آيا گسل تبريز فعال ميشود
1398/09/24
گروه اجتماعي: ساعدي گفت: در حوزه زلزله شناسي، تمامي مباحث علمي و احتمالاتي است و هيچگاه قطعي نيست.
موضوع زلزله و خسارتهاي فراواني که هم بر جان انسان و هم بر عوامل مادي اثر مي گذارد همواره يکي از موضوعات بحث برانگيز در حوزه زمينشناسي است، پيشبيني زلزله و نحوه برخورد انسان با بلاياي طبيعي در بيشتر مراکز علمي جهان مورد مباحثه قرار ميگيرد. زلزلههاي ايران و آذربايجان و چرايي وقوع آنها را در گفتوگوي تفصيلي با دکتر ساعدي کارشناس زلزله و سازه و عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي تهران مورد کنکاش قرار گرفته که خلاصهاي از آن در متن زير آمده است.
زلزله نيروي غير عادي که بر صفحات زمين فشار مي آورد
منظور از اينکه ايران يک کشور زلزله خيز است چيست؟
نيروهاي غيرعادي به نيروهايي مانند زلزله و انفجار گفته ميشود که به طور غيرعادي بر روي سازههاي ساختماني اتفاق ميافتد. دليلي اصلي که يک کشور در مسير زلزله قرار دارد اين است که منطقه جغرافيايي آن بر روي برخي گسل ها واقع شده است. فرض کنيد صفحه عربستان به صفحه ايران فشار وارد ميکند، محل تقاطع اين صفحات را گسل مينامند ايران هم کشوري است که از نظر تغييرات زمين شناسي به نحوي جلو رفته که گسل ها در اينجا فراوان هستند پس ناخودآگاه کشورمان به کشوري زلزلهخيز تبديل شده است.
زمينلرزه بالاي 8 ريشتر در ايران امکان ندارد
به طور مثال در مقايسه با انگلستان وضعيت بدي داريم اما در مقايسه با کشورهاي زلزله خيز وضعيت بهتري داريم، آمريکا به عنوان يک کشور زلزله خيز مطرح است کشوري که گسلهايش توان لرزه فراواني دارند و هم شدت زلزله بالاست، ولي نهايت توان گسل ها در ايران بين 7 تا 8 ريشتر است ولي در برخي کشورها گسل هايي وجود دارند که توان لرزش بالاي 9 ريشتر را دارند. مورد دوم اين است که هر ريشتر که افزايش يابد. مقياس زلزله 32/5 برابر بيشتر ميشود. يعني زلزله 8 ريشتر تا 9 ريشتر تفاوت بسياري دارد. پس براي پرداخت به يک مسئله، شناخت صحيح از آن است، ايران زلزله خيز است ولي در بين ساير کشورهاي زلزله خيز، وضعيتي به مراتب بهتري داريم. اين نکته را بايد اضافه کرد که در کشور ما امکان وقوع زلزله بالاي 8 ريشتر اصلا وجود ندارد.
ايران در حوزه عمران، همتراز با کشورهاي پيشرفته
در حوزه مهندسي عمران، امروز علم ساخت وسازه، به مرحلهاي رسيده که اين مقياس زلزله را ساختمان ها به راحتي ميتوانند تحمل کنند. يعني اينکه يک احداث يک ساختماني که توان مقاومت در برابر زلزلههاي رخ داده در ايران را داشته باشد به مراتب راحتتر است. بين علم عمران و علوم روز دنيا تفاوتهايي وجود دارد، به طور مثال، شايد در توليد يک گوشي همراه با برخي کشورهاي ديگر اختلاف علمي داشتيم اما از لحاظ عمراني، فاصله چنداني نداريم به اين علت که عمران از لحاظ ماهيتي يک علم کندي است در نتيجه در کشور هم علم و هم امکاناتي داريم که مي توان يک ساختماني ساخت که در مقابل زلزله ها تحمل داشته باشد. عمران يک علم عمومي است، در حوزه عمران به حدي رسيديم که ساختمانها مي توانند زلزله هاي بزرگ ايران را تحمل کند فقط به شرطي که تمامي استانداردها را رعايت کنيم. بافت فرسوده، اصلي ترين مشکل در حوزه عمراني تقريبا در 10 سال اخير وضعيت ساخت و ساز از لحاظ عمراني بهتر شده است دغدغه اصلي در شهرهاي کوچک و روستاها در بافتهاي فرسوده است در بافت هاي نوساز شهرهاي بزرگ مشکلي نداريم. مقاوم سازي نسبي موضوعي است که در حل بافت هاي فرسوده موثر است، مقاوم سازي بافت فرسوده هزينه بر است بنابراين رغبتي براي اين کار وجود ندارد پس بايد اين ها را مقاوم سازي نسبي کنيم که هم هزينه معقولي دارد و هم مي توانند در جلوگيري از بروز برخي مشکلات موثر واقع شود.
