عصر آذربایجان

گزارش خبر

تربيت انسان خودخواه به همين سادگي

تربيت انسان خودخواه به همين سادگي

1395/05/24

گروه گزارش: شايد خيلي از پدران و مادران چون امروز در دوران کودکي خويش بنا به عرف و مقتضيات زمان چندان از والدين ابراز احساس و علاقه يا نوازش علني و آشکار نديده باشند و حال ابراز مهر و علاقه و حمايت هاي گاه افراطي نيز متاثر از آن گذشته است.

گروه گزارش: شايد خيلي از پدران و مادران چون امروز در دوران کودکي خويش بنا به عرف و مقتضيات زمان چندان از والدين ابراز احساس و علاقه يا نوازش علني و آشکار نديده باشند و حال ابراز مهر و علاقه و حمايت هاي گاه افراطي نيز متاثر از آن گذشته است.
 بدون ترديد خانواده و چگونگي روابط ميان اعضاي خانواده و کيفيت ارتباط والدين با فرزندان، در شکل گيري شخصيت و رشد اجتماعي، عاطفي و عقلاني فرزندان نقش و اهميت فراواني دارد. روانشناسان معتقدند محيط خانه اولين و بادوام ترين عامل در رشد شخصيت افراد يک خانواده است.
فرزندسالاري، شکلي از شرايط خانوادگي است که در آن، فرزند يا فرزندان در بالاي هرم سلسله مراتب قدرت قرار گرفته اند و بر والدين سلطه دارند که در شکلهاي مختلف بروز مي يابد.فرزندسالاري را مي توان يک روش افراطي در زمينه پاسخگويي به نيازهاي طبيعي و غير طبيعي فرزندان به حساب آورد.
اصطلاح فرزندسالاري بار معنايي منفي دارد و از آن، حکومت فرزندان در خانواده، برنده شدن فرزندان در رويارويي با والدين، حرف شنوي نداشتن فرزندان از والدين و امثال آنها بر اشت ميشود و با اصطلاح فرزند محــوري که در آن بيشتر فعاليت هاي والدين برمحور خواسته ها و برنامه هاي فرزندان تنظيم مي شود، متفاوت است. فرزندسالاري، با شدت کمتر، به معني برآورده کردن زياده از حد خواسته هاي فرزندان يا به اصطلاح، وقف کودکان شدن است؛ و در حالت افراطي به صورت سلطه مستقيم و ديکتاتوري فرزندان در خانه آشکار مي شود.
 شايد خيلي از پدران و مادران چون امروز در دوران کودکي خويش بنا به عرف و مقتضيات زمان چندان از والدين ابراز احساس و علاقه يا نوازش علني و آشکار نديده باشند و حال ابراز مهر و علاقه و حمايت هاي گاه افراطي نيز متاثر از آن گذشته است.شايد هم ارتقا سطح سواد و آگاهي اين نسل از والدين دليل اين امر بوده و آنان اين ابراز علاقه را به صلاح روح و روان کودکانشان مي دانند و احتمالا تک فرزندي و فرزند کم نيز مزيد بر علت باشد. بالاخره و به هر دليلي که هست اين علاقه افراطي و احساسي به صورت يک اتفاق، کاملا در جامعه ملموس است و مي توان اين شيفتگي والدين نسبت به فرزندان را به وضوح در رفتار آنها ديد. کودکي که چون عزيز دل والدين است، درهمه برخوردها با اجتماع، حق به او داده مي شود و تحت حمايت احساسي و نه منطقي والدين همه جا خود را ذي حق و طلبکار مي داند و با همين حال وضع بزرگ مي شود، فرداي بزرگسالي نه راه تعامل و مدارا با ديگران و نه شيوه مروت و مهرباني با دوستان را مي شناسد.چنين شخصيتي عذرخواهي و پوزش به هنگام خطا و جفا در حق ديگري را نيز يادنگرفته و همين خلقيات او را به فردي منزوي ، نامحبوب، ديرجوش و تنها و کم دوست مبدل خواهد ساخت.
