تاريخ تبريز از دوران باستان تا پيروزي انقلاب اسلامي
گزارش//
1399/04/08
گروه تاريخي:ارتباط تبريز با گروهي از شهرها و قلعههاي همزمان با دوران مادها، در ميان محققين مورد مشاجره? فراوان قرار گرفتهاست.
شماري از محققان بر اين عقيدهاند که دژ »تارويي-تارمکيس«، که نام آن در کتيبه? سارگن دوم -پادشاه آشور در بين سالهاي 705 تا 721 پيش از ميلاد مسيح- آمده، در محل شهر کنوني تبريز قرار داشتهاست.
در کتيبه? سارگن دوم اين دژ را دژي بزرگ و آباد و داراي باروي تودرتو وصف شدهاست.
اين دژ بنابر نوشتههاي کتيبه? سارگن، محل نگهداري اسبهاي ذخيره? سواران اورارتو بوده که در حمله? آشوريها ويران شدهاست.
در کتاب تاريخ ايران (چاپ دانشگاه کمبريج) آمده که تبريز در اوايل دوره? ساساني (سده? سه يا چهار ميلادي) بنا شده و يا به احتمال بيشتر در سده? هفتم اين واقعه روي دادهاست.
شهر کنوني تبريز برروي خرابههاي شهر »تَوْرِژ« (بارها) بنا شدهاست.
تورژ يکي از بااهميتترين مراکز بازرگاني منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطي ميان شرق و غرب اهميت فراواني داشتهاست.
اين شهر در زمان حکمرانان اشکانيتبار ارمنستان، پايتخت اين منطقه بودهاست.
ولاديمير مينورسکي در دانشنامه? اسلام بيان ميکند، اين داستان که شاه اشکانيتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرين پادشاه اشکاني) به دست اردشير بابکان (بنيانگذار سلسله? ساساني) تبريز را اشغال کرده و اين شهر را پايتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههاي واردان -تاريخنگار ارمني در سده? چهاردهم ميلادي- در منابع قديمي به چنين چيزي اشاره نشده و اين روايت ريشهاي عاميانه دارد
در زمان فتح آذربايجان به دست اعراب در سال 22 هجري، آنگونه که در کتاب فتوحالبلدان بلاذري آمده، توجه سپاه اعراب بيشتر متوجه شهر اردبيل بوده و حتي نامي از تبريز در فهرست شهرهايي که مرزبان پارسي از آنها سربازگيري کرده بود، نيامدهاست.
چنين پيدا است که تبريز همانگونه که »فاستوس بيزانسي« اشاره کرده، در سده? چهارم ميلادي ويران شده بود و در زمان حمله? اعراب قريهاي کوچک بيش نبودهاست.
پس از فتح آذربايجان، گروهي از اعراب در آذربايجان ساکن شدند.
در زمان خلافت منصور عباسي (136-158) و در حدود سال 137 هجري، مردي به نام »رَوّاد« از قبيله? »اَزْد« از قبايل مشهور يمن در تبريز مسکن گزيد و پسران او اقدام به ساخت نخستين ديوار شهر کردند. به گفته? ياقوت حموي، تبريز قريهاي بود تا آنکه رواد ازدي در زمان متوکل عباسي به آن درآمد.
پس از رواد، پسرش »وجنا« با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر ديوار کشيدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند.
نويسندگاني مانند ابن خرداذبه، بلاذري و طبري، تبريز را در بين شهرهاي کوچک آذربايجان نام بردهاند.
درحالي که مقدسي شهر را تحسين کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود 367 هجري) تبريز را آبادتر از اغلب شهرهاي کوچک آذربايجان ميشمارد.
اين شهر از نيمه? اول سده? سوم هجري روبه گسترش نهاد و اهميت آن در منطقه? آذربايجان به اندازهاي بود که متوکل عباسي پس از زمينلرزه? سخت و ويرانگر تبريز در سال 244 هجري بيدرنگ فرمان بازسازي شهر را صادر نمود.
تبريز که در دوره? فرمانروايي »ابومنصور وهسودان روادي« روبه گسترش و آباداني نهاده بود، در اثر زمينلرزه? سال 434 هجري مجدداً بهشدت آسيب ديد.
به طوري که ناصرخسرو که در 438 هجري از اين شهر ديدن کرده، مساحت تبريز را 1400 در 1400 گام بيان کرده که بر اين اساس به نظر نميرسد مساحت شهر متجاوز از يک کيلومتر مربع بودهباشد.
اعضاي خاندان رواديان تا 446 هجري با چند وقفه، حاکمان تبريز بودهاند.
در اين سال طغرل سلجوقي، وهسودان روادي را خراجگزار خود کرد و به گفته? ابن اثير، طغرل در سال 450 هجري »مملان بن وهسودان« را به حکمراني آذربايجان گماشت.
الب ارسلان (جانشين طغرل) در 463 حملان را از حکومت آذربايجان برکنار نمود و نزديک به چهارصدسال فرمانروايي خاندان روادي را در اين سرزمين پايان داد.
در نوشتههاي تاريخي از دوران سلجوقي اشارههاي زيادي به تبريز يافت نميشود.
در راحهالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خليفه در نزديکي اين شهر برپا ساخت.
بعد از وفات سلطان محمود غزنوي (به سال 525 هجري) بين داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وي تنشي جهت تصاحب تبريز پيش آمد که در اين ميان داود پيروز شد و تبريز را مقر حکومت خود ساخت.
آنچنانکه از شواهد تاريخي برميآيد از زمان قزل ارسلان (582-587 هجري) به بعد تبريز براي هميشه پايتخت آذربايجان گرديد. در ابتداي سده? هفتم هجري مغولان دوبار به تبريز حمله بردند؛ ولي با دريافت غرامت بازگشتند.
