تغييرات و تصميمات در دولت بسيار کُند است

گروه سياسي: ناصر ايماني فعال سياسي اصول‌گرا گفت: تعداد قابل توجهي از مديران دولتي بايد تغيير کنند.

جواد مرشدي

گروه سياسي: ناصر ايماني فعال سياسي اصول‌گرا گفت: تعداد قابل توجهي از مديران دولتي بايد تغيير کنند.
 البته ذهن شما فقط معطوف به وزرا نشود، معاونان رئيس جمهور و مديران سازمان‌ها و دستگاه‌هاي ديگر کشور بايد تغيير کنند. اخيرا عملکرد دولت سيزدهم موجب شده اصول‌گرايان تندرو که حاميان اصلي ورود رئيسي به انتخابات رياست جمهوري بودند، انتقادهايي را به وي وارد بدانند به‌نحوي که اکثر چهره‌هاي شاخص اين جناح سياسي، ضمن نقد عملکرد دولت، خواهان اصلاح امورهستند. اين انتفادها از نماينده‌هاي مجلس شروع شد. حتي 95درصد آنان‌که در طوماري رئيسي را به‌عرصه انتخابات فرا خوانده بودند به اذعان يکي از نمايندگان مجلس از عملکرد خود پشيمان شده و عملکرد کابينه سيزدهم را در بوته نقد قرار داده و مي‌دهند.
 به‌نظر مي‌رسد بخشي از اين نقدها کارساز شده وبرخي وزرا و روسا طي استعفا و استيضاح جاي خود را به افراد ديگري داده‌اند که البته اين خود تبديل به موضوعي جهت نگراني منتقدين شده تا مبادا فرد جايگزين حتي کارآمدي نفر قبل را نيز نداشته باشد. با اين‌همه ظاهرا پروژه عبور از رئيسي، نزديک ورود به فاز اجرايي خود شده و حالا اين رئيس جمهور است که بايد اصلاح امور را سدي در برابر اين روند قرار دهد. از آن‌جا که اغلب تحليل‌گران، دولت سيزدهم را مسبب وضعيت موجود مي‌دانند بر آن شديم تا ميزان تاثيرگذاري تغييرات اخير در وضعيت موجود را با کارشناسان سياسي درميان بگذاريم. گفت‌وگو با ناصر ايماني فعال سياسي اصول‌گرا بخوانيد:
در ارتباط با بانيان وضع موجود، عده‌اي دولت آقاي رئيسي را مسئول وضعيت حاضر مي‌دانند. با توجه به تغييراتي که اخيرا در کابينه دولت سيزدهم به‌وجود آمده از استعفا گرفته تا استيضاح، آيا وضعيت موجود به‌سمت بهبودي خواهد رفت؟
 به‌نظر من آقاي رئيسي مسبب وضعيت موجود نيست، اما ايشان و دولت‌شان نتوانستند جلوي آن ناکارآمدي‌ها و نابساماني‌هاي گذشته را بگيرند و کشور را قدمي به‌پيش ببرند. چون هر دولتي که روي کار مي‌آيد، امور بايد بهتر شود، متاسفانه در اين زمينه آقاي رئيسي عملکرد مناسبي نداشته است.
ولي در نظرداشته باشيم عملکرد بد وزراي دولت سيزدهم، موجب بدتر شدن اوضاع شده است؟
بله، من نمي‌خواهم بگويم وضعيت بهتر شده است، ولي مي‌خواهم بگويم وضعيت در بهترين حالت تغييري نکرد و حتي بدتر هم شد. اين قابل انکار نيست و آمار اين را نشان مي‌دهد، ما با هر گرايش و عقيده سياسي که باشيم آمار را نمي‌توانيم ناديده بگيريم از طرفي از عمر دولت هم نزديک دو سال مي‌گذرد و اين زمان کمي نيست.
به‌نظر شما اين استعفاها و استيضاح‌ها منجر به تغييرات خواهد شد؟
من اعتقاد دارم که در يک شرايطي مي‌تواند منجر به تغيير شود و در شرايطي مي‌تواند منجر به تغيير نشود. به‌عنوان نمونه خيلي ساده از شما مي‌پرسم آقاي رئيسي به‌جاي اين وزراي برکنار شده چه کسي را مي‌گذارد تا من بگويم اوضاع بهتر خواهد شد يا نه.
به‌طور قطع انتخاب و معرفي وزيري که کارآمدتر باشد و مورد وثوق مجلس قرار بگيرد، براي رئيس جمهور کار سختي است.
