باشگاه تراکتور از اين همه تغييرات به دنبال چيست

گروه ورزشي: تيم فوتبال تراکتور از زماني که به بخش خصوصي واگذار شد نامش با کلمه تغيير عجين شده و در چند فصل اخير تغييرات گسترده اي در ارکان مختلف آن از مديريت گرفته تا کادر فني رخ داده، اما سوال اينجاست که آيا مالک باشگاه که تنها عنصر تغييرناپذير در سال‌هاي اخير بوده از اين تغييرات به اهدافش رسيده است؟

گروه  ورزشي: تيم فوتبال تراکتور از زماني که به بخش خصوصي واگذار شد نامش با کلمه تغيير عجين شده و در چند فصل اخير تغييرات گسترده اي در ارکان مختلف آن از مديريت گرفته تا کادر فني رخ داده، اما سوال اينجاست که آيا مالک باشگاه که تنها عنصر تغييرناپذير در سال‌هاي اخير بوده از اين تغييرات به اهدافش رسيده است؟
از آخرين تغييري که در اين باشگاه گذشته کمتر از يک روز مي گذرد و هيات مديره باشگاه البته با دستور مالک آن، ايوب بهتاج سرپرست مديرعاملي آن را که چند ماهي اين سمت را برعهده داشت برکنار و هوشنگ نصيرزاده که اتفاقا تجربه همکاري متعدد با زنوزي را در کارنامه دارد جايگزين وي تعيين و معرفي شد.اين درحاليست که محم رضا زنوزي مطلق از زماني که مالکيت اين باشگاه را از سال 1397 برعهده گرفته تنها چيزي که خيلي خوب در باشگاه انجام داده تغيير چندين باره مديريت و کادر فني تيم در طول فصل بوده و همين امر موجب بي ثباتي در باشگاه و ناتمام ماندن برنامه هاي احتمالي مديران و درجا زدن و عقب رفت تيم فوتبال شده است.
در طول فصل هاي اخير مديران انتصابي از سوي مالک باشگاه و هيات مديره قبل از آن که در باشگاه جا بيفتند و به چند و چون باشگاه آگاه شوند بلافاصله با يک تماس تلفني از کار برکنار مي شوند و نفري ديگر جايگزين آنها مي شود و جالب تر اينکه همان فرد برکنار شده پس از مدتي دوباره به اين سمت برگردانده مي شود و در واقع باشگاه تراکتور و مالکيت آن، با آزمون و خطا به دنبال فردي است که يا کار بلد باشد و يا بله قربان گو.دور باطلي که تراکتور حال حاضر گرفتار آن شده نه تنها بي ثباتي و حاشيه را در اين تيم زيادتر کرده بلکه کيفيت و سطح فوتبال اين تيم را که زماني يکي از بهترين هاي ليگ بود و حريفان و رقيبان را يکي پس از ديگري قرباني مي کرد، پايين آورده و تراکتور در فصل هاي اخير همواره ناخوش احوال بوده و حال خوشي نداشته است.
13 مديرعامل در کمتر از پنج سال
وقتي عباس الياسي در سال 1397 امور مربوط به واگذاري باشگاه به محمدرضا زنوزي را انجام داد زنوزي بلافاصله صادق درودگر را به عنوان مديرعامل باشگاه معرفي کرد اما بلافاصله عليرضا اسدي و سپس ايوب بهتاج را به عنوان مديرعاملان بعدي معرفي کرد و در همان سال نخست مالکيت، سه مديرعامل را در باشگاه آزمايش کرد اما به نتيجه دلخواه خود نرسيد.زنوزي پس از آنکه اين سه مدير را انتصاب و خلع کرد باز به سراغ عباس الياسي رفت که در تراکتور تجربه داشت اما اين فرد نيز بيش از يکسال دوام نياورد و پس از آن بيشتر در هيات مديره انجام وظيفه کرد و دور مديرعاملي براي باشگاه تراکتوري تحت حمايت زنوزي خط کشيد.پس از الياسي، زنوزي يک فرد غيرفوتبالي و اهل صنعت به نام غلامرضا صادقيان را به عنوان مديرعامل در تراکتور به کار گرفت و وي نيز که مخالفان زيادي در بين هواداران داشت پس از يکسال برکنار شد و جايش را به ميرمعصوم سهرابي يکي از افرادي که هميشه آماده مديريت در تراکتور بود، داد.
سهرابي در سال 1399 جايش را به محمد عليپور داد و پس از مديرعاملي سجاد سياح و جمشيد نظمي دوباره در سال 1400 به مديريت بازگشت اما پس از مدت زماني اندک، مديرعاملي براي دومين بار به ايوب بهتاج داده شد و وي نيز به يکباره و پس از آنکه از برنامه هايش براي تراکتور در نيم فصل رونمايي کرد برکنار شد.حالا هوشنگ نصيرزاده آمده است تا براي نخستين بار در تراکتور زنوزي مديريت کند البته وي قبلا در ماشين سازي تحت حمايت زنوزي مديرعاملي کرده بود که با سقوط و واگذاري ماشين سازي و در نهايت با انحلال اين تيم همراه شد و همين امر هواداران تراکتور را نگران کرده و آنها به هيچ عنوان دوست ندارند که تراژدي ماشين سازي در تراکتور تکرار شود.
16 سرمربي دايم و موقت در کمتر از پنج_سال
زنوزي پس از آنکه مالک تراکتور شد همزمان با تغيير مديرعامل، سرمربي تيم را نيز تغيير داد و با نام هاي بزرگ وارد ليگ برتر فصل 98-97 شد، وي در نخستين تجربه خود با تراکتور، جان توشاک را سرمربي تيم قرار داد اما زمانيکه همه چيز در تراکتور خوب پيش مي رفت زنوزي دوستدار تغيير، توشاک را برکنار و يک ايراني خارج نشين را به جاي وي آورد اما وي نيز در نيم فصل از تراکتور جدا شد تا اداره امور فني تيم در اختيار ژرژ ليکنز بلژيکي قرار گيرد.ليکنز تا پايان فصل در تراکتور ماند و پس از اتمام فصل از اين تيم جدا شد و تراکتور زنوزي در يک فصل سه سرمربي را تجربه کرد تا رکورددار تغيير در کادر فني در طول يک فصل لقب گيرد.اين پايان کار نبود، زنوزي در فصل 99-98 با مصطفي دنيزلي اهل ترکيه شروع کرد، در ميانه راه احد شيخ لاري به طور موقت بر سر تيم قرار گرفت و در پايان با الهام ساکت، پرونده ليگ را بست و در اين فصل نيز سه سرمربي تجربه کرد.
تراکتور فصل 1400- 99 را با عليرضا منصوريان آغاز کرد، اين مربي نيز با تراکتور به بن بست خورد و بلافاصله از اين تيم کنار گذاشته شد و هدايت تيم به طور موقت به مسعود شجاعي سپرده شد تا اينکه رسول خطيبي به عنوان گزينه بومي، سکان هدايت تيم را عهده دار شد، خطيبي که با ماشين سازي نيز تجربه همکاري با زنوزي را داشت چند هفته مانده به پايان رقابت ها از تراکتور رفت و فيروز کريمي هفته هاي پاياني بر روي نيمکت تراکتور نشست و زنوزي در اين فصل نيز سنتي را که خود در تراکتور بنيان نهاده بود نشکست.فصل گذشته نيز زنوزي چهار سرمربي را در تراکتور امتحان کرد، با فراز کمالوند شروع کرد، با فيروز کريمي و زوونيمير سولدو ادامه داد و با ارطغرل ساغلام پايان داد تا تراکتور به زحمت در ليگ برتر باقي بماند.در همين زمان ها بود که زنوزي موضوع واگذاري تراکتور و عدم امکان براي حمايت از تيم را مطرح کرد اما در پايان نه تيمي واگذار شد و نه مالکي تغيير کرد، زنوزي در ابتداي اين فصل قربان برديف را با هياهوي بسيار به تراکتور آورد و وي نيز برنامه هاي زيادي براي تراکتور تدارک ديد، اما در ميانه هاي راه، وي به حالت دستوري از تيم جدا شد و به سوچي روسيه رفت و جايش را به پاکو خمز اسپانيايي داد و به نظر نمي رسد که اين آخرين تغيير در تراکتور تحت حمايت زنوزي باشد.زيرا نام تراکتور تحت حمايت زنوزي، با کلمه تغيير عجين شده و اينگونه به نظر مي رسد که اگر هر از چند گاهي تغييري در اين تيم شکل نگيرد امکان حيات براي آن قابل تصور نخواهد بود.به گزارش عصر آذربايجان به نقل از ايرنا، اي کاش مديران اين تيم وقتي را که صرف عزل و نصب بي فايده و بيهوده کرده و مي کنند براي ديگر امور باشگاه مي گذاشتند و در خدمت فوتبال اين باشگاه مي بودند که متاسفانه جايگاه جدولي تيم در فصل هاي اخير نشان مي دهد اينگونه نبوده و شواهد امر حاکيست که اين سنت بد، همچنان در تراکتور حاکم خواهد بود.

منبع :