در سال 627 هجري مغولها در نهايت بر تمام آذربايجان و بهخصوص تبريز دست يافتند.اوج شکوفايي تبريز در زمان ايلخانان بود؛ يعني زماني که اين شهر پايتخت قلمرويي بود که از نيل تا آسياي ميانه گسترده شده بود.
تبريز در دوران تيموريان، قراقويونلوها و اوايل سلسله? صفويه نيز پايتخت ايران بودهاست. اين شهر به سال 1500 ميلادي (906هجري) به تصرف شاه اسماعيل درآمد و نخستين پايتخت ايران جديد در دوره? صفويه شد.
در اين زمان حدود دوسوم جمعيت 200-300 هزار نفري تبريز سنيمذهب بودند و بهزودي سياستهاي سختي جهت تحميل مذهب شيعه بر سنيان تبريز اعمال گرديد.
نزديکي اين شهر به مرز ايران و عثماني موجب شد که تبريز در برابر تهديدهاي اين حکومت آسيبپذير شود؛ به طوري که چندينبار به تصرف عثمانيان درآمد تا اين که شاه تهماسب صفوي در سال 1514 ميلادي (920هجري) پايتخت را از تبريز به قزوين منتقل نمود.
تبريز در دوره? قاجار وليعهدنشين اين سلسله بود و وليعهدان سلسله? قاجار در اين شهر اقامت ميگزيدند
تبريز در جنبش مشروطه نقشي مهمي برعهده داشت و دليري و فداکاري کساني چون ستارخان (سردار ملي)، باقرخان (سالار ملي)، و شيخالاسلام به پيروزي جنبش و گرفتن مشروطه منجر شد.
پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعليشاه قاجار تمام حرکتهاي مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند؛ اما در تبريز و تنها در چند محله? آن، هنوز کساني بودند که حاضر باشند تا پاي جان از اين دستآورد پاسداري کنند.
ستارخان و پيروانش در محله? اميرخيز باقرخان از محله? خيابان و مارالان و ارامنه? اين محلهها و حدود يکصد داوطلب مسلحي که توسط روشنفکران ارمني شهر از قفقاز سازماندهي شده بودند، شروع به مقاومت کردند و بهتدريج چند محله? ديگر نيز به آنها پيوستند.
مقاومت آنها در مقابل نيروهاي طرفدار محمدعليشاه، به سرکردگي امام جمعه? تبريز و با حمايت طايفه? شاهسون و ديگر مدافعان استبداد ماهها ادامه داشت تا اينکه در اصفهان و گيلان نيز مردم بهپا خواستند و مشروطهخواهان با فتح تهران به پيروزي رسيدند.
درواقع شروع قيام مشروطهخواهان عليه استبداد محمدعليشاهي از تبريز بودهاست.
رونق مبادلات تجاري و فرهنگي تبريز و مرکزيت اقتصادي اين شهر در طول سدهها، به پيشرفت و گسترش نهادهاي مدني و اجتماعي تبريز منجر شدهاست.
بهويژه در دوران قاجار، تبريز به سبب همجواري با روسيه و عثماني و نزديکي اين شهر به راههاي ارتباطي غرب، نقطه? آغازين بسياري از پيشرفتها در سطح کشور بودهاست.
در اين دوران بسياري از جنبشهاي فکري تحولات اجتماعي، اقتصادي و فني و بسياري از نهادهاي مدني پيش از تهران و ديگر نقاط ايران در اين شهر شکل ميگرفت.
بسياري از اولينهاي تاريخ ايران مانند اولين چاپخانه، اولين سينماي عمومي، اولين کودکستان و اولين مدرسه? کر و لالهاي ايران، ادبيات نوين نمايشنامهنويسي به زبان فارسي و آذري، اولين خياباني که در ايران داراي برق شد و … در تبريز بودهاند.
در سال 1324 خورشيدي فرقه? دموکرات آذربايجان با حمايت شوروي سعي در برپايي حکومتي مستقل از دولت مرکزي ايران کرد و تبريز مرکز فعاليتهاي اين گروه بود. ولي با بيرونرفتن نيروهاي شوروي، اين فرقه نيز با شکست سختي روبهرو شد.
سياست دوران شوروي کمونيستي و استالين موسوم به »ديوار آهنين« و بستهشدن مرزهاي شمالي ايران در اين دوران، ضربه? بزرگي به رونق شهر -بهعنوان مرکز مبادلات منطقه با همسايگان شمالي ايران- وارد نمود.
به گزارش عصر آذربايجان به نقل از تبريز پديا، در 29 بهمن 1356 خورشيدي، تظاهرات مردم تبريز به مناسبت چهلمين روز کشتهشدگان 19 دي 1356 تظاهرات قم به درگيري کشيد و معترضين عملاً بيشتر نقاط شهر را تسخير نمودند.
در سالهاي نخست بعد از انقلاب ايران در سال 1357، طرفداران حزب جمهوري خلق مسلمان ايران، به طرفداري از شريعتمداري برخي ناآراميها را در اين شهر پديد آوردند که با دخالت دولت ايران و تعطيلي حزب مذکور، اين ناآراميها خاتمه يافت.
تبريز در سالهاي جنگ عراق با ايران نقش بارزي داشت و حضور نيروهاي داوطلب از تبريز در آن دوران درخور توجه بود.
بنابر آمار رسمي موجود، شمار کشتهشدگان اين شهر در اين جنگ بيش از 4?200 تن بودهاست.
منبع :