عصر آذربایجان

گزارش خبر

وقف نامه قنات سرچشمه زنجان سندي از دوره قاجار

وقف نامه قنات سرچشمه زنجان سندي از دوره قاجار

1395/10/19

اين وقف نامه که از اسناد تاريخي به شمار مي رود، سندي است به خط شکسته نستعليق، با مرکّب بر روي کاغذ کاهي رنگ به ابعاد33×43سانتي متر، که به سال 1294 هـ .ق در دوران حکومت ناصرالدين شاه قاجار براي تعيين وضعيت وقفي »قنات سرچشمه« ـ که بزرگ ترين و مهم ترين قنات زنجان است ـ نگاشته شده است.

گروه تاريخي: اين وقف نامه که از اسناد تاريخي به شمار مي رود، سندي است به خط شکسته نستعليق، با مرکّب بر روي کاغذ کاهي رنگ به ابعاد33×43سانتي متر، که به سال 1294 هـ .ق در دوران حکومت ناصرالدين شاه قاجار  براي تعيين وضعيت وقفي »قنات سرچشمه« ـ که بزرگ ترين و مهم ترين قنات زنجان است ـ نگاشته شده است.
اين قنات 33 حلقه چاه داير و 141 حلقه چاه باير داشته و مبدأ آن در اراضي قريه ديزج، و مظهر آن در داخل شهر، محله معروف به »شکر الله ميرزا« بوده است. سند مذکور در 36 سطر نوشته شده و 26 نفر شاهد بر آن مهر زده اند. پشت سند هم مهر عبدالحسين که باني و صاحب قنات بوده است ديده مي شود. با توجه به وقف_نامه موجود، حاج عبدالحسين، شش دانگ قنات مشهور به »قنات سرچشمه« را وقف عام کرده است.
قنات هاي شهر زنجان از دوران ناصرالدين شاه تاکنون، آخرين آب هاي جاري شهر زنجان که به صورت نوبتي مورد استفاده محلات قرار مي گرفته است عبارتند از : 1.قنات حاجي مير بهاءالدين؛ 2.قنات حاج يوسف؛ 3.قنات حاجي عبدالحسين تاجر موسوم به قنات سرچشمه؛ 4.قنات قيز قيد. همه اين قنات ها از سلسله کوه هاي شرقي و شمال شرقي که حدود 30 الي 40 کيلومتري زنجان واقع شده اند شروع شده، آب کشاورزي و آشاميدني را تأمين مي_کرده اند.
*تاريخچه خاندان خطيبي هاي زنجان
يکي از خاندان هاي ديرين زنجان طايفه خطيبي ها هستند. براساس اسناد و مدارک موجود، نسل خطيبي ها از تيره خالديان قريش است که از بدو ورود اسلام وارد ايران شده اند و قرن هاي متمادي موطن اصلي آنها شهرهاي نيشابور، مرو و شيراز بوده است. آنان از اوايل قرن پنجم به منطقه قزوين و زنجان نقل مکان مي_کنند. در قرن هفتم دو صاحب مقام از اين خاندان برخاسته اند: 1.صدرالدين احمد ابن عبدالرزاق معروف به »صدر جهان« که چهار سال صدراعظم ايلخانيان بود. 2.قطب الدين احمد ابن عبدالرزاق معروف به »قطب جهان« که قاضي القضات ممالک اسلامي بود.
پس از تغيير و تحولات اجتماعي و سياسي  باز هم از اين سلسله فردي به نام ميرزا عبدالحسين ملاباشي بپاخاست که در زمان شاه طهماسب دوم (1148 ـ 1135 ق) آخرين ملاباشي شاهان صفوي بود. وي در سال 1148 ق در دشت مغان به سبب اعتراض به اصلاحات مذهبي نادرشاه و تغيير سلطنت از صفويه به افشاريه، به دستور وي کشته شد. مرحوم آقابزرگ تهراني در طبقات اعلام شيعه او را جزء شهداي قرن 12 هجري ذکر کرده است. پس از شهادت عبدالحسين ملاباشي، به لحاظ اختناق موجود در زمان نادر  فرزندان ملاباشي مجدداً از اصفهان به موطن اصلي خود منطقه زنجان بازگشتند. اولين فرد از اولاد ميرزا عبدالحسين ملاباشي که به زنجان آمده است فردي به نام حاج ميرزا عرب بوده که ابتدا ساکن سلطانيه شده است. سپس فرزندانش به زنجان نقل مکان مي کنند. محل استقرار اوليه آنان در محله نصرالله خان، در قسمت شمال شرقي مسجد و مدرسه نصرالله خان بوده که در حال حاضر قسمتي از آن در خيابان فعلي زينبيه واقع شده است.
