گروه اجتماعي:عدم توجه به نيازهاي جوانان باعث شد تا آنان به طرق ديگر خواستههاي عاطفي و جنسي خود را برطرف نمايند و راهي را طي کنند که سرانجام خوشي ندارد. تا چند سال پيش اگر دختري و پسري نامحرم به يکديگر، همکلام ميشدند مورد مذمت قرار ميگرفتند و چنين روابطي در بين عموم مردم ناپسند و زشت تلقي ميگرديد اما به مرور زمان اين مقوله در جامعه نهادينه شد و حال در اين عرصه به قدري پيشرفت کردهايم که تصور ميکنيم اشخاص مجرد حتما با کسي رابطهاي دارند! شايد به توان اصليترين منشأ ترويج فرهنگ روابط نامشروع را در ماهواره و برخي فيلمهاي داخلي يافت که در آنها مقولههايي به نام "دوست پسر" و "دوست دختر" عادي سازي ميشود و فرد تماشاگر با تصور اينکه چنين رابطههايي خيلي شيرين و معمول است پا در عرصهاي ميگذارد که زياد هم خالي از تبعات منفي نيست. در چنين رابطههايي که امروزه خيلي به ندرت به سرانجام ميرسد و درگير هوسها و خواستههاي جنسي شده است، فرد با جنس مخالف رابطهاي برقرار ميکند که شايد از حد معمول نيز فرا رفته و عفت دخترانه خدشهدار گردد.شايد بد نباشد مسئولين تحقيقي نمايند و ببينند چند درصد رابطهها به ازدواج ختم ميگردد و در آنها شئونات شرعي رعايت ميشود؟ بيشک نميتوان با سياهنمايي محض گفت هيچيک از اين دوستيها به ازدواج منجر نشده است اما آيا در دوران زندگي مشترک، روابط آنها به خوبي دوران قبل از ازدواج بوده است؟در اين دوره از زمان عوامل متعددي مثل فضاي مجازي، بيکاري جوانان و هجمههاي فرهنگي موجب شده تا برخي از اشخاص قبل از تشکيل زندگي با چندين نفر رابطه برقرار نمايند و زندگي خويش را متزلزل سازند. اصولا کساني که در رابطههايشان با شکست مواجه ميشوند در کوتاه مدت ممکن است دست به کارهايي بزنند که زياد خشنود نباشد و در زندگيشان خيلي از فرصتها را از دست داده و نسبت به جنس مخالف بدبين شوند؛ همين بدگمانيهاست که سبب ميشود شخص در تشکيل زندگي ناکام مانده و يا در زندگي زناشويي با مشکلاتي مواجه شود و فکر کند همسرش نيز قبلا با کسي رابطهاي داشته است!با گذشت از اين مباحث بايد قبول کنيم که سن بلوغ و رشد فکري در بين جوانان تعالي يافته و از آنجايي که نيازهاي آنان کنترل نميشود افراد به سمت راههايي ميروند که خود ميدانند بد است اما از روي نياز، خواستههايشان را از اين طريق برطرف ميکنند؛ در چنين شرايطي فرد يا بايد داراي اعتقادات و ايماني قوي باشد تا دامن خود را به گناه آلوده نکند و يا اينکه خود را حبس کند و در جامعه ظاهر نشود!اگر امروز دختر يا پسري به سمت انجام منکرات ميروند، از روحانيون ما گرفته تا وزارت آموزش و پرورش، مقصرند چراکه نتوانستهاند آنان را آگاه سازند و مباني تربيتي را برايشان روشن کنند، لذا نبايد صرفا جوانان را مقصر بدانيم و آنان را مورد مذمت قرار دهيم. مسئوليني که ميگويند نميتوان مردم را به زور بهشت برد نيز در اين قضيه بيش از ديگران مقصر هستند چراکه به ولنگاري فرهنگي دامن زدهاند و برايشان مهم نيست چه بر سر زندگي آدمها و اين جوانان ميآيد، شايد ناروا نباشد اگر بگوييم چنين اشخاص بيدغدغهاي لياقت مسئول شدن در جمهوري اسلامي ايران را ندارند.دختر و پسرهايي که مدام در فضاي مجازي تصاوير مستهجن را مشاهده ميکنند و يا در خيابانها اشخاص بدننما و زنان غرق در آرايش را ميبينند تحريک ميشوند و با فشارهاي روحي مواجهاند، بايد قبول کرد اين جوانان گوجه رنگي نيستند و به جنس مخالف تمايل دارند. در وضعيت کنوني، مسايل اقتصادي، جاري شدن فرهنگ غربي در خانوادهها و عدم آموزش مباني تربيتي به اشخاص دليلي بر افزايش روابط نامشروع شده و جوان 25 سالهاي که نميتواند ازدواج کند به سمت ابتذال ميرود و در مقطعي زمان نه اسلام ميشناسد و نه شرع حالياش ميشود!به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا شايد بهتر باشد مسئولين به مباني تربيتي بيشتر توجه نمايند و ديشها را جمع کنند تا بنيان خانوادهها متزلزل نگردد و جامعه از لحاظ جنسي قانون جنگل را به خود نبيند.
گروه اجتماعي:عدم توجه به نيازهاي جوانان باعث شد تا آنان به طرق ديگر خواستههاي عاطفي و جنسي خود را برطرف نمايند و راهي را طي کنند که سرانجام خوشي ندارد.