آموزه هاي اسلامي و متون ديني، ما را به رعايت حد ميانه و آزادي مشروط در روابط بين اعضاي خانواده و از جمله رابطه والدين و فرزند توصيه مي کند. چرا که در فرهنگ اسلام هر چه که در اختيار انسان مي باشد، حتي فرزندان امانت الهي اند و خانواده مسئول حفظ سلامت، رشد و سعادت آنها است. امام سجاد عليه السلام در رساله حقوق خويش مي فرمايد: «فانک مسئول عما وليته” ، “تو مسئول آنچه که در اختيارت قرار داده اند، هستي».بنابراين فرزندان در دست والدين امانت الهي هستند. پس پدران و مادران بايد در حفظ و نگهداري آنها کمال دقت را داشته باشند و در مراقبت و نظارت بر اعمالشان از هيچ کوشش و تلاشي دريغ نورزند و آنها را به نيکي دعوت کنند و مانع هر گونه لغزش و انحرافي از جانب آنها شوند و آنها را به حال خود رها نکنند.
از نظر دين دوران تربيت به سه دوره تقسيم شده است. امام در روايتي مي فرمايد: «الولد سيد سبع سنين و عبد سبع سنين و وزير سبع سنين» .دوران هفت سال اول کودک، دوران سيادت و آقايي اوست، دوران هفت سال دوم، دوران اطاعت و هفت سال سوم، دوران وزارت است.دوران سيادت  بدين معنا نيست که کودک بايد به طور مطلق آزاد باشد و هر کاري که خواست انجام دهد و هيچ محدوديتي نداشته باشد. بلکه به اين معنا مي باشد که در اين دوران، کودک تکليف و مسئوليت ندارد و اگر از او درخواست کرديد که کاري را انجام دهد، نبايد مورد مؤاخذه و سؤال قرار گيرد. به همين دليل اسلام آموزشهاي رسمي را در هفت سال دوم طرح کرده است.
و اگر دوران هفت سال دوم را “دوران اطاعت” ناميده است، بدين معنا نيست که والدين مي توانند با ديکتاتوري مطلق همه چيز را بر او تحميل کنند. بلکه بايد با برهان با او سخن گفت. چرا که کودک در اين دوران وارد مرحله برهان پذيري مي شود و استدلال هاي منطقي والدين و مربيان خود را درک نموده و آزادي اعمال و رفتارش حد و مرز پيدا مي کند.
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از تبريز بيدار بررسي ها نشان مي دهد کودکاني که در هفت سال دوم عمر خود، از آزادي هاي زياد و بي حساب برخوردار بوده اند، در آينده دچار تندروي و افراط کاري هاي زياد شده اند و در درياي مفاسد و انحطاط اخلاقي سقوط کرده اند. به همين جهت است که اسلام اين مرحله را، دوران اطاعت فرزند نسبت به والدين، معرفي کرده است.دوران هفت سال سوم که “دوران وزارت” ناميده شده است، بايد بر اساس تفاهم هر چه بيشتر بين والدين و فرزندان شکل گيرد و انس و صفا و خيرخواهي بر روابط بين آنها حکومت کند. زيرا شرايط اين دوره به گونه اي نيست که بتوان بر او سخت گيري کرد و يا به گونه اي رفتار نمود که فرزند احساس محدوديت و استبداد و ديکتاتوري کند که در آن صورت به طغيان و ايستادگي در برابر والدين و يا فرار و گريز از خانواده منجر خواهد شد. پس بايد به طور معقول و صحيح او را کنترل کرده تا هم به غرور جواني او لطمه وارد نشود و هم کاملاً آزاد و رها نباشد.

منبع :

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

تربيت انسان خودخواه به همين سادگي

تربيت انسان خودخواه به همين سادگي
خروج

گروه گزارش: شايد خيلي از پدران و مادران چون امروز در دوران کودکي خويش بنا به عرف و مقتضيات زمان چندان از والدين ابراز احساس و علاقه يا نوازش علني و آشکار نديده باشند و حال ابراز مهر و علاقه و حمايت هاي گاه افراطي نيز متاثر از آن گذشته است.

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها