سرويس سياسي:اين روزها روزهاي خوبي نيست براي کساني که مي خواهند اخلاق مدار باشند اما در عرصه سياسي هم فعاليت کنند . نگوييد اخلاق و سياست هيچ ملازمتي با هم ندارند که دارند ؛ زيرا سياسي ترين فردي که من مي شناسم متخلق ترين آنها هم بود و حتي حاضر نشد بر عليه محمدرضا شاه ، شعاري غير اخلاقي و غير شرعي بسازند و در جواب کسانيکه مي خواستند به شاه نسبت ناروا دهند در کمال فتوت و مردانگي فرمود: بانردبان معصيت نمي شود به پشت بام سعادت رسيد ؛ و اين يعني ترکيب مبارک سياست و ديانت . انتخابات که مي رسد همه سياسي مي شوند و دوست دارند در المپيک پارلمان ايران نقشي داشته باشند . حالِ شرکت کنندگان در اين المپيک هم حالِ عجيبي است و آن تصاحب بالاترين سکو و يکي از 290مدال طلاست ؛ تعارف که نداريم در المپيک پارلمان ايران ، فقط مدال طلا ارزش دارد و بقيه مدال ها براي کسانيکه بدون تمرين وارد مسابقه شده اند افتخاري محسوب نمي شودحتي اگر آن کانديداي مغلوب قبل از همه براي رقباي پيروزش پيام تبريک بفرستد ! اما در اين گيرودار براي کسانيکه در تمرين دموکراسي و رفتارهاي سياسي مبتني بر کنش هاي اخلاقي از رقبا عقب مانده اند بايد چاره اي انديشيد چون المپيک عرصه رقابت است نه ميدان تمرين . رفتارهاي دور از شأن برخي افراد ، بگذاريد راحت تر بگويم برخي اَبَر دلال هاي انتخاباتي را نمي دانم چه کساني رصد مي کنند و آيا کسي هست که به فکر مهار آنها باشد يا خير ؟! شخصيت هايي که چهار سال برنامه ريزي مي کنند تا در چهار سال ديگر به ريش مردم بخندند. چهار سال لابي مي کنند تا چهار سال ميدان بازي شان را به راهروهاي مجلس بکشانند . چهار سال تلاش مي کنند تا چهار سال ديگر پستي براي خود و ديگر اطرافيان شان دست و پا کنند، چهار سال دگر ديسي تمرين مي کنند تا بسته به شرايط يا مار باشند يا ماهي و اين ماراتون در زير پوست شهر و به دور از هياهو در جريان است بدون آنکه آبي از آب تکان بخورد ! اَبَر دلالان، ادبيات خاص خودشان را دارند و مبناي ماندن يا ترک کردن يک کانديداي مجلس را چيزي براي آنها تعيين نمي کند مگر تشخيص مقدار بهره اي که مي توانند از آن نماينده بالقوه پارلمان دشت کنند . اگر احتمال و تداوم اين بهره برداري ممکن بود که فَبِها آن کانديدا را در کنار چهره هاي جديد و ناپخته نگه مي دارند چون چند آبشخور بهتر از يک آب باريکه است و اگر استيفاي حق نداشته شان مقدور و ميسور نشد، ادبيات عوض مي شود و آن هم هيچ نيست مگراينکه جاي مالک و مملوک اطلاعات را عوض مي کنند بين کسانيکه احتمال رقابت سرسختانه آنها محتمل تر است!! اسامي اين قبيل آدم ها کمابيش براي همگان آشکار است و اين روزها اگر کمي گوش تيز داشته باشي صداي گرفته و خش دار آنها که از فرط مجيز گويي دچار التهاب تارهاي صوتي شده اند همه جا پيچيده است اما شنيدن صداي آنها مستلزم قابليت دريافت فرکانس هاي خاص هست و بقاياي خيمه هاي آنها در ستادهاي تبليغاتي کانديداهاي ادوار گذشته هنوز پابرجاست ؛ جالب تر اينکه آدمک هاي انتخاباتي اين قابليت رادارند که همزمان از چند نفر دلبري کنند ؛ و به قول خودشان آنها مرده شور هستند و اينکه جنازه چه کسي را روي تخته سرد انتخابات بشويند مهم نيست مهم اين است که از هر جنازه چه چيزي به آنها مي رسد . سمت ديگر اين معامله جالب تر است و آن اينکه يک کانديداي محترم چگونه و با چه استدلالي به خود مي قبولاند که با اين آدمک هاي انتخاباتي دمساز شود؟!آدمک هايي که مانند بد افزارهاي اينترنتي درحاليکه به ريش سيستم عامل تو مي خندند اطلاعات و دارو ندارت را به جايي ديگر مخابره مي کنند . آدمک هايي که هم از آخور مي خورند و هم از توبره !!! آدمک هايي که دانه را در خانه تو مي خورند و در بستر اغيار تخم مي گذارند و اين نهايت ظرافت و هنر انهاست غافل از اينکه چهار سال ديگر آن تخم ها جوجه خواهند داد ، جوجه هايي که شبيه رقيب هستند تا صاحب ستاد! اشتغالزايي اين آدمک ها شايد يکي از دلايلي باشد که بزرگان قصد مقابله با آنها را ندارند چون بازار که داغ مي شود اين تقاضاست که اعتبار اجناس را تعيين مي کند و قيمت ها وابسته ميزان مشتري هاي صف کشيده هستند. تا اسفندماه زمان زيادي نمانده است و سلامت انتخابات بستگي به اين دارد که اين آدمک ها تا چه حدي مهار شده باشند . آدمک هايي که رهزن دين هستند و باورهاي مردم را به صلابه منافع خود مي کشند و روح دموکراسي را در مسلخ خواسته هاي نامشروع خود قرباني مي کنند.توسعه و آباداني کشور وابسته به انتخابي از سر عقلانيت و مبتني بر مصالح نظام و تعالي همه جانبه است و يقينا با وجود آدمک هاي انتخاباتي صلاح و سلامتي براي انتخابات متصور نيست.
سرويس سياسي:اين روزها روزهاي خوبي نيست براي کساني که مي خواهند اخلاق مدار باشند اما در عرصه سياسي هم فعاليت کنند .