آمدن روحاني يک تنفسي به جامعه داد اما بعد از آن بار ديگر مسير به حالت سابق برگشت؛ هم براي قدرت سياسي که صرفا يک گروه را مي‌ديد و هم براي جامعه که باز به سمت اعتراض پيش رفت.
 در دو انتخابات ?? و ???? مشاهده کرديم، که رقباي سياسي يک جناح خاص از پيش حذف شدند و انتخابات بدون رقيب هم مانند عروسي بدون عروس است؛ اسمش عروسي است اما منجر به تشکيل خانواده نمي‌شود. اکنون هم همين مسير ادامه دارد؛ دولت آقاي رئيسي يک‌سويه‌نگري را پيش گرفته است و دولت قوي‌اي هم نيست که بتواند با همين يک‌سويه‌نگري مشکلات کشور را رفع کند.شايد در هر کجاي دنيا عنوان «حاکميت يکدست» به نوعي برخورنده باشد زيرا همه مي‌دانند وقتي حاکميت يکدست شود، عملا صداهاي مختلف شنيده نمي‌شود اما همان طيف محدود سياسي که قدرت را در اختيار داشت از جايي به بعد با اعتماد به نفس اعلام کرد که براي بسامان‌کردن کشور بهتر است حاکميت يکدست شود.
ترس حاکميت چيست؟حاکميت بايد در قبال جامعه چه کار کند تا حس تبعيض سياسي رفع شود؟
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از خبرآنلاين،حاکميت وقتي مي‌تواند با نظام اجتماعي متکثر ارتباط داشته باشد که منکر تکثر نشود. حاکميت مي‌خواهد جامعه يکپارچه باشد، درصورتي که جامعه يکپارچه نيست و متکثر است اما من تصور مي‌کنم حاکميت تمايل دارد فضاي گفت‌وگو باز شود اما مي‌ترسد که جامعه قبول نکند؛ به همين دليل پا پيش نمي‌گذارد. در اين شرايط نيروهاي واسط بايد نقش‌آفريني کنند. بايد اجازه داده شود تا افراد ذي‌نفوذ به ميدان بيايند و مسير گفت‌وگو با مردم را باز کنند.

منبع :

برچسب ها:

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

هزینه سرمایه ملی برای دریاچه ‌بیمارارومیه خیانت است

پدر علم کويرشناسي ادعا كرد
خروج

پدرعلم کویرشناسی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی اقتصاد کشور صرف هزینه کلان برای انتقال آب به دریاچه ارومیه کار عقلانی نیست، گفت: این دریاچه بیمار است و به هیچ عنوان احیا نخواهد شد.

۹۰ درصد فسادهای مالی ناشی از رانت اطلاعاتی در دولت است

نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي:
خروج

نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی گفت: ۹۰ درصد فسادهای مالی از رانت اطلاعاتی در دولت است و پایه فساد اخلاقی نیز فساد مالی است.

بهبود وضعيت اشتغال و کسب و کار در گرو اهتمام جدي مسئولان

عصر آذربایجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش:با توجه به وضعيت اسفبار اشتغال در آذربايجان غربي، وجود 40 هزار فارغ‌التحصيل بيکار در اين استان و بهبود وضعيت اشتغال و کسب و کار در گرو اهتمام جدي مسئولان است.

افزايش اجراي احکام قضايي در خلع يد مناطق جنگلي استان

عصر آذربایجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش:شش ماه نخست امسال شاهد افزايش 217 درصدي اجراي احکام قضايي در خلع يد مناطق جنگلي از لحاظ مساحت در استان بوده و با توجه به نقش و اهميت منابع طبيعي بايد بهره‌برداري اصولي از آن مورد توجه جدي قرار گيرد.

تيغ مشکلات مالي بيخ‌ گلوي ناشران کتاب

گزارش
خروج

گروه گزارش: گرفتن مجوز کتاب، چاپ و انتشار آن و در ‌‌نهايت توزيع و پخش کتاب از پروسه‌هاي دشواري است که همه ناشران چه کساني که سال‌ها در اين زمينه فعاليت دارند و چه کساني که تازه وارد حيطه نشر شده‌اند از دغدغه‌هاي اصلي فعالان اين بخش به شمار مي‌رود دغدغه‌هاي ناشران استان آذربايجان غربي گلايه‌هاي زيادي از آن دارند.

تندرستی

نذري وتهديد سلامت عزاداران
خروج

گروه تندرستي:در دهه اول ماه محرم بسياري از تكايا، مساجد و حسينيه‌ها غذاي نذري مي‌دهند. هرچه هم كه به تاسوعا و عاشوراي حسيني نزديك‌تر مي‌شويم، هيات‌هاي بيشتري به خيل عزاداران و نذري‌دهندگان مي‌پيوندند و از طرفي بر گيرندگان غذاي نذري هم افزوده مي‌شود.

پاسخ امام زمان (عج) به چند شبهه عاشورايي

پاسخ امام زمان (عج) به چند شبهه عاشورايي
خروج

گروه دين و انديشه:کافيست فقط چند لحظه به ماه محرم و روزهاي عزاداري بر امام حسين عليه السلام بيانديشي. اين فکر ناخودآگاه يک شيعه را به ياد امام زمان خويش مي اندازد که آن حضرت چه نگاهي به اين ماه دارد و انديشه و افکار او در اين باب چگونه است؟

مبالغه‌گويي مهم‌ترين آسيب در عزاداري‌ها است

امام جمعه مياندوآب:
خروج

گروه خبر:امام جمعه مياندوآب گفت: اغراق و مبالغه مهم‌ترين آسيب در آئين‌‌هاي عزاداري امام حسين (ع) است.

ايجاد امنيت اجتماعي پايدار نيازمند خرد جمعي

عصر آذربايجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش: امروزه امنيت اجتماعي به يکي از مهمترين مباحث در بحث امنيت تبديل شده است؛ ايجاد امنيت اجتماعي پايدار به ويژه در استان‌هاي مرزي، نيازمند همت جدي تمام متوليان بخش فرهنگي و اجتماعي است.

معماي حل نشده راه هاي زير زميني تبريز

گفتگو
خروج

گروه تاريخي:?راه هاي زير زميني و عجايب ناشناخته آن هميشه در فيلم هاي علمي تخيلي يکي از سکانس هاي مشهور و مورد علاقه کارگردانان و تماشاگران است و آنها را روي صندلي سينما يا مقابل صفحه جادويي تلويزيون ميخکوب مي کند.

استان زنجان ظرفيتي ناشناخته براي کشورهاي قفقاز

گزارش
خروج

گروه سياسي: استان زنجان در شمال‌غرب کشور مسافت قابل قبولي با کشورهاي قفقاز دارد، اما اين ظرفيت براي اقتصاد زنجان به خوبي به کارگيري نشده است.

درباره نشریه عصر آذربایجان

خروج

«عصر آذربایجان» نخستین نشریه منطقه ای استان های آذربایجان غربی ،آذربایجان شرقی،زنجان و اردبیل هست

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها