سرويس سياسي:اجرايي شدن برجام در پرتو روابط متعادل با قدرت هاي جهاني ظرفبت ژئوپلتيک جديدي به سياست خارجي ايران مي دهد که مي تواند در خدمت توسعه اقتصادي کشور و ثبات منطقه اي قرار گيرد. دو ديدگاه در مورد جهت سياست خارجي ايران در دوران پس از برجام وجود دارد. يک ديدگاه با رويکردي توسعه اي بر ضرورت بهره گيري از منفعت اقتصادي برجام تاکيد مي کند. ديدگاه ديگر نيز با رويکردي سياسي-امنيتي بر منفعت ژئوپلتيک برجام تاکيد دارد. منطق رويکرد توسعه اي بيشتر بر اين مبناست که پذيرش توافق هسته اي با قدرت هاي بزرگ بر مبناي يک اضطرار داخلي اقتصادي در نتيجه تحريم هاي بين المللي شکل گرفت. خروج از محدوديت هاي اقتصادي فعلي نيازمند جذب سرمايه گذاري هاي خارجي وافزايش صادرات انرژي و بطور کلي ادغام اقتصاد ايران با اقتصاد جهاني است. از اين لحاظ، توسعه و پيشرفت اقتصادي ايران وابسته به تعامل با قدرتهاي اقتصادي جهان و نهادهاي بين المللي است. منطق رويکرد ژئوپلتيک بيشتر بر ضرورت تثبيت موقعيت و نقش ايران در معادلات سياسي-امنيتي منطقه و جهان قرار دارد. بر اين مبنا، استراتژي امنيت ملي ايران به خصوص در حوزه هايي که ارتباط مستقيم با مفهوم تهديد دارد (همانند ساير کشورها همچون آمريکا، روسيه، ترکيه و عربستان) در اولويت سياست خارجي است. از اين لحاظ، برجام با ايجاد يک ظرفيت جديد نقش ايران را در معادلات ژئوپلتيک خاورميانه افزايش داده و لذا بايد از فرصت بوجود آمده در جهت دفع معضلات و تهديدات استراتژيک با غرب و به خصوص آمريکا نهايت استفاده را کرد. از لحاظ عملي، هر دو رويکرد توسعه اي و ژئوپلتيک با مفهوم نقش ثبات بخش ايران در رويکرد سياست خارجي ارتباط مي يابد. انتظار دولت روحاني هم همانگونه که توسط رئيس جمهور، وزير خارجه محمد جواد ظريف، دبير شوراي امنيت ملي علي شمخاني، محمد نهاونديان رئيس دفتر رئيس جمهور و ساير مقامات بيان شده که برجام همزمان نفع اقتصادي و ژئوپلتيک براي ايران به همراه داشته باشد. يعني سياست خارجي ايران سعي دارد به نوعي بين تعاملات اقتصادي بين المللي و معادلات ژئوپلتيک منطقه اي تعادل ايجاد کند. اما چالش اصلي مخالفت هاي منطقه اي به خصوص از سوي عربستان و تا حدودي ترکيه است که بر جنبه منفي برجام بر جايگاه منطقه اي خود تاکيد مي کنند. نگراني اصلي اين دو کشور از بهبود روابط ايران و قدرت هاي غربي اروپايي و به خصوص آمريکا و پذيرش واقعيت اجتناب ناپذير نقش منطقه اي ايران است که از نظر آنها توازن قدرت را به ضرر آنها بهم مي زند. عربستان و ترکيه همچنين نگران از نزديکي روسيه به ايران هستند که چندان تصادفي و زودگذر نبوده و بيشتر از اين درک جديد روسها است که برجام ظرفيت جديدي به سياست خارجي ايران داده که در نهايت به نفع منافع روسيه است. با رفع تحريم هاي بين المللي روسيه تجارت تسليحاتي و مبادلات اقتصادي با ايران را از سر مي گيرد و افزايش قدرت منطقه اي ايران بر نقش ثبات بخش اين کشور در منطقه مي افزايد که اين خود در اولويت روابط روسيه با ايران است. بر اين مبنا، سعودي ها که به ناچار مجبور شدند تا بطور رسمي برجام را بپذيرند، اکنون با يک تغيير استراتژي سعي دارند اثرات مثبت برجام بر تقويت جايگاه ژئوپلتيک ايران در منطقه را از طريق تشديد فشارها در کنگره و سناي آمريکا براي اعمال تحريم هاي جديد و جلوگيري از اعطاي امتيازات اقتصادي به ايران محدود کنند. طبق گزارش اخير کريستين ساينس مانيتور سعودي هاي 11 ميليون دلار براي لابي کردن عليه ايران سرمايه گذاري کرده اند. اند. دولت اردوغان در ترکيه هم با نگاهي بدبينانه اجرايي شدن برجام را مساوي با افزايش نقش منطقه اي ايران و به ضرر منافع منطقه اي خود به خصوص در بحران سوريه مي بيند و به همين دليل سعي کرده تا جبهه واحدي با سعودي ها تشکيل دهد.