سه راهکار براي جلوگيري از ساخت و ساز غيرمجاز
آناج؛ ساخت و ساز غيرمجاز يکي از مشکلات 30 ساله در تبريز است براي حل اين مشکل چه کاري مي توان انجام داد؛ساخت و ساز غير مجاز يعني فردي بدون مجوز از شهرداري يا فراتر از مجوز شروع به ساخت ميکند، ساختمان غيرمجاز معمولا هم به طور پنهاني ساخته مي شود پس در نتيجه ميزان توجه و امکانات در نحوه ساخت کاهش مي يابد. دست آخر ساختمان هايي که بدون مجوز ساخته مي شوند. از لحاظ کيفيت هم در مرحله پايينتري قرار دارند، تنها راه حل اين مشکل اين است که وقتي فردي در محدوده شهر ساختمان غير مجاز احداث کند، اولا شهرداري با وي به توافق نرسد همچنين ماده 100 شهرداري، رايي به جز قلع و قمع صادر نکند. سوم اينکه بايد در ديوان عدالت اداري شعبه اي مخصوص جرايم شهري ايجاد شود که قاضي مستقيما با شهرداريها در ارتباط باشد. حتي در معدود پرونده هايي که ماده صد قلع و قمع داده است، راي صادره در ديوان عدالت اداري شکسته مي شود.شهرداري يک نهاد خصولتي است اين سازمان به قدري گسترده شده که در برخي کلانشهرها به يک وزارت خانه تبديل شده است ولي کمک دولتي ندارد. علاوه بر آن بر مبناي بندي از لايحه بودجه ارزش افزوده، عوارضي که شهرداري از عموم مردم اخذ مي کند به عنوان ماليات شناخته شده در نتيجه ماليات به خزانه دولت واريز مي شود.
16 گسل در محدوده 200 کيلومتري تبريز
گسل تبريز آيا آن طور که گفته مي شود خطرناک است؟
وقتي از زلزله نام ميبريم آن نقطهاي که زلزله به وجود مي آيد مرکز رخداد زلزله مينامند. فاصله ميانه تا تبريز بيش از 100 کيلومتر است ولي وقتي زلزله در ميانه رخ داد در تبريز نيز احساس شد، تا کيلومتر ها زلزله اثر دارد. وقتي از تبريز بحث ميکنيم دايرهاي به قطر 200 کيلومتر ميکشيم و در اين محدوده گسل هاي اصلي را مورد مطالعه قرار مي دهيم.در اين محدوده 16 گسل اصلي وجود دارد که گسل بزقوش هم در اين قطر 200 کيلومتري واقع شده که باعث به وجود آمدن زلزله ميانه شد. در منطقه ميانه 2 گسل اساسي شمال بزقوش و جنوب بزقوش وجود دارد که هر کدام نزديک به 60 کيلومتر طول دارند. اين 2 گسل جزو گسل هاي موثر بر تبريز هستند و يا در طرف مقابل در شبستر گسل تسوج را داريم که در صورت فعاليت، موثر بر زلزله خواهد بود. در خود تبريز گسل شمال تبريز نيز وجود دارد. در نتيجه 16 گسل در اين منطقه فعاليت دارند که اگر باعث بروز زلزله اي شوند خسارت هايي را به دنبال خواهند داشت. توان بالاي 7 ريشتر هم در اين گسل ها وجود دارد و شواهد تاريخي نشان داده است که زلزله در تبريز همراه با خسارت زيادي است.
گسل شمال تبريز، خطرناکترين نقطه براي زلزله
در شهر تهران اگر به نقشه نگاه کنيم 67 گسل وجود دارد که فقط 3 عدد از آن ها مهم است در تبريز هم گسل فراوان است، مهمترين گسلي که در تبريز اثرگذار خواهد بود گسل شمالي تبريز است. در طول يک سال در يک شهر زلزله هاي زير 2 ريشتر رخ مي دهد گسل ها اکثرا فعال هستند ولي ضعيف مي باشند. موضوع ريزش کوه در منطقه باغميشه تبريز بيشتر به علت هوازدگي سنگي بود تا رانش زمين.زلزله 2 رويکرد مستقيم و غير مستقيم دارد. رويکرد مستقيم يعني اينکه خدايي نکرده گسل شمال تبريز فعاليت کرده و باعث بروز خسارت شود اما رويکرد غير مستقيم به اين معني است که گسل ميانه فعاليت مي کند و موجب تحريک گسل تبريز مي شود به اين مبحث، دومينوي لرزه مي گويند. اگر 2 گسل يکديگر را قطع کرده يا در محدوده 20 کيلومتري از هم باشند. توانايي تحريک همديگر را دارند. مفهوم اين جمله اين است که اگر گسل اول فعاليت کند امکان دارد گسل دومي تحريک شود. اين نکته را بايد اضافه کرد که در حوزه زلزله شناسي، تمامي مباحث علمي و احتمالاتي است و هيچگاه قطعي نيست. مثلا وقتي گفته مي شود گسل بزقوش فعال شده پس احتمال دارد گسل تبريز را هم فعال کند.
مرگ خاموش شهرهاي بزرگ
معادن زير سطحي در توليد زلزله نقش دارد ولي شدت زلزله هاي توليدي کم است، مخازن بزرگ آب از جمله سد، احتمال رخداد زلزله را بالا مي برد. فشاري که به صورت نقطه اي به لايه هاي زمين وارد ميشود باعث بروز زلزله ميگردد. حفر چاه و بيرون کشيدن آب از زمين باعث فرونشست ميشود، فرونشست را مي توان مرگ خاموش شهرهاي بزرگ کشور دانست. همه اين موضوعات، جزو احتمالات زلزله هستند ولي قطعيت ندارند.
آيا کوههاي آتش فشاني در بروز زلزله نقش دارند؟
مسائل طبيعي مانند زلزله و آتش فشان جزو موضوعات پريودي هستند. يعني زمان بسياري طول مي کشد تا اتفاق بيافتد. دوره اکثر زلزله هاي بزرگ ايران در سال هاي اخير اتفاق افتاده است ولي بايد گفت عامل انساني در بروز زلزله کم است.
منبع :