اولا شخص آقاي رئيسي در تغيير مديران بسيار کُند عمل مي‌کنند، براي مثال، تغيير وزير جهاد کشاورزي و وزير آموزش‌و پرورش بايد شش ماه تا يک‌سال زودتر انجام مي‌شد، صرف‌نظر از اين‌که جاي سوال است که اصلا در ابتدا چرا اين افراد به‌عنوان وزير معرفي شده‌اند. اين‌ها بايد خيلي زودتر از اين‌ها تغيير مي‌کردند، چرا که ناکارآمدي آن‌ها کاملا واضح است. بايد ديد چه کسي جايگزين اين افراد معرفي مي‌شود تا ببينيم واقعا مي‌توانيم اميد داشته باشيم که يک مقدار بهبودي حاصل شود. اگر قرار باشد فردي مانند افراد قبلي معرفي شود، مي‌توانم بگويم خيلي نمي‌توانيم به فرآيند تغييرات در کشور خوشبين باشيم، ضمن اين‌که همين الآن هم به اعتقاد بنده، تعداد قابل توجهي از مديران دولتي بايد تغيير کنند. البته ذهن شما فقط معطوف به وزرا نشود، معاونان رئيس جمهور و مديران سازمان‌ها و دستگاه‌هاي ديگر کشور بايد تغيير کنند. تغييرات و تصميم گيري‌ها در دولت بسيار کُند است و جايگزين‌ها هم خيلي اميدوار کننده نيست.
بايد به اين اصل برگرديم که وزير ضعيف، مديريت ضعيف بر سر کار مي‌آورد و بايد مديران ضعيف تغيير کنند تا چنانچه جواب نداد وزير تغيير کند؟
بله، البته امکانش وجود دارد تقدم و تاخر به اين شکل نباشد. در وزارتخانه‌ها برخي معاونان کليدي و برخي بيشتر ستادي و کم‌تر در مسائل اجرايي هستند. بنابراين اگر وزير، معاونان کليدي را عوض نکند، دولت با رصدي که دارد، بايد به وزير مربوطه فشار بياورد تا معاونان ضعيف را تعويض کند. برخي از معاونان وزرا مسئول يک دستگاه هستند. به‌عنوان مثال مديرعامل راه‌آهن، معاون وزير هم هست و يک دستگاه بزرگ به‌نام راه‌آهن زير نظر ايشان است يا مديرعامل شيلات معاون وزير جهاد کشاورزي هم هست و يک دستگاه زير نظر ايشان است (البته منظور من تغيير اين آقايان نيست و فقط مثال مي‌زنم). مسئول خيلي دستگاه‌ها يا بنگاه‌هاي بزرگ دولتي معاون وزير است و دولت مستقلا مي‌تواند اين‌ها را رصد کند، ولو اين‌که صلاح نمي‌داند آن وزير تغيير بکند. منتهي همان‌طور که گفته شد مسئله تغييرات در دولت خيلي کُند پيش مي‌رود. در حال حاضر برخي وزرا استعفا داده‌اند و برخي را مجلس کنار گذاشت و در نهايت کمتر ديده‌ايم دولت يعني شخص رئيس جمهور به‌طور مستقل بررسي کند وزيرش ناکارآمد است و «بسمه تعالي عزل»؛ با اين‌که از وزير بخواهد استعفاي خود را بدهد، ما تقريبا شاهد اين موضوع نيستيم.
با اين اوصاف به‌نظر شما اين ناکارآمدي دولت سيزدهم در چنددرصد وضعيت موجود تاثيرگذار بوده است؟
نمي‌شود اين‌ها را به درصد گفت، در اين مسائل درصد يک مقدار کميت‌گرايي است ولي واقعا موثر است. از بعد ديگري مي‌گويم، بنده واقعا از سال‌ها پيش و ابتداي تحريم‌ها اعتقاد داشته‌ام که تحريم‌هاي خارجي 20 تا 30 درصد بيشتر در نابساماني اقتصادي ما موثر نبوده‌اند و 70 تا 80درصد مربوط به تحريم‌هاي داخلي، سوءمديريت، ناکارآمدي‌ها و مديران نالايق است. اگر اين‌ها نبود کشور در اثر تحريم‌هاي خارجي خيلي آسيب جدي نمي‌ديد.
وضعيت موجود صداي اصول‌گرايان را نيز درآورد، فکر مي‌کنيد اگر اين وضعيت ادامه داشته باشد اصول‌گرايان از آقاي رئيسي عبور خواهند کرد يا خير؟
به گزارش عصر آذربايجان به نقل از خبرآنلاين،من يک رفتار اصول‌گرايان را هميشه تحسين کرده‌ام و يک‌سري رفتارهاي ديگر آن‌ها را نقد کردم که الآن مورد بحث من نيست، ولي آن چيزي که در مورد اصول‌گرايان به نسبت جريان مقابل تا همين حد هم قابل تقدير است اين است اصول‌گراها حتي دولتي را که منتسب به خودشان باشد، وقتي مي بينند مسير را اشتباه مي رود، زبان به نقادي مي‌گشايند؛ نمي‌گويند چون دولت از ماست، بايد تا لحظه آخر آن‌را تاييد کنيم.

منبع :