سطح بدنه اجتماعي آن تغيير باورها، تغيير ارزشها، و تغيير سبک زندگي است.بايد توجه داشت که تغيير در هر يک از اين مؤلفه ها مي تئاند به تغيير در بقيه منجر شود. جنگ نرم يک جنگ واقعي است که ابعاد مختلفي دارد و دشمن در اين جنگ به دنبال ناکارآمدي نظام اسلامي است. استراتژي دشمن، جلوگيري از تحقق و ترويج راهبرديهاي پنجگانه يعني انقلاب، نظام، دولت جامعه و تمدن اسلامي است. به تحقيق، شکل نگرفتن جامعه اسلامي مانع از تحقق تمدن اسلامي خواهد بود که خانواده به منزله اصليترين واحد سازنده آن ميباشد.دشمن به دنبال آن است که با استحاله مدل خانواده، به سبب تغيير سبک زندگي اسلامي به سبک زندگي غربي، آن را از مسير کارکردهاي خود منحرف سازد تا بدين وسيله جامعه را از مسير اسلاميت خارج کند.نبود جامعه اسلامي، مانع از بر سرکارآمدن دولت اسلامي ميشود و به اين ترتيب استحاله جامعه اسلامي، استحاله دولت اسلامي را در پي داشته و پس از استحاله نظام اسلامي، پديده انقلاب اسلامي به شکست انجاميده و کارآمدي اين فرضيه را در اذهان جهانيان باطل ميکند.(منتظران،1391) بيداري يک جامعه اسلامي از بيداري فرزندان آن جامعه و از تمام عناصر تشکيلدهنده آن آغاز ميشود و اگر به ساختار جامعه خويش نگاهي بيندازيم حتماً درخواهيم يافت که همانا خانواده عنصر تشکيلدهنده واقعي همه جوامع است و نيز ميدانيم که زن دريچه اطمينان خانواده است. گفته ميشود که زن نيمي از جامعه است و ما ميگوييم که زن همة جامعه است؛ زيرا زن نيمي از جامعه و سازندة نيم ديگر آن است. با توجه به اينکه زن هم مادر و تربيتکننده نسل است و هم ميتواند پزشک، وکيل، سياستمدار و ... باشد و همچنين در خانواده و محيط اطراف و جامعه تأثير بسزايي دارد، اگر در سطح بالايي از فرهنگ و آگاهي باشد و بر اساس ارزشهاي اسلام به رشد و تربيت نسل بپردازد، خانواده ايمن باقي ميماند و در نتيجه جامعه سالم خواهد ماند و عکس اين موضوع نيز صادق است.اگر زن و جامعه فاسد شود، خانواده و جامعه نيز به سوي انحراف کشيده ميشود. زنان هرچند که وظايفي مشابه وظايف مردان در کار ايفا ميکنند، داراي قدرت تأثيرگذاري ويژهاي در محيط خويش هستند. گاهي مادر بيشتر از پدر در پسر خود تأثير ميگذارد و اين در حالي است که دانشآموز پسر هنگام ارتکاب خطا در مقابل معلم زن بيشتر شرمزده ميشود تا معلم مرد. در ديگر زمينهها نيز اينگونه است.بيداري زن بايد موجب شود که وي راهها و ابزار جنگ نرم را، که بعضي از آنها را يادآور شديم، بيابد. و آنها را براي افراد ديگر هم شرح دهد. اين بدان سبب است که زنان از دام غفلتي که برايشان پهن شده است و خواهان گرفتاري وي در آن ميباشند، آگاه و دور شوند.زن بايد جوهر اصلي اسلام را بشناسد و با رضايت خاطر روحي و قلبي زندگي کند و در کنار اين امت قرار گيرد.زنان ما نبايد خود را با ديگران مقايسه کنند؛ چراکه اولين فردي که خود را مقايسه کرد شيطان بود. بدون شک هر انساني در زندگي براي خود الگويي دارد. پس نبايد اين الگوها را از شيطانهاي روي زمين گرفت. اگر خواهان الگو باشيم تاريخ ما پر از زنان بزرگ است؛ بانو زينب(س) و حضرت زهرا(س) کساني هستند که الگو و نمونهاي بينظير در کل تاريخ بشريتاند.