عصر آذربایجان

گزارش خبر

تلاش براي دين‌‌گريزي با جملات پرايهام فلسفي

ترجيح مي‌دهم هم در مسجد به خدا فکر کنم و هم در خيابان//

1396/07/02

گروه فرهنگي: دين اسلام شرط رسيدن به معنويات را فعاليت و تلاش براي سازندگي در دنيا مي‌‌داند و کتابِ آسمانيِ مسلمانان هر جا نام از نماز و ارتباط با خداوند متعال مي برد، در کنار آن به زکات و کمک به فقراء و فراموش نکردن انفاق دارد و گويي راه رسيدن به خدا از ميان منزل فقراء و نيازمندان است.

"ترجيح مي‌دهم دست يک فقير را بگيرم تا اينکه سالانه پول خودم را براي رفتن به حج به جيب عرب‌‌ها بريزم يا براي گرياندن مردم به جيب مداحان سرازير کنم!" در شبکه‌‌هاي اجتماعي اين دست پيام‌‌ها به وُفور دست به دست مي‌‌شود، پيام‌‌هايي که مُلهَم از نوشته‌‌ها يا گفته‌‌هاي برخي بزرگان ادبي يا فلسفي و انديش ورزان است.
جمله‌‌ي معروفي منتسب به دکتر شريعتي که گفته است: ترجيح مي‌دهم در خيابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اينکه در مسجد بنشينم و به کفش‌هايم فکر کنم! در اينکه کليّت جمله صحيح است شکي نيست، اما اين جمله ايهام از اين دارد که بسياري‌‌ها در مسجد مي‌‌نشينند و مسجدي و خدايي نيستند و خيلي‌‌ها که مسجدي نيستند خدايي هستند و به نوعي ميان مسجد و خدايي بودن انگاره جدايي را تبليغ مي‌‌کند.
اما از اين جمله که بگذريم آيا نمي‌‌شود ميان خوبي‌ها جمع نمائيم و الزاما با انجام يک خوبي  انجام خوبيِ ديگر محال است؟ مثلا نمي‌‌شود هم در مسجد نشست و به کفش‌ها هم فکر نکرد؟ يا مثلا نمي‌‌شود هم براي فقراء و درماندگان و نيازمندگان هزينه نمود و هم از مسجد و حَرم و امامزاده و عزاداري و نذر و احسانِ شام و نهار محرم غافل نشد؟
جواب اينست که نه تنها مي‌‌توان چنين بود بلکه اساسا هيچ دوقطبي بين دنيا و آخرت و فعاليت‌‌هاي دنيوي و اخروي در اسلام وجود ندارد و اتفاقا دين اسلام شرط رسيدن به معنويات را فعاليت و تلاش براي سازندگي در دنيا مي‌‌داند و کتابِ آسمانيِ مسلمانان هر جا نام از نماز و ارتباط با خداوند متعال مي‌‌برد، در کنار آن به زکات و کمک به فقراء و فراموش نکردن انفاق دارد و گويي راه رسيدن به خدا از ميان منزل فقراء و نيازمندان است. هدف کساني اين متن‌‌ها را نوشته و انتشار مي‌‌دهند صِرفا تخريب امور معنوي مانند حج و نماز و مسجد و عزاداري است و الّا بر همگان واضح است که سيره‌‌ي دائمي پيامبر عظيم_الشان اسلام و امامان بزرگوار شيعه عليهم السلام رسيدگي به فقراء و نيازمندان بوده است به حدي که بسياري از ايشان نشان زخم اَنباني را بر روي دوش خود داشته‌‌اند که ناشي از حمل غذا و خوراکي براي فقراء بوده است.
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از آناج  جالب اينجاست که در تمامي موارد، اين جملاتِ دوقطبي، کمک به فقراء و يک کار معنوي ديني را مقايسه مي‌‌کنند و مثلا نمي‌‌گويند که ترجيح مي‌دهم دست يک فقير را بگيرم تا اينکه سالانه پانصد ميليارد تومان آدامس بادکنکي وارداتي بجوم يا براي دوست دخترم خرس ولنتاين بگيرم! يا مثلا نمي‌‌گويند که ترجيح مي‌دهم دست يک فقير را بگيرم تا اينکه چند ميليون تومان بدهم و يک سگ بخرم و در خيابان‌ها سگبازي کنم! يا مثلا نمي‌‌گويند که ترجيح مي‌دهم دست يک فقير را بگيرم تا اينکه خانه‌‌ام را پر بکنم از زينتي جات طلا و نقره و در زير سايه همين شهر عده‌‌اي با شکم گرسنه بخوابند...
اي کاش قبل از نوشتن يا فورواد برخي جملات کمي بينديشيم.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

تلاش براي دين‌‌گريزي با جملات پرايهام فلسفي

ترجيح مي‌دهم هم در مسجد به خدا فکر کنم و هم در خيابان//
خروج

گروه فرهنگي: دين اسلام شرط رسيدن به معنويات را فعاليت و تلاش براي سازندگي در دنيا مي‌‌داند و کتابِ آسمانيِ مسلمانان هر جا نام از نماز و ارتباط با خداوند متعال مي برد، در کنار آن به زکات و کمک به فقراء و فراموش نکردن انفاق دارد و گويي راه رسيدن به خدا از ميان منزل فقراء و نيازمندان است.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها