راهي که سينماي ايران بايد طي کند
1398/07/22
گروه گزارش: صنعت سينمايي ايران بر خلاف ساير جوامع که خواستگاه مردمي داشته است، از طرف قشر حاکم و ضد آرمان ها مردم در جامعه، چندي قبل از انقلاب اسلامي وارد فرهنگ کشور شد.
صنعت سينما از اولين روز ورود به کشور در خدمت عناصر و برنامه هاي حاکميت غربزده زمان قرار گرفت و از اولين توليدات سينمايي کشور کاملا ميتوان به محتواي ضد مطالبات مردمي آن پي برد.
استفاده از صنعت سينمايي در کشور براي ترويج بي حجابي تا عادي و زيباسازي تمامي رفتار هاي غربي، در عين مبارزه و مخالفت مردم با بي حجابي و غربزدگي مي توان پي به در خدمت قرار گرفتن صنعت سينمايي کشور در راستاي برنامه هاي حاکميت برد.
صنعت سينما و تلويزيون در تمام جوامع براي ايجاد تفنن و گذر زمان و رفع خستگي هاي روزانه ناشي از کارکردن پي ريزي شده است.
طبق نظر اکثر جوامع غربي و بعضا شرقي، کار شر مطلقي در نظر گرفته مي شود که هيج گريزي از آن نيست و براي حيات حتما اين شر بايد اتفاق بيفتد و مردم براي فرار از اين شر به صورت موقت نياز به يک فراغت و غفلت از اين شر دارند تا انرژي خود ر ا براي ادامه اين شر در روز هاي بعد به دست آورند؛ پس سينما و تلويزيون بايد ماهيت مخدر گونه اي داشته باشد تا اين حس فراغت و غفلت را ايجاد کند.
دين اسلام هر گونه غفلت و از خود بيخبر شدن را مذموم مي داند و هميشه تاکيد بر آگاهي و علم و اشراف دارد.
در اسلام کار نوعي جهاد ذکر شده است و کسي را که در حال کار و تلاش براي کسب روزي حلال براي خانواده خود است را مجاهد مي داند و اگر کسي در حين کار جان خود را از دست دهد به بالا ترين درجه انساني يعني شهادت نائل مي شود.
در دين مبين اسلام بر جهاد و تلاش براي اجراي امر خداوند بسيار تاکيد شده است و کار نيز نوعي جهاد در نظر گرفته مي شود؛ با اين نوع نگرش افرادي که بعد از خستگي کار نيازمند استراحت و فراغت از کار هستند، کار را شر مطلق نمي پندارند و از کار فراري نيستند؛ بلکه اين استراحت و فراغت از کار را تجديد قوا براي کار و جهاد فردا مي دانند.
ماهيت صنعت سينما و تلويزيون همان طور که در اول بحث ذکر شد ماهيت مخدر گونه و فرار از يک شر دارد و اين امر بايد مورد توجه مسئولين سينما و تلويزيون کشور قرار گيرد.
پذيرش اينکه سينما و تلويزيون ظرفي است که هر مظروفي را مي پذيرد يا به معني ساده تر سينما و تلويزيون با استفاده از تکنيک هاي گوناگون و متناسب قابليت استفاده در راستاي تمامي اهداف و به خصوص اهداف الهي را دارد، اشتباه بزرگي است.
پذيرش قابليت استفاده سينما وتلويزيون در اهداف الهي در صورت ايجاد تکنيک جديد و متناسب، اشتباهي است که تا به امروز صنعت سينما و تلويزيون جمهوري اسلامي را درچار عقب ماندگي فرهنگي کرده است.
در فرهنگ اسلامي ماهيت عمل و نفس کار، مورد توجه است و اين امر قابليت نمايش کامل از طريق تکنکيک هاي سينمايي را ندارد.
با ظهور انقلاب اسلامي و انقلاب فرهنگي انتظار مي رفت که اين مسائل به صورت بنيادين در چهارچوب انديشه انقلابي و اسلام ناب محمدي مطرح و پاسخ داده و با نگاه انقلابي اجرا شود؛ ولي متاسفانه در انقلاب فرهنگي صنعت سينما آنچنان که مي بايست مورد توجه و مطالعه علمي قرار نگرفت و تقريبا با همان مضمون اومانيستي و مخدرگونه سابق به فعاليت خود ادامه داد.
امروز با گذشت 4دهه از انقلاب نياز به بازخواني ماهيت صنعت سينما و تلويزيون در ايران با توجه به تکميل پروسه هاي تمدني نظام اسلامي، به عنوان يکي از مهم ترين امور فرهنگي تمدني احساس مي شود؛ تا ماهيت ضد ديني، مخدر گونه و غفلت آفرين سينما مورد بازبيني قرار گيرد.
اگر چه در بازخواني و بازبيني سياست هاي صنعت سينما و تلويزيون ماهيت سينما به طور کامل تصحيح نخواهد شد چرا که اين صنعت براي ايجاد غفلت طراحي شده است؛ ولي باعث نزديک شدن اين صنعت به ديدگاه هاي مردم و انقلاب اسلامي خواهد شد.
يکي از مهم ترين مولفه هايي که مي تواند باعث جدايي ماهيت " شر مطلق کار" از ماهيت سينما و تلويزيون ايران شود؛ اصللاح زمان برنامه هاي پربيننده است که در زمان خواب نتظيم مي شود و اين عمل معمولا باعث قضا شدن نماز صبح مردم و موارد بسياري از اين دست مي شود.
در انديشه اومانيستي غرب فاعل هميشه مورد توجه صنعت سينمايي است و اين برگرفته از انديشه و فکر و ماهيت غرب است ولي در اسلام نفس عمل و اخلاص در عمل مورد توجه است نه صرفا فاعل و يا عمل؛ اگر چه شايد در زمان هايي فاعل نيز مورد توجه باشد.
اين نوع نگاه به اعمال و افراد باعث بروز تکنيک هاي جديدي در سينما و تلويزيون مي شود که از هيچ تمدني امکان واردات ندارد و فقط بايد افراد پايبند به اسلام با شناخت ماهيت سينما و اسلام دست به ايجاد چنين تکنيک هايي بزنند؛ که اين امر به نوبه خود مستلزم زمان خواهد بود و امکان ايجاد تکنيک متناسب در آن صنعت براي اين امر ممکن نيست.
به گزارش عصرآذربايجان به نقل از موج رسا، اگرچه سينماي ديني با ويژگي هاي ذکر شده بعد از انقلاب به صورت سيستماتيک به وجود نيامد ولي افرادي همچون شهيد سيد مرتضي آويني، ابراهيم حاتمي کيا و... به صورت آتش به اختيار و موردي اقدام به بيان اين ادبيات در عرصه سينما و تلويزيون کردند که در اين راستا به آثار ماندگاري همچون روايت فتح، خان گزيده ها، ديدهبان و... مي توان اشاره نمود. همچنان با گذشت 4دهه خلاء ادبيات سينماي انقلاب اسلامي احساس مي شود.
منبع :