گروه تاريخي: مخزن نسخه هاي خطي کتابخانه مرکزي تبريز از جمله گنجينه هاي کم مانند حوزه تاريخ شعر و ادب ايران محسوب مي شود که علاوه بر داخل کشور، مخاطباني از سراسر جهان دارد و براي جمع آوري آثار خفته در آن نزديک به 2 قرن زمان صرف شده است. از در کتابخانه مرکزي تبريز که وارد مي شوي، تنديس بزرگان حوزه فرهنگ، هنر و ادب تبريز را در مقابلت قد برافراشته مي بيني؛ علامه اميني، استاد محمدحسين شهريار، حاج محمد نخجواني، حاج حسين نخجواني، محمد علي خان تربيت و ... انگار اين پيکره هاي رنگ طلايي با چشمان خيره به تو زل زده اند و از اينکه ميراث دار خوبي برايشان نبوده اي، با زبان بي زباني تو را مذمت مي کنند. خواندن شرح تنديس ها و آشنايي با خلاصه زندگي اين بزرگان که هر کدام مانند ستاره اي پرسو در سپهر دين، ادب، فرهنگ و تاريخ و هنر ايران زمين درخشيده اند، غم جانکاهي را بر دلت حواله مي کند و تو از اينکه مي بيني بعد از گذشت 62 سال از بنيان گذاري کتابخانه مرکزي ('ملي' سابق)، درِ گنجينه مخطوطات اين مرکز کتاب همچنان بر لنگه کتب اهدايي برادران نخجواني و تني انگشت شمار ديگر مي چرخد، متاسف مي شود. وقتي که مسوول مخزن نسخ خطي کتابخانه مرکزي تبريز، دستگيره در مخزن را براي باز کردن آن مي چرخاند، در دلت غوغايي است؛ در انديشه آن هستي که اکنون با چه کتاب هايي روبرو خواهي شد. قدم که به محوطه چوبي مخزن مخطوطات مي گذاري، انگار نفوس اهداکنندگان نسخ خطي و نسخه هاي قديمي سنگي و سربي بر قلبت سنگيني مي کند؛ از اينکه افزون بر يک قرن پيش بزرگاني در تبريز بوده اند که همزمان با تجارت، شهرهاي مختلف جهان، از چين و ماچين تا ينگه دنيا، را براي پيدا کردن آفريده هاي ادبي و هنري نياکان شان زيرپا گذاشته اند، متحير مي شوي. ارزش کار اين بزرگان زماني آشکار مي شود که بدانيم در روزگار تلاش برادران نخجواني براي گردآوري نسخه هاي خطي بزرگان علم و ادب ايران زمين در يک قرن قبل، سفر از تبريز به تهران با کاروان و ساربان نزديک يک ماه طول مي کشيد و آن 2 برادر در چنين روزگاري، شهرهاي مهم جهان را براي يافتن يک نسخه از يک دانشمند، اديب يا شاعر ايراني، زير پا گذاشته اند. غم گمنامي و ارزش کافي ندادن به کار اين انسان هاي ارجمند، زماني دوچندان مي شود که مي بيني بر خلاف تبريز قديم، در تبريز جديد، نخبگان تجاري و اقتصادي و پزشکان و مهندسان درجه اول شهر، نه تنها دغدغه فرهنگ عمومي که خريد کتاب از جمله شاخص هاي آن است، ندارند، بلکه خود نيز چنان در چنبره ماديات و پول پرستي گرفتار آمده اند که خريدن کتاب براي خودشان نيز را به دست طوفان نسيان سپرده اند؛ و اينجاست که در مي يابي تفاوت اصلي بين تبريز قديم و تبريز جديد نه در ساختار و کالبد شهر، بلکه در وجود يا عدم وجود شهروندان فرهيخته آن، است. اين در حالي است که بنا بر آنچه در حاشيه »ديوان کمال خجندي« نوشته شده است: 'حاج محمد نخجواني، تاجر مجموعه دار تبريزي، براي تهيه اين کتاب ناگزير از سفر به کشورهاي هندوستان، چين، لبنان، ايتاليا و فرانسه شده است'. داستان از اين قرار است که حاج محمد نخجواني که براي تجارت چاي، تردد زيادي به هندوستان داشت، در شهر بمبئي ديوان کمال الدين خجندي، شاعر قرن هشتم هجري قمري، را مي بيند و مي خواهد آن را بخرد، اما چون پول نداشته، خريد را به سفر بعدي موکول مي کند؛ دفعه بعد که به سراغ کتاب مي رود، فروشنده مي گويد شخصي آن را خريد و به پکن برد؛ نخجواني اين بار به پکن مي رود و در آنجا به او مي گويند کتاب به بيروت فروخته شده است؛ نخجواني در بيروت نيز متوجه مي شود که کتاب اين بار توسط يک کتاب باز به ايتاليا برده شده است و در آنجا نيز به او مي گويند که کتاب در فرانسه است و آن بزرگمرد بي ادعاي سپهر آسمان ادب نيز در نهايت ديوان را در پاريس پيدا مي کند و به قيمت گزافي مي خرد. البته اين مشتي از نمونه خروار تلاش هاي شبانه روزي حاج محمد نخجواني در 87 سال عمر پربار آن کوشنده مجاهد سنگر تاريخ، ادب و فرهنگ ايران زمين باي جم آوري نسخه هاي ناياب خطي ايرانيان است که چون در خاطراتش به آن اشاره اي شده، از پرده برون افتاده و الا به طور قطع از اين قبيل حکايت ها و داستان ها در زندگي مجموعه داري و علمي- ادبي آن شخصيت بي مانند، بسيار است. بدون شک مخزن مخطوطات کتابخانه مرکزي تبريز از اينکه امانتدار ميراث کساني چون حاج محمد نخجواني و افرادي شبيه به اوست، بر خود مي بالد. مخزن مخطوطات کتابخانه مرکزي تبريز ميزبان آثار گرانسنگ ديگري همچون »وقفنامه ربع رشيدي« با بيش از 700سال قدمت است که به عنوان نخستين اثر مکتوب ايراني در حافظه جهاني يونسکو ثبت شده است. در اين مخزن که بار سنگين ميراث علمي، ادبي و تاريخي تمدن ايراني-اسلامي را به دوش مي کشد، سه هزار و 422 نسخه خطي نگهداري مي شود که يکهزار و 163 جلد آن توسط حاج محمد نخجواني و 863 جلد نيز توسط برادرش، حاج حسين نخجواني، اهدا شده است. به عبارت ديگر افزون بر نيمي از مخطوطات اين کتابخانه بزرگ توسط براداران نخجواني، پس از خون دل خوردن هاي فراوان، صرف پول زياد و سير و سياحت در اقصي نقاط جهان، جمع آوري و به نسل آينده به ميراث گذاشته شده است. کارشناس مرمت مخزن مخطوطات کتابخانه مرکزي تبريز در پاسخ به اين سوال که وضعيت اهدا به اين مخزن چگونه است، گفت: واقعيت اين است که دارندگان کتابخانه هاي معظم در تبريز به دليل اتفاقات ناخوشايندي که درباره کتاب هاي اهدايي براداران نخجواني در سال هاي دور روي داده است، تمايل چنداني به اهداي کتاب ندارند. افسانه يارجم با بيان اينکه با وجود اين، اهدا به مخزن مخطوطات کتابخانه مرکزي تبريز ولو اندک جريان دارد، افزود: بازديد از اين مخزن به پژوهشگران و مراکز دانشگاهي محدود است؛ البته مخاطباني از کشورهاي خارجي به ويژه ترکيه و جمهوري آذربايجان نيز به اينجا مراجعه مي کنند؛ البته پيش از اين کساني مانند پرفسور اوسودکا، مولوي پژوه سرشناس ژاپن، نيز براي يافتن نسخه مورد نظرش از مثنوي مولوي به مخزن ما مراجعه مي کردند. وي در خصوص نحوه ارايه آثار مخزن مخطوطات به علاقه مندان ادامه داد: خوشبختانه همه سه هزار و 422 جلد کتاب خطي مخزن، به جز 370 شماره حزب هاي قرآني، اسکن شده و نسخه الکترونيکي آنها در دسترسي پژوهشگران و محققان است. يارجم افزود: علاوه بر اين يکهزار شماره نسخه هاي سنگي، سربي، گراور و افست مخزن مخطوطات نيز اسکن شده است. يک پژوهشگر تاريخ تبريز نيز که براي يافتن کتب تاريخي مورد نياز خود به مخزن مخطوطات کتابخانه مرکزي تبريز مراجعه کرده است، گفت: متاسفانه يک نوع انقطاع فرهنگي در ايران روي داده است؛ در حالي که گذشتگان رنج هر نوع سفر را ولو به خارج از کشور براي يافتن يک کتاب بر خود هموار مي کردند، نسل کنوني قدر و اهميت گنجينه هايي مانند اين مخزن را نمي دانند. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از ايرنا، حسين عاليشاهي افزود: آثار خفته در مخزن مخطوطات کتابخانه مرکزي تبريز، گنجينه بي مانندي براي محققان و پژوهشگراني است که مي خواهند با نوشتن از گذشته پلي به آينده بزنند.
گروه تاريخي: مخزن نسخه هاي خطي کتابخانه مرکزي تبريز از جمله گنجينه هاي کم مانند حوزه تاريخ شعر و ادب ايران محسوب مي شود که علاوه بر داخل کشور، مخاطباني از سراسر جهان دارد و براي جمع آوري آثار خفته در آن نزديک به 2 قرن زمان صرف شده است.