عفتِ زناني که قرباني پول ميشود
1398/04/30
گروه اجتماعي: دختران و زنان جوياي کار به اجبار يا به خواست خود ساعتي را صرف آرايش ظاهري کرده و هنگام معرفي خود به شخص مسئول، تمام تلاششان را براي نشان دادن روابط عمومي بالا بکار ميبندند.اين روزهايي که همه در تب و تاب هفته عفاف و حجابند، گريزي بر واقعيت هاي اجتماعي يک شهر که تا چندي پيش همه از مردان عاشورايي و غيرتش مي شناختند، خالي از لطف نيست. زنان و دختران جسور اين شهر که با وضعيت اقتصادي پيش آمده به بهانه استقلال مالي و اجتماعي، عفتشان نشانه مي رود و نظارتي بر مشاغل آزاد و خصوصي مشاهده نميشود.
گروه اجتماعي: دختران و زنان جوياي کار به اجبار يا به خواست خود ساعتي را صرف آرايش ظاهري کرده و هنگام معرفي خود به شخص مسئول، تمام تلاششان را براي نشان دادن روابط عمومي بالا بکار ميبندند.اين روزهايي که همه در تب و تاب هفته عفاف و حجابند، گريزي بر واقعيت هاي اجتماعي يک شهر که تا چندي پيش همه از مردان عاشورايي و غيرتش مي شناختند، خالي از لطف نيست. زنان و دختران جسور اين شهر که با وضعيت اقتصادي پيش آمده به بهانه استقلال مالي و اجتماعي، عفتشان نشانه مي رود و نظارتي بر مشاغل آزاد و خصوصي مشاهده نميشود.اگر سري به نيازمندي هاي شغلي روزنامه هاي تبريز بزنيم آگهي هايي با مضمون »به يک خانم با روابط عمومي بالا و ظاهري آراسته نيازمنديم«، »به چند خانم آشنا و مسلط به کار فروشندگي نيار داريم«، »آگهي استخدام فروشنده با اضافه حقوق براي شرايط ويژه فروشگاه« و »به چند خانم فروشنده با ظاهري آراسته براي کار در يک فروشگاه معتبر نيازمنديم« ديده ميشود که نشانگر همان نگرش ابزاري نسبت به زنان بوده است.
*دغدغه هايي از جنس پول!
دختران و زنان جوياي کار به اجبار يا به خواست خود ساعتي را صرف آرايش ظاهري خود کرده و هنگام معرفي خود به شخص مسئول، تمام تلاششان را براي نشان دادن روابط عمومي بالا به خرج ميدهند و در واقع نه به عنوان نيروي کار، بلکه تنها با هدف جلب توجه و جذب مشتري استخدام ميشوند. استخدامي که گاه با اجبار کارفرما بر تغيير ظاهر و برخورد ملايم با مشتري ها همراه است. اين ها همان دغدغه هايي است که زنان شاغل و يا دختران جوياي کار ما با آن مواجهند.
*معيارهاي عجيب و غريب استخدام
براي تکميل گزارش سري به بنگاه هاي استخدامي و کاريابي ها ميزنيم، خانم جبارزاده، مدير يکي از کاريابي هاي تبريزدر گفتگو با خبرنگار آناج در خصوص معيار هاي انتخاب شغلي مي گويد: تقريبا 15 سال است که کاريابي دارم، قبلا معيار هاي مديران براي انتخاب پرسنل تخصص بود ولي اکنون معيارها ظاهر زيبا و لباس ها و برخورد هاي انچناني است.وي در ادامه مي گويد: برخيها که دنبال کار مي آيند و معرفي مي کنيم، بعد از چند روز با گلايه از مديران شرکت ها به دفتر مراجعه مي کنند، برخيها به خاطر حفظ آبرويشان فقط ناراحتيشان به گلايه به ما ختم مي شود ولي برخي شکايت مي کنند که متاسفانه در اين خصوص رسيدگي قانوني خوبي نمي شود و برخي ديگر به خاطر نيازهاي مالي يا هر دليلي تن به خواسته هاي کارفرما مي دهند.
*دوراهي پول و حيا!
سو استفاده ابزاري از زن در محيطهاي کاري، نوعي تهاجم فرهنگي مدرني است که به خودي خود شرايط خاصي فراهم کرده است. برخي از بانوان در محيط هايي حضور مييابند که در گذشته سابقهاي نداشته و اجبارا براي موفقيت و جلب اعتماد و توجه بيشتر، ميان حيا و پول يکي را انتخاب ميکنند. در اينجا ضمن احترام به تمام زنان شاغل که گوهر حياي خود را به هيچ چيز ديگر نمي فروشند به ذکر مشکلات برخي از اين شغل ها ميپردازيم؛يکي از زنان فروشنده روسري در خيابان جهاد در خصوص شغلش مي گويد: همسرم سه سال است که به خاطر اختلاف با کارفرما اخراج شده و راننده تاکسي است و به خاطر عدم تامين مخارج زندگي خودم هم مجبور به کار کردن هستم ولي هيچوقت انتظار نداشتم چنين بازار کاري پيش رويم باشد.وي در ادامه مي گويد: 900 هزار تومان حقوق ميگيرم از ساعت 10 صبح تا 10 شب سر پا هستم و مجبورم با همه مشتريان حرف بزنم و بخندم و شوخي کنم تا مشتري جذب کنم. از پايين بودن حقوقش اعتراض مي کند و به مغازه روبرويي اشاره مي کند و مي گويد: اينجا همه آدمها بر حسب تيپ و هيکلشان حقوق مي گيرند، قد و وزن و بيني عمل شده و لبخند هاي جذاب و.. همه دخيلند، برخي فروشنده ها هم مانکني مي کنند هم فروشندگي، البته نا گفته نماند، تن صدا و خنده از همه بشتر ملاک مقبوليت فروشندگي است.
*حقوقي که خرج آرايشگاه ميشود
خانم ديگري در پاساژ ميلاد نور وليعصر نيز در اين خصوص مي گويد: ما بعد از چند مرحله مصاحبه براي اين کار انتخاب شده ايم، بايد در طول روز در برابر مشتري چهره بشاش و شادي داشته باشم که اگر غير اين باشد کارفرما سر ماه عذرمان را مي خواهد. البته اين چندرغاز حقوقي که مي دهند نصفش خرج آرايشگاه و باشگاه ورزشي و لوازم آرايش و اين چيزها ميشود که بدن افت نکند و توي چشم باشيم.اين خانم در ادامه مي گويد: گاهي برخي از مشتريان پيشنهاد هاي کريهي مي دهند، اوايل با آنها برخورد مي کردم ولي چند بار با گلايه مشتريان به کارفرما، مجبور شدم با ملايمت رفتار کنم که اين موضوع واقعا برايم آزار دهنده است.
*شکستن قبح ارتباط صميمانه با مشتري
خانم پاشايي، يکي از بازاريابان تلفني در خصوص سختي هاي شغل خود مي گويد: در دنياي امروز بازاريابي به عنوان يک فن و علم تلقي شده و کم نيستند شرکت هاي خصوصي که براي فروش هرچه بيشتر خود فقط خانم استخدام ميکنند که از شرايط استخدامشان روابط عمومي بالاست. زناني که براي فروش هرچه بيشتر و گرفتن پورسانت بالا مجبورند ظرافت بيشتري در کلام خود به خرج دهند و گاه ساعتها با مشتريان خود براي راضي کردن آنها به خريد صحبت کنند. صحبت هايي که در موارد بسيار باب دوستي و آشنايي بيشتر را فراهم کرده و قبح ارتباط صميمانه با مشتري در آن معنايي ندارد.وي در ادامه مي گويد: شغل ما نوعي تجارت مجازي است که مشتري شايد فقط در مراحل عقد قرارداد با ما ملاقات کند ولي ما موظفيم در ارتباط تلفني به هر نحوي شده مشتري را مجاب به خريد کنيم و گاها کار فرما ها براي ما توصيه ميکنند که با عشوه صحبت کنيم.
*استخدام به شرط کشف حجاب!
يکي از بانوان جوياي کار نيز در خصوص وضعيت محيط هاي کاري مي گويد: از اگهي هاي ديوار چند گزينه شغلي پيدا کردم ولي بعد از مراجعه، مرير شرکت نيمه دولتي به صراحت اعلام کرد که من به دنبال کسي هستم که مشتري جذب کنم نه اينکه با چادر پشت ميز بنشيند و مشتري هاي مرا هم بپراند؛ فقط اينها نبودگاها حتي فرم هم براي پر کردن نميدهند.وي همچنين مي گويد: گاها با پيشنهاد بي شرمانه مدير عامل و صاحب کار مبني بر لزوم کشف حجاب و دعوت به شيک پوشي هايي با مزه لباس هاي چسبان ميشويم و اين مسائل شايد براي برخي قابل تحمل باشد ولي براي کساني که هنوز هم اخلاق و انسانيت برايشان مهم است، ديدن چنين صحنه هايي بسيار آزار دهنده باشد. جالب است که اغلب کارفرماها مشتاق ارتباط هاي کلامي بي پروا هستند که با هم مراوده کنند.
*قربانيِ قداست
روح الله رشيدي کارشناس مسائل اجتماعي در اين خصوص با بيان اينکه زنان عفيف و نجيب در وضعيت اجتماعي پيشآمده در جايگاه مناسبي حضور ندارد، گفت: تحول زن بعد از انقلاب اسلامي بر پايه انقلاب انساني بود ولي متاسفانه تا کنون در عرصه اجتماعي نتوانستيم تحول دروني و خيزش زنان به انتخاب حجاب را نشان دهيم.اين فعال فرهنگي در ادامه افزود: در جامعه کنوني با خصوصي شدن شرکت ها و برخي مجموعه هاي فرهنگي، نگاه مردم به زن، کالايي شده و با روندي که پيش ميرود و هيچکسي جلودار اين آسيب نيست، قداست زن را تخريب ميکنيم.رشيدي همچنين به آسيب هاي روحي و رواني در مورد کارهاي دور از شان زنان اشاره کرد و خاطر نشان کرد: وقتي زني به خاطر مساعل مالي در موقعيت شغلي نامناسبي قرار ميگرد و مجبور به تن دادن به درخواست هاي کارفرماهاست، از لحاظ روحي و رواني اسيب ميبيند.وي گفت: در ايام قديم، حجاب نشانه ايثار و مردم داري بود ولي اکنون حجاب در روند اداري، معناي چندان مناسبي به خود نميگيرد.مشکلاتي که براي يک خانم شاغل در طول روز با آن مواجه هست، شايد صدمات جبران ناپذيري از لحاظ روحي متحمل شود. زن که در بدو خلقتش به ظرافت و قداستش پرداخت شده ولي در دنياي شغلي که پر از شغال هاي طمع کار هستند، بايد بيش از پيش احتياط کرد تا خدايي ناکرده بين پيشنهادهاي آنچناني و وعده هاي مالي، بين حيا و پول، پول را انتخاب نکند.به گزارش عصرآذربايجان به نقل از آناج، بهانه حضور در عرصه فعاليت هاي اجتماعي جهت تداوم مسئوليت ها نبايد باعث انحطاط شأن و منزلت انساني زنان گردد و بي بندوباري و فساد اخلاقي را دامن زند و باعث فروپاشي نظام خانواده ها گردد. ايجاد فضاي ناامن اشتغال و زوال اخلاقي براي زنان و دختران در حوزه اشتغال علاوه بر آسيبهاي فردي براي آنها، جامعه را نيز با چالش مواجه ميسازد. اين معضل سبب ارائه الگوهاي نامناسب به زنان و دختران جامعه شده و گسترش برهنگي فکري و رفتارهاي ضد فرهنگي را به دنبال دارد و در نهايت موجب تسري آسيبهاي اجتماعي و فرهنگ فاسد اشتغال ميشود. کاش مسئولان امر کمي به فکر فرو روند.
منبع :