از تمام جنبههاي ظاهري و باطني زيباي اين ماه، تنها يک واژه که تداعيگر سختيست، برايمان باقي به جا مانده است. اما هميشه که اينگونه نبود. گذشتهها وقتي کسي اسم رمضان را ميبرد، بينهايت واژگان زيبا و احساس خوب ميشد کنارش چيد. بينهايت صفت خوب ميشد ياد کرد و خوشحال بود براي فرا رسيدن اينهمه حس خوب در يک مدت زمان فشرده و کوتاه. شايد بخش بزرگي از اين احساس خوب را مردم مديون چارچوبهايي بودند که »آداب و رسوم« نام داشت. چارچوبهايي که به شيريني اصل ماجرا ميافزودند و گاهي از خود ماجرا شيرينتر ميشدند. آداب و رسوم بود که باعث ميشد رمضان، اين ماه خوبيها تنها در روزه گرفتن محدود نشود و جنبههايي بسيار بزرگتر و عميقتر پيدا کند. اما اين آداب و رسوم از يک کشور مسلمان به کشوري ديگر، از شهري به شهري ديگر يا حتي از خانهاي به خانهاي ديگر متمايز بود. هرچند برخي رسوم جنبه همگاني پيدا کرده و جزو فرهنگ ماه رمضان به شمار ميآمدند و هنوز هم ميآيند، اما برخي ديگر از آداب و رسوم مختص يک منطقه خاص بود که نظيرش را به آساني نميشد در شرايط و موقعيتي ديگر يافت. آذربايجان شرقي و در مرکز آن تبريز، همواره در مراسم هاي ديني حرفهاي زيادي براي گفتن داشتهاند و همين باعث شده در بسياري از امور ديني و مذهبي براي خود سبکهاي خاص و زيبا و منحصر به فردي داشته باشند. روزه گرفتن نيز از اين قاعده مستثني نيست. همانگونه که برگزاري چهارشنبه آخر سال، همانطور که عيد نوروز، همانطور که عزاداري ماه محرم و... در آذربايجان رنگ و بوي خاصي دارد، رمضان نيز در اين خطه به شکل معمول خود ميآيد و به شکلي متفاوت اما اصيل ميگذرد. *ياد کردن از دسترفتگان در روز اول براي اطلاع از جزييات نحوه روزهداري و آداب و رسوم ماه مبارک رمضان در تبريز و آذربايجان، پيش کسي ميرويم که عمري را در تاليف و تحقيق در باب فرهنگ اين خطه گذرانده است. بهروز خاماچي از برجستهترين چهرههاي فرهنگي تبريز، بيشتر درباره آداب و رسوم تبريزيها صحبت ميکند و ميگويد: آداب و رسوم اهالي آذربايجان شرقي و مخصوصا تبريز را به دو دسته ميتوان تقسيم کرد. دسته اول کارها و امور اجتماعي و سياسي آنها و دسته دوم را کارهاي شخصي شکل ميدهند. وي ميافزايد: مردم تبريز و استان در ايران به دينداري و انجام امور ديني و مذهبي به نحو احسن معروف هستند. شاهدان اين ادعا بزرگان ديني هستند که از تبريز رشد يافته و به مراتب والا دست يافتهاند. خاماچي تشريح ميکند: قديمها در جايي مثل تبريز، مساجد مثل امروز آماده و پر از اسباب و اثاثيه نبودند بلکه مردم خودشان وسايلي از خانهشان مثل فرش و سماور و... به مسجد ميآوردند تا مورد استفاده همگان قرار بگيرد. بعد از افطار نيز در مساجد عالمان ديني ميآمدند و ضمن اقامه نماز، به صحبت با مردم و اهالي محل ميپرداختند و اشکالات شرعي احتمالي آنان را نيز برطرف ميکردند. وي اضافه ميکند: همچنين با فرا رسيدن ماه مبارک رمضان، خانوادهها آذوقه رمضان به اسم »زومار« آماده ميکردند تا غذاي مورد نياز در خانه براي افطار يا سحري فراهم باشد. خانمها نيز با آن آذوقهها غذاهايي بينظير و بهخصوص براي مهمانان افطاري ميپختند. آذربايجانشناس برجسته تبريزي درباره مهماني افطار در روز اول رمضان نيز بيان مي کند: در قديم در بين اهالي آذربايجان معمول بوده که روز اول رمضان در خانه کسي که عزيزش را به تازگي از دست داده حضور يافته و براي ابراز همدردي و محبت روزهشان را کنار آنان افطار کرده و همچنين هديهاي مثل لباس سفيد ميدادند. خاماچي در ادامه اضافه ميکند: روزهاي ديگر رمضان نيز به ترتيب ايل و طايفه و آشنايان و همسايهها در خانه بزرگان مهمان افطار ميشدند. *اينروزها ثروت بيشتر شده، انصاف کمتر وي با ذکر مثالي از نحوه اذان گفتن صبحهنگام و نيز بيدار کردن مردم براي صرف سحري ميگويد: آن زمان راديو و تلويزيون و... نبود و معمولا يکي از افرادي که صداي بلند و رسايي داشت هنگام سحر در کوچه قدم ميزد و با کوبيدن درها يا ذکر جملاتي مردم را بيدار ميکرد. همچنين فرد ديگري نيز با صداي بلند اذان صبح ميگفت. وي راجع به مصرف انواع شيرينيجات و مواد غذايي در ماه مبارک رمضان اعلام ميکند: شيرينيهاي عجيب و بسيار خوشمزهاي ما داشتيم و مخصوصا در ماه رمضان تمام توليد کنندگان مواد غذايي بدون اينکه پول کالا را افزايش دهند کيفيت آن را بهبود ميدادند تا مردم در روزهداري دچار مشکل نشوند. همهچيز با حساب و کتاب بود واقعا. خاماچي درباره نحوه باز کردن روزه مردم هنگام افطار اظهار ميدارد: علاوه بر اينکه بين مردم اين قصه مرسوم بود که هنگامي که در تاريکي شب، نخ سفيد و سياه قابل تشخيص نباشد آن زمان ميتوان روزه را باز کرد ولي در آن زمان در توپخانهاي بيرون از شهر با زدن توپ پرصدايي زمان اذان را اعلام ميداشتند. کارشناس مسايل فرهنگي و اجتماعي در سنت آذربايجان تصريح ميکند: در روز عيد فطر نيز تا ظهر خانه بزرگترها و باز کساني که عزيزشان را از دست دادهاند ميرفتند و با خرما و با يک فنجان چاي يا قهوه پذيرايي ميشدند ولي الان انواع و اقسام ميوهها و شيرينيها ... وي تاکيد ميکند: امروزه ثروت مردم بيشتر است ولي انصاف کمتري دارند. در گذشته مخصوصا در ماه مبارک رمضان که ماه احسان و نيکوکاري است مردم بيشتر به فکر فقرا و دردمندان بودند. وي ميگويد: ضيافتالله نبايد فقط در گفتار ما باشد بلکه بايد اعمالي انجام دهيم که شيريني اين ماه مبارک در دهان مردم باقي بماند. نيکي کردن و احسان دادن خوب است اما نه در خيابان که با آبروي افراد بازي شود. *جشن مرگ ابنملجم وي ميافزايد: مردم اين منطقه ضمن نظافت و خانه تکاني، از چند روز مانده به ماه مبارک رمضان به پيشواز اين ماه مي روند که در زبان محلي بدان »قاباخلاما« گويند. قاباخلاما سنتي است که حتما بايد پيش از ماه رمضان اجرا شود تا همه جا براي حضور در ميهماني بزرگ خداوند آماده و پاکيزه باشد. در اين ميان، نظافت و غبارروبي مساجد با همکاري مردم و روحاني محل نيز از اعمال قطعي است که از سالهاي دور در ديار آذربايجان انجام مي شود. وي ادامه اعلام ميدارد: پيش از اينکه راديو و تلويزيون وارد جامعه ايران شود، روستاييان براي رويت هلال ماه به پشت بامها ميرفتند و ساعتها منتظر ميماندند. همزمان آنها چندين سوار به روستاها و شهرهاي اطراف مي فرستادند تا خبر رويت هلال ماه بياورد. فسفي ادامه ميدهد: در برخي از مناطق آذربايجان شرقي ازجمله توابع جلفا روز 27 ماه رمضان مصادف با مرگ ابن ملجم جشن مي گيرند. در اين روز، جوانان با چوب و کاه آدمک ابن ملجم را ساخته و پس از گرداندن در کوچههاي محل روي آن نفت ريخته و ميسوزانند. علاوه بر منابع آگاه متعدد و محققان بسيار در اين حوزه، تاليفات بسيار ارزشمندي وجود دارند که از آنها ميتوان نظرات بسيار مهمي درباره آداب و رسوم ماه مبارک رمضان در خطه آذربايجان دريافت. در کتاب وفاق اجتماعي در آذربايجان شرقي نوشته فهيمه حسين زاده در مورد مراسم روستاهاي حومه شهرستان شبستر و اطراف آمده است: از جمله مراسم ويژه اين منطقه در ماه مبارک رمضان اين است که روز پانزدهم اين ماه، جوانان درب خانهها را مي کوبند و با شعر به زبان محلي مي_گويند : »پانزدهم ماه رمضان ميهمان شماييم«. در اين هنگام صاحبخانه سنجد و گردو به آنها ميدهد. ابراهيم حق پرست، در مجموعه پژوهشي »رمضان در فرهنگ مردم« مينويسد: در برخي از روستاهاي آذربايجان شرقي از جمله حومه شبستر، مراغه، تسوج و اهر مراسم »کيسه دوزي« در روزهاي خاص اين ماه متداول است. آخرين جمعه ماه رمضان، 27 ماه رمضان يا آخرين پنجشنبه اين ماه روزي است که در نقاط مختلف استان، زنان و دختران گرد هم آمده و هر خانواده براي خود کيسهاي ميدوزد. سپس مقداري پول در اين کيسهها ميگذارند و بر آن دعا خوانده و فوت ميکنند و اين را تا سال ديگر در صندوقچه خود نگاه ميدارند. اين کيسه را »برکت کيسهسي« يا کيسه برکت ناميده و اعتقاد دارند بدين صورت هرگز دچار فقر و بيپولي نخواهند شد. در برخي منابع اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي آذربايجان شرقي نيز آمده است؛ در برخي از روستاهاي آذربايجان شرقي، جمعه آخر ماه رمضان زناني که بچهدار نميشوند هنگام عصر به مسجد رفته و 2 رکعت نماز حاجت به جا ميآورند. سپس از مسجد خارج شده و به منزل هفت زن که اسم آنها فاطمه است رفته و از هرکدام يک تکه پارچه ميگيرند. آنها از پارچههاي ياد شده پيراهني بچهگانه به نام پيراهن فاطمه دوخته و نزد خود نگاه ميدارند وعقيده دارند تا ماه رمضان سال آينده حتما بچهدار خواهند شد. *نيکي، نيکترين رسم آذربايجانيها در رمضان همانطور که در ابتدا گفته شد، ممکن است اين آداب و رسوم حتي از خانهاي به خانهاي ديگر متفاوت باشند پس نميتوان به هيچ منبعي به صورت قطعي تکيه کرد اما اگر به حرفهاي همه آدمهاي قديمي به دقت گوش بسپاريم به راحتي درمييابيم که وجه مشترک همه آداب و رسوم در ماه مبارک رمضان نه تنها در آذربايجان بلکه بين تمام مسلمانان چيزي نبوده جز »نيکي«. نيکي چيزي بوده فراتر از رسم و شبيه اصل. اصلي که همه مردم بيچون و چرا در به جاي آوردن آن در ماه مبارک رمضان اتفاق نظر داشتهاند. ممکن بود کسي به هر دليلي نتواند روزه بگيرد اما در اين که از دست يک دردمند و نيازمند بگيرند هيچ جاي شک نبود. به نظر ميآيد آنهمه آداب و رسوم که هيچيک بي ريشه و بياساس نبودند و از انجام آنها هدفي والا به نام خوبي و احسان پي گرفته ميشد، جاي خود را به مهمانيهاي تجملاتي دادهاند که افراد پس از هماهنگيهاي سخت و نفسگير در غذاخوريها جمع ميشوند و ميخورند و ميروند. ميروند، بيآنکه گرهي از گرهها باز کرده باشند، شکم گرسنهاي را سير کرده باشند.... به گزارش عصرآذربايجان به نقل از مهر، شايد عاقلانه نباشد که در عصر فناوري و تکنولوژي دوباره به سمت برخي سنتها و آداب و رسوم روي آوريم اما بيشک ميتوانيم اصل نيکي را در ابعاد تازهتري رواج بدهيم. نميتوانيم؟
گروه تاريخي: رمضان در آذربايجان شرقي نيز آداب و رسوم خاص خود را دارد اما شايد نيکي و احسان را بتوان شاخصترين و منظمترين رسم اين خطه دانست که اينروزها کمرنگ شده است. اين روزها از ماه مبارک رمضان، تنها »روزهگرفتن« باقي مانده است.