حاج ميرزا عرب فرزندي به نام حاج بلال داشته که روستاي ده جلال خدابنده چون سهم الارث ايشان بوده، به نام او نام گذاري مي شود؛ چرا که حاج ميرزا عرب شماري از روستاهاي سلطانيه و خدابنده را خريداري کرده بود. حاج ميرزا عرب قبل از کوچ به زنجان به تجارت اشتغال داشته و در مسير اصفهان به آسياي صغير تجارت مي کرد.
حاج جلال نيز فرزندي داشته به نام حاج ميرزا که در اسناد و نامه هاي موجود آن زمان به حاج ميرزاي زنجاني معروف بوده است. حتماً او نيز برادراني داشته که در حال حاضر از آنها اطلاعي در دست نيست. براساس تحقيقات نگارنده تاکنون، حاج ميرزاي زنجاني داراي پنج پسر به نام هاي حاج عبدالحسين، ميرزا ابراهيم خان مظفر الدوله، حاج زين العابدين، حاج مهديقلي و رضاقلي بوده است که هر کدام از اين فرزندان نيز اکنون در زنجان صاحب نسل هستند.
فعلاً نوادگان حاج عبدالحسين و حاج مهديقلي مرحوم، داراي نام خانوادگي »خطيبي« هستند. نام خانوادگي فرزندان ميرزا ابراهيم خان مظفر الدوله، »مظفري« است و نوادگان رضاقلي مرحوم نيز به »خطيب لو« مشهور هستند. هر چند بر اساس نقل قول هاي متعدد، اين خانواده پيش از انتخاب نام خانوادگي رسمي در سال 1304، همچنان عنوان »خطيبي« داشته اند. سبب هم آن بوده که از نسل صدر جهان، قطب جهان و صدر الصدور بوده اند و اين هر سه با دارا بودن ملکه فصاحت و بلاغت، اغلب خطبه خوان بوده_اند. علاوه بر آنکه مجالس درس و بحث آنها نيز رونق بسزا داشته است. در اين ميان شخصيت ميرزا عبدالحسين ملاباشي که ملاباشي صفويه  يعني: بالاترين مقام روحاني، بوده، در انتخاب اين لقب بي تأثير نبوده است. شخصيت اصلي که در مقاله مورد بحث است، حاج عبدالحسين تاجر زنجاني است. وي حدود 1215 ق در زنجان متولد شده و در زمان خود بزرگ خاندان خطيبي بوده است. شغل اصلي اش تجارت بوده و همواره با اصفهان مراوده داشته است.
وي به سبب تجارت و ارثيه اي که از پدرش داشته، در زنجان يکي از رجال و اعيان طراز اول شهر بوده است. وي همواره در کارهاي عام المنفعه پيشقدم بوده و براساس اسناد و مدارک موجود  او مشوق اصلي آمدن و ماندن آخوند ملاعلي قارپوز آبادي به زنجان بوده و سرمايه اصلي ساخت مسجد و مدرسه چهل ستون را تقبل کرده است.
همچنان که يکي از دختران آخوند به نام ام سلمه خانم را نيز براي پسرش حاج عبدالرسول تزويج مي کند. حاج عبدالحسين بعد از واقعه بابيّت در زنجان که شهر دچار خرابي شده و قلعه هاي اصلي شهر فرو مي ريزيد، در قسمت غربي شهر نزديک دروازه تبريز قلعه چه اي براي خانواده اش مي سازد که حدود بيست هزار متر مساحت داشته و داراي چندين برج بوده و ديوارهايي ضخيم به عرض 1/5 متر و ارتفاع 3 متر داشته است. ضخامت ديوارها چنان بوده است که يک نفر اسب سوار مي توانسته روي ديوار حرکت کند.