تشديد تنش هاي ژئوپلتيک پسا برجام به نفع ايران نيست. ورود سرمايه گذارهاي خارجي و رونق اقتصادي نياز به ثبات در منطقه دارد و اين خود نيازمند رفع تنش هاي منطقه اي با عربستان و ترکيه در حوزه بحران هاي عراق و سوريه و به خصوص حل مسئله داعش است. همزمان اهميت اصلي ايران براي کشورهاي غربي به دارا بودن يک دولت قوي است که همزمان قادر به حفظ ثبات خود و ايفاي نقش منطقه اي براي حل بحران هاي جاري است. واقعيت اين است که اضطرار ژئوپلتيک منطقه اي کشورهاي غربي را در مسير دستيابي به توافق هسته اي با ايران قرار داد. عدم تعامل با ايران در سالهاي گدشته محدوديت هاي استراتژيکي براي کشورهاي غربي در حل بحران هاي منطقه اي و سرکوب حرکت هاي تروريستي مثل داعش ايجاد کرد. اين تحول کشورهاي غربي را در روند پذيرش اين تصميم استراتژيک قرار داده که نمي توان نقش ايران را در معادلات منطقه اي و حتي جهاني ناديده گرفت. از اين لحاظ، حضور ايران در مذاکرات صلح سوريه بيشتر با موافقت آمريکا و اصرار کشورهاي اروپايي بر مبناي رويکرد جديد غرب به نقش ايران در دوران پسابرجام به عنوان يک کارگزار ثبات بخش براي حل اين بحران است. به عبارت ديگر، اهميت برجام بر مبناي نگاه جديد ژئوپلتيک قدرت هاي غربي نسبت به نقش ايران در ايجاد ثبات منطقه اي است. فدريکو موگريني نماينده اتحاديه اروپا اخيرا گفته که نگراني هاي عربستان را درک مي کند اما واقعيت اين است که نمي توان ايران را در نقشه منطقه ناديده گرفت. اين ديدگاه در رئيس جمهور و وزير امور خارجه آمريکا باراک اوباما و جان کري هم برجسته است. در واقع، مشروعيت مخالفت عربستان با برجام در مجموعه غرب و در سطح بين المللي پذيرفتني نيست. در شرايطي که سعودي ها سياست تهاجمي در بمباران يمن و اخلال در روند صلح سوريه از طريق حمايت از تروريست هاي تکفيري را دنبال مي کنند، به همان اندازه مخالفت ها بر ضد اين کشور در غرب ريشه مي دواند. چون قدرتهاي جهاني با اعمال هرگونه سياست هاي جنگ طلبانه در منطقه به خصوص به لحاظ گسترش تروريسم مخالف هستند. ژئوپلتيک برجام حتي معادله روابط با روسيه، چين، هند، ژاپن و غيره را به نفع ايران تغيير داده است. در شرايط بهبود روابط ايران با اروپا و آمريکا اين کشورها به سرعت خواهان توسعه روابط همه جانبه با ايران شدند. رفع تحريم هاي اقتصادي مانع اصلي تجارت آنها با اقتصاد 80 ميليوني ايران را از بين برد. حل معضل استراتژيک هسته اي و مشارکت ايران در حل مسائل منطقه اي هم اهميت ژئوپلتيک ايران را در نزد آنها افزايش داد.برجام در پرتوفهم درست قدرت هاي جهاني از ضرورت پذيرش نقش منطقه اي ايران در تامين صلح و امنيت منطقه اي و به خصوص مبارزه با تروريسم داعش اجرايي گرديد. سياست خارجي ايران بايد از ظرفيت ژئوپلتيک دوران پسا برجام و روابط متعادل با قدرت هاي بزرگ براي رفع تنش هاي منطقه اي و پيشبرد رويکرد توسعه اي و رونق اقتصادي استفاده کند.
سرويس سياسي:اجرايي شدن برجام در پرتو روابط متعادل با قدرت هاي جهاني ظرفبت ژئوپلتيک جديدي به سياست خارجي ايران مي دهد که مي تواند در خدمت توسعه اقتصادي کشور و ثبات منطقه اي قرار گيرد.