تا زماني که اراده تغيير در خود را نداشته باشيم نبايد از اين موارد صحبت کنيم. بيداري از زور ناشي نميشود و همانا به اراده نياز دارد. پس هر که بخواهد ميتواند. و نيروي اراده از ايمان و درستي کارهايي که انجام ميدهيم و از اعتقاد به بيداري اسلامي از يک سو و ايمان به آنچه عليه ما انجام ميشود از سوي ديگر ناشي ميشود.براي اينکه مراقب شيوههاي دشمن براي مانعتراشي بر سر راه بيداري اسلامي خود باشيم بايد متوجه آنچه در پس شعارها نهفته است باشيم که فقط شعار نيستند.(انجمن علمي پژوهشي مطالعه زنان.1393) فهم اين جنگ و چگونگي و چرايي آن نيازمند بصيرت بالاست به جاي تصرف زمين، به تسخير ضمير افراد مي پردازد.تسلط بر ذهن ها و قلبها و اميال هدف اصلي جنگ نرم است.سطح بدنه اجتماعي آن تغيير باورها، تغيير ارزشها، و تغيير سبک زندگي است.بايد توجه داشت که تغيير در هر يک از اين مؤلفه ها مي تئاند به تغيير در بقيه منجر شود. راههاي مقابله با جنگ ترم، هدفمند کردن فعاليتهاي فرهنگي، تهيه طرح جامع تعليم و تربيت اسلاميث و تقويت باورها و ترويج ارزشها، طراحي الگوي اسلامي،بومي و استفاده از ارزشها است. با آغازجنگي که در تاريخ 31 شهريور سال 1359 ، از سوي عراق به ايران تحميل شد. زنان مسلمان ايراني با الهام از تعاليم اسلامي با شجاعت و شهامت وصف ناشدني، در صحنه هاي مختلفي حتي در ميدانهاي رزم حضور يافتند. زنان در جنگ تحميلي در کنار مردان چه در سنگر و چه در پشت سنگر نقش ماندگار و موثري داشتند. از عوامل زمينه ساز مشارکت بانوان در دفاعمقدس، پيروزي انقلاب اسلامي، تأکيد موازين شرعي به دفاع بانوان از ارزشهاي الهي، تأثيرپذيري از اسوههاي ايثار صدر اسلام و تربيت در مکتب عاشورا ميباشد.زنان در طول هشت سال دفاع مقدس ثابت کردند که مهمترين رکن در جامعه محسوب مي شوند. اکنون نيز اين عرصه فرهنگي و جنگ نرم نيز به دست زنان عرصه حماسه ساز است. زنان حماسه تاريخي را از خود به جا گذاشته اند و تاريخ جنگ تحميلي اين را ثابت کرده است. در اسلام به نقش و کارکرد زنان در صحنههاي فعاليت اجتماعي ، سياسي اهميت و اعتبار کافي داده شده اما در طول تاريخ به دلايل متعددي اين حقوق يا مخدوش يا تعمداً نقض گرديده است طوري که برخي ميپندارند زنان فاقد اين حقوقند. زنان مسلمان نيز مانند مردان مسلمان، ايدئولوژي اسلامي دارند. زنان هرچند که وظايفي مشابه وظايف مردان در کار ايفا ميکنند، داراي قدرت تأثيرگذاري ويژهاي در محيط خويش هستند.اين برداشت به همان عفت و حياء دروني که انسان از درون بايد کامل شود، برمي گردد. به گزارش عصرآذربايجان به نقل از راه دانا تقويت مهره هاي دروني و باطني يک زن مسلمان تقويت به بازگشت به اصل و هويت وجودي و دروني خود او يا همان بيداري است. امروزه نقش زن به سان گذشته پراهميت تر است.زن گوهر وجودي دارد که با تقويت آن و بيداري دروني خود مي تواند مثل گذشته عرصه را بر دشمن تنگ_تر و تنگ تر کند.زنان امروزه همانند زنان در هشت سال دفاع مقدس بايد به آگاهي وجود خود برسند و به چرايي وجود باينديشند. نيروي اراده از ايمان و درستي کارهايي که انجام ميدهيم و از اعتقاد به بيداري اسلامي از يک سو و ايمان به آنچه عليه ما انجام ميشود از سوي ديگر ناشي ميشود.براي اينکه مراقب شيوههاي دشمن براي مانعتراشي بر سر راه بيداري اسلامي خود باشيم.
گروه فرهنگي: فهم جنگ نرم و چگونگي و چرايي آن نيازمند بصيرت بالاست به جاي تصرف زمين، به تسخير ضمير افراد مي پردازد.تسلط بر ذهن ها و قلبها و اميال هدف اصلي جنگ نرم است.