آثار اين قلعه چه تا دهه 40 موجود بوده است. از آنجايي که شهر زنجان در دوران قاجاريه به دلايل مختلف در حال گسترش و توسعه بوده؛ از طرفي شهر با کمبود آب آشاميدني و زراعي مواجه بود، به طوري که هنگام خشکسالي ها و تغييرات جوي مشکل آب شرب از مشکلات جدّي بوده است؛ مخصوصاً در خشکسالي سال 1288 که علاوه بر مرگ و مير مردم بر اثر قحطي  شمار فراواني نيز در شهر به خاطر آلودگي آب شرب به وبا مبتلا شده، از بين رفتند، در اين زمان عده اي از مردم به بزرگان شهر مراجعه کرده  خواستار حل مشکل آب شرب مي شوند. در اين ميان حاج عبدالحسين تقبل مي کند که قناتي براي تأمين آب شرب شهر زنجان حفر کند. حفر قنات از سال 1288 ق به دست مقنيان مجرب شهر آغاز مي شود. البته پيش از آن، در محله سرچشمه چشمه اي بوده  ولي رفته رفته آب_دهي آن کم شده و به آب باريکه اي تبديل شده است.
حفر قنات چون در مرکز شهر بود، حاج عبدالحسين با مشکلاتي نيز روبرو بود؛ از جمله اينکه برخي از خانواده ها مانع احداث چاه هاي قنات مي شدند که با سياست و کارداني حاج عبدالحسين نيز اين مشکلات حل مي شود. اين قنات که به نام قنات سرچشمه معروف است، از زمين هاي روستاي ديزج آباد شروع مي شود. چاه هاي متعددي هم در مسير آن حفر شده است.
بر طبق وقف نامه موجود، هشت شعبه داشته که شعبه اصلي آن همان محله سرچشمه است که در خيابان طالقاني فعلي قرار دارد و محله اي بوده که اکثر منسوبين خانواده خطيبي در آنجا زندگي مي‌کردند. در قسمت هاي مختلف شهر آب انبارهاي متعددي هم ساخته شده و آب آشاميدني مردم شهر در آنجا ذخيره مي شده است، تا اوايل قرن اخير، 12 آب انبار در داخل حصار که بافت قديمي شهر است وجود داشته است. آب انباري نيز در محله گونيه، نزديک قلعه چه حاج عبدالحسين ساخته شده بود که تا اين اواخر باقي مانده بود.
اين آب انبارها از نظر معماري و پلان به طور يکسان شامل سه فضاي مخصوص جمع شدن آب بوده است. ته نشست گل و لاي در فضاي نخستين انجام مي گرفت و مخزن دوم، آب نسبتاً صافي را در خود جاي مي_داده است. فضاي سوم که محل برداشت آب بوده است يک پله نسبتاً طويل داشته که عموماً به نام قرخ اياق (چهل پله) ناميده مي شد. اين آب انبارها با عناصري نظير سنگ، آجر، ملاط ساروج ساخته شده اند. فلکه خروجي آب، به لحاظ عبور صاف شده، عموماً اندکي بلندتر از کف آب انبار تعبيه شده و تماماً داراي فاضلاب جهت لايروبي گل و لاي است. اين آب انبارها تا دهه هاي اخير، قبل از لوله کشي مورد استفاده اهالي بوده است. شعبات قنات سرچشمه با توضيحات کامل در وقف نامه آمده است.
نکته قابل توجه در وقف نامه، توضيح حدود اربعه زمين هاي تحت پوشش قنات است که از زمين هاي واقع در بين سيلاب همايوناز آبريز کوه هاي همايون جاري شده تا رودخانه زنجان رود ادامه داشت.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

وقف نامه قنات سرچشمه زنجان سندي از دوره قاجار

وقف نامه قنات سرچشمه زنجان سندي از دوره قاجار
خروج

اين وقف نامه که از اسناد تاريخي به شمار مي رود، سندي است به خط شکسته نستعليق، با مرکّب بر روي کاغذ کاهي رنگ به ابعاد33×43سانتي متر، که به سال 1294 هـ .ق در دوران حکومت ناصرالدين شاه قاجار براي تعيين وضعيت وقفي »قنات سرچشمه« ـ که بزرگ ترين و مهم ترين قنات زنجان است ـ نگاشته شده است.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها