پدراني از جنس غيرت و غربت

گروه گزارش: خانه‌ي سالمندان، مرکز نگهداري پدراني است که پيچ و خم‌هاي زندگي قامتشان را خميده کرده‌است مرکزي که ديوار به ديوارش فريادهاي سکوت تکيه‌گاهايي است که دست‌هايشان با زحمت پينه بسته است.

گروه گزارش:  خانه‌ي سالمندان، مرکز نگهداري پدراني است که پيچ و خم‌هاي زندگي قامتشان را خميده کرده‌است مرکزي که ديوار به ديوارش فريادهاي سکوت تکيه‌گاهايي است که دست‌هايشان با زحمت پينه بسته است. پدران زحمتکشي که در و دشت با گام‌هايشان آشنا است و نگاه‌شان حکايتي است از رازهاي سر به مهر دلواپسي فرزندانش، پدراني که روزي عطرشان تمام فضاي خانه را مي‌گرفت اما اکنون در خانه‌ي تنهايي با دلتنگي، روزهايشان را سپري مي‌کنند. راهي خانه‌ي سالمندان محبت تبريز شدم خانه‌اي که اميد پدران مهربان و خونگرم است، گويا اين مرکز از مکان قبلي خود نقل مکان کرده از در که وارد مي‌شوم بوي خاک و رنگ از ترميم و بازسازي اين مرکز خبر مي‌دهد.مدير مرکز و مددکاران با استقبال گرم من را به داخل سالن راهنمايي مي‌کنند اين حجم از مهرباني در کارکنان اين مرکز مرا به وجد مي‌آورد خوشحالم از اينکه هنوز هم کساني هستند که دل‌هايش مثل آب زلال است، کساني که با جان و دل براي پدران اين سرزمين خدمت مي‌کنند. به سراغ پدراني مي‌رويم که شايد غم و اندوه دوري اذيتشان کند اما هنوز هم مهرباني از چشم‌هاي معصومشان محو نشده است.با پدري حرف مي‌زنم که مهر و عطوفت از چشمانش نمايان است او مي‌گويد: 82 سال سن دارم و اهل ميانه، براي ترک و رهايي از اعتياد به اين مرکز مراجعه کرده‌ام.
از او که مي‌پرسم آيا فرزندانت به ديدنت مي‌آيند يا نه، مي‌گويد: از بچه‌هايم راضي هستم به من سر مي‌زنند و هرزگاهي با تماس‌هايشان جوياي احوالم هستند.اين پدر مي‌گويد: حدود دوماه است که به اين مرکز آمده‌ام و هيچگونه احساس غربت نمي‌کنم، مددکاران و مدير اين مرکز بسيار خوش اخلاق و مهربان هستند و لحظه‌اي احساس دلتنگي نمي‌کنم.
به سراغ مردي مي‌روم که گويا غمگين است، دلتنگي را در چهره‌ي خسته‌اش مي‌بينم با او که صحبت مي‌کنم مي‌گويد: 85 سال دارم البته به گفته‌ي مدير مرکز گويي کمي سنش رو بالاتر گفته و جوان‌تر از اين حرف‌ها است.از او در رابطه با دليل آمدنش به اين مرکز مي‌پرسم سکوت مي‌کند و کمي بعد با چشماني پر از اشک مي‌گويد: دلتنگ خانواده‌ام هستم ولي آن‌ها به ديدنم نمي‌آيند معلوم بود که غم و اندوه فراواني دارد ولي سکوت مي‌کند و چيزي بروز نمي‌دهد. با اشاره به مدير مرکز مي‌گويد: خانم درخشان دخترم هستند از وقتي آمدم اينجا هر حرفي داشتم بهش گفتم واقعا زحمت‌کش هستند و به ما لطف دارند.
با پيرمرد عصا به دستي حرف مي‌زنم که دور يک ميز نشسته‌است او مي‌گويد: 78 ساله هستم و کارمند شرکت دخانيات بودم. در اثر حادثه‌ي زلزله از ناحيه سر به شدت آسيب ديدم بعد زلزله در اروميه جراحي شدم و پسرم مرا به اين مرکز آورد و هرزگاهي جوياي احوالم مي‌شوند. اين پدر با اندکي دلخوري مي‌گويد: از خانوادم به نسبت راضي هستم به دليل وضعيت نامطلوبي که داشتم به اينجا آوردند که توسط مددکاران و پرستاران اين مرکز معالجه شوم.
سراي اميد پدران دلتنگ
با مرد بلند قامت سخن مي‌گويم که بسيار خوش‌اخلاق و مهربان بود و از وقتي آمدم اينجا با شوق و ذوق در حال کمک به دوستانش است و گل‌هاي جديد مرکز را جابه جا مي‌کند و مي‌گويد من با اين گل‌ها زندگي مي‌کنم به پاي حرف‌هاي اين مرد با تجربه مي‌نشينم مي‌گويد: ??ساله هستم و راننده تريلي و ماشين‌هاي سنگين بودم اما به دليل مصرف مواد مخدر فلج شدم و براي ترک اعتياد به اين مرکز آمدم که الان حدود سه سال و چهار ماه است که ترک کرده‌ام و به طور کامل درمان شده‌ام.
او با بغضي طولاني مي‌گويد: اينجا خانه‌ي اميد ما و همه‌ي افرادي است که اينجا زندگي مي‌کنند هر چند روز پدر پيش خانواده‌ام نبودم و اين بسيار برايم غم انگيز بود ولي خود کرده را تدبير نيست، خودم باعث همه‌ي اين اتفاقات شدم.اين پدر دلسوز مي‌گويد: از خانواده‌ام و کارکنان اينجا راضي هستم خانواده‌ام هرزگاهي به من سر مي‌زنند و اين برايم يک دنيا ارزش دارد که هنوز فراموشم نکرده‌اند.سراغ مردي مي‌روم که تبسم لحظه‌اي از صورت پر مهرش محو نمي‌شود، با او که حرف مي‌زنم انگار نمي‌تواند حرف بزند ولي با چشمان معصوم و مهربانش به من خوشامد گويي مي‌کند و برايم صندلي مي‌آورد که بشنيم، پرده‌هاي مرکز را مرتب مي‌کند و با خوشحالي بادکنک‌ها را براي تولد آماده مي‌کند. از تولدي بگويم که براي پدران مهربان و دلسوز بهمن ماهي در اين مرکز گرفته شد و من سعادت نصيبم شد تا در کنار اين عزيزان باشم و برق خوشحالي را در چشمانشان ببينم.وارد اتاق که مي‌شوم پرتره‌ها و نقاشي‌هاي جذاب و زيبايي به چشم مي‌خورد که با همين دست‌هاي پينه بسته بر روي کاغذ نقش بسته است.
وجود 9 مرکز نگهداري سالمند در آذربايجان شرقي
مديرکل بهزيستي آذربايجان شرقي با بيان اينکه تعداد 9 مرکز سالمند در استان فعاليت مي‌کنند، گفت: هم اکنون 434 سالمند در اين مراکز نگهداري مي‌شوند.فرگل صحاف، با اشاره به فرهنگ بالاي خانواده‌ها بيان مي‌کند:  زير يک درصد سالمند، در مراکز سالمندان استان نگهداري مي‌شوند که اين نشان از فرهنگ بالاي خانواده‌ها و گوياي اين است که مراقبت از سالمندان در خانه‌ها اتفاق مي‌افتاد.او ادامه‌مي‌دهد: مرکز سالمندان محبت تبريز اکنون پذيراي 36 سالمند است با توجه به اينکه اکنون فضا بزرگتر شده تعداد پذيرش هم در طي روزهاي آتي افزايش مي‌يابد.او اضافه مي‌کند: تعداد 575 مرکز روزانه و شبانه در سطح شهر فعاليت مي‌کنند که به طور متوسط اگر 5 نفر پرسنل در نظر گرفته شود نزديک به سه هزار کادر تحصيل کرده در اين مراکز مشغول به کار هستند.صحاف بيان مي‌کند: بالاي 90درصد فعاليت‌هاي بهزيستي به بخش‌هاي دولتي واگذار شده‌اند که اين نشان دهنده‌ي اشتغالزايي و ارائه خدمات بهينه توسط مراکز غير دولتي و در دسترس مردم است که جزء مهم‌ترين فعاليت‌هاي بهزيستي مي‌باشد.
مدير کل بهزيستي آذربايجان شرقي ادامه مي‌دهد: در دهه فجر 38 عنوان آماده‌ي افتتاح داريم که از مراکز و فعاليت‌هاي جديد رونمايي خواهد شد، که در اين راستا 93 مسکن معلول و مددجو نيز افتتاح شده است.او مي‌گويد: 421 واحد مسکوني در سال 1401 افتتاح شده‌است که قريب به 21 ميليارد وام‌ بلاعوض و 12 ميليارد و 350 ميليون نيز به عنوان وام قرض الحسنه، تسهيلات مسکن داده شده است.
وي از افتتاح 71 واحد اشتغال خبر مي‌دهد:  71 واحد اشتغال نيز در سراسر استان در حال افتتاح است که تعدادي توسعه اشتغال و حمايت‌هاي کارفرمايي و بيمه کارفرمايي، پيش فرمايي شده‌اند و تعدادي نيز کارگاه‌هاي جديد هستند که در اختيار معلولان و مددجويان قرار گرفته شده تا کارگاه‌هاي اشتغال زايي را افتتاح کنند که نوعي کارآفريني است.او ادامه مي‌دهد: در سال 1401 تعداد 5060 نفر معلول به مبلغ 275 ميليارد ريال و تعداد 3 هزار و 619 زن سرپرست خانوار به مبلغ 172 ميليارد ريال اشتغال به کار شده‌اند مي‌توان گفت که تقريباً آمار عملکردهاي اين اشتغال‌ها در مدت زمان 15 ماه شکل گرفته است.
حفظ عزت نفس پدران سرزمين‌مان وظيفه همگاني است
 مدير مسئول مرکز توانبخشي و نگهداري سالمندان محبت نيز مي‌گويد: اين مرکز در سال 1394 افتتاح شده است که در حال حاضر تعداد 40 سالمند نگهداري مي‌شوند و حدود 16 پرسنل مشغول به کار هستند.مهسا درخشان خاطر نشان مي‌کند: اين مرکز معمولا براي سالمندان بدسرپرست و بي سرپرست است که از طريق اورژانس اجتماعي، کلانتري و يا از بيمارستان‌هاي دولتي به اين مراکز منتقل مي‌شوند.
وي از شرايط اقتصادي مي‌گويد: تا سال قبل به ازاي هر سالمند دو ميليون تسهيلات داده مي‌شد که از آذرماه سال جاري به سه ميليون رسيده است، سال قبل برآوردي که از مرکز گرفته شد حدود 10ميليون هر سالمند به تسهيلات نياز داشت ولي در حال حاضر به هر سالمند 3ميليون تعلق مي‌گيرد.وي اضافه مي‌کند: هر ماه 120 ميليون تسهيلات به  اين مرکز داده مي‌شود که با اين مقدار بايد اجاره مکان، حقوق و بيمه‌ي پرسنل، وعده‌هاي غذايي، درمان سالمندان و غيره را پرداخت کرد به همين دليل به کمک‌هاي مردمي و خيرين نياز داريم.درخشان، ادامه مي‌دهد: متاسفانه خيرين و مردم با اين ديدگاه که سالمندان ديگر عمر خود را کرده‌اند حاضر به کمک نيستند، در حالي که عمر دست خدا است و من و همکارانم بايد کاري کنيم که عزت نفس اين افراد جريحه دار نشود چون بالاخره اين افراد پدران ما هستند و قبلا براي خودشان يلي بودند و برو بيايي داشتند.
وي ايجاد آرامش براي سالمندان را بزرگترين هدف مددکاران اين مرکز عنوان کرده و مي‌افزايد: در اين مرکز روانپزشک و روانشناس و يک معلم نقاشي نيز داريم که روي مشکلات و بيماري‌هاي روحي رواني سالمندان کار مي‌کنند و با استفاده از روش‌هايي مثل بازي درماني و ورزش درماني و کلاس‌هاي نقاشي به فکر بهبود وضعيت آن‌ها هستيم.ئي با ابراز ناراحتي مي‌گويد: متاسفانه برخي خانواده‌ها شرايط اقتصادي و خانوادگي مناسبي ندارند و علارغم ميل باطني قادر به نگهداري از والدين خود نيستند و در اينگونه موارد ما سعي مي‌کنيم اين افراد را بپذيريم که در آسايش باشند و خانواده‌ها آسيب نبيند.
به گزارش عصر آذربايجان به نقل ازايسنا، مدير مرکز توانبخشي و نگهداري سالمندان محبت خاطرنشان مي‌کند: ما هر کاري کنيم اين مرکز مثل خانه‌ي خودشان نمي‌شود ولي سعي مي‌کنيم  نيازهايشان را برطرف کنيم تا بتوانند باقي عمرشان را با آسايش و آرامش سپري کنند.او در پايان بيان مي‌کند: دعاي خير اين عزيزان هميشه بدرقه‌ي راهم بوده و توانستم همه‌ي اين سال‌ها اين مرکز را اداره  و مونس و همدمي براي اين پدران گران قدر باشم.

منبع :