غلامرضا حسني؛ امام جمعه متفاوت اروميه
غلامرضا حسني؛ امام جمعه متفاوت اروميه
1401/03/01
گروه تاريخي: حجت الاسلام غلامرضا حسني معروف به ملاحسني امام جمعه سابق اروميه در سن 91سالگي درگذشت. او تا سال 92 امام جمعه اروميه و نماينده، ولي فقيه در استان آذربايجان غربي بود. فعاليت چريکي اين طلبه و همچنين اظهارات جنجالي اصليترين دلايل شهرت او هستند. طلبه تفنگ به دست
گروه تاريخي: حجت الاسلام غلامرضا حسني معروف به ملاحسني امام جمعه سابق اروميه در سن 91سالگي درگذشت. او تا سال 92 امام جمعه اروميه و نماينده، ولي فقيه در استان آذربايجان غربي بود. فعاليت چريکي اين طلبه و همچنين اظهارات جنجالي اصليترين دلايل شهرت او هستند.
طلبه تفنگ به دست
ملاحسني در سال 1306 در روستاي بزرگ آباد اروميه به دنيا آمد. دوازده ساله بود که پدرش را از دست داد.و با مادرش که نقش يک مربي ديني را در روستايشان بر عهده داشت، زندگي کرد. او پس از کلاس ششم به تحصيل علوم ديني پرداخت. ناامن بودن منطقه زندگي باعث ميشود در 14 سالگي تفنگ در دست بگيرد. همين از او طلبهاي ميسازد که سلاح از دستش خارج نميشود. او درباره دقت تيراندازي خود نيز ميگويد: من در پنجاه شصت متري ميايستادم و نشانه ميرفتم و دقيقا نوک سيگار را ميزدم.
حسني در يکي از کتاب خاطرات خود ميگويد در روستاي خود همسايهاي داشته که با بلند کردن صداي ساز و آواز او را اذيت ميکرد. هرچه تذکر داد مفيد نبود. يک بار اسلحه را برداشت و چند تير هوايي کنار در خانه او شليک کرد. در اين وقت صدا کم شد. بار ديگر رگباري به هوا زد و اين بار صدا کاملا قطع شد و ماجرا خاتمه يافت. حسني ميگويد زماني که در قم بوده از فدائيان اسلام تأثير پذيرفته است. شيفتگي وي نسبت به شخص نواب مانند ديگران عاشقانه است و وي ميگويد با اين که خيلي به آيت الله بروجردي علاقه داشتم دلم با فدائيان اسلام بود.
او بخشي از تحصيلاتش را در حوزه عليمه قم در نزد امام خميني و همچنين آيت الله شريعتمداري گذرانده است. مراسم عمامه گذاري اش نيز در حضور آيت الله شريعتمداري برگزار شده است. با اين وجود شاگردي آيت الله شريعتمداري بعدها درباره او گفته: آقاي شريعتمداري اگرچه استاد من بود و من براي او به عنوان مرجع تقليد احترام قائل بودم، ولي هرگز شرايط رهبري را در او نمي ديدم.
از نمايندگي مجلس تا رياست کميته و امامت جمعه
»ملا حسني« از همان روزهاي اول انقلاب با حکم امام خميني (ره) نماينده ايشان در اروميه شد. براساس اين حکم، وظيفه برگزاري نماز جمعهها بر دوش او بود. بعد از رحلت امام خميني (ره) حکم وي از طرف مقام معظم رهبري تمديد شد.
حسني که پيش از انقلاب مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوي را آغاز کرده بود، پس از انقلاب رياست کميتههاي انقلاب در آذربايجان غربي را برعهده گرفت و در مقابله با گروههاي مسلح کرد هم نقش داشت.
حسني در اولين دوره انتخابات مجلس با نزديک به 80 هزار راي به مجلس راه پيدا کرد. او عضو کميسيون دفاع شد. خودش در اين باره توضيح ميدهد: به پيشنهاد آقاي هاشمي، وارد کميسيون دفاع شدم؛ در اواخر شهريور ماه 1359 در آغاز جنگ تحميلي که هواپيماهاي صدام براي اولين بار به فضاي شهر تهران تجاوز کردند و در آسمان اين شهر و نزديکيهاي مجلس، ويراژ مي دادند، من بدون اينکه با مسئولان ساختمان مجلس هماهنگي کرده باشم، خودم را به پشت بام مجلس رساندم و با مسلسلي که در پشت بام مجلس به کار گذاشته بودند، با هواپيماهاي جنگي به ستيز برخاستم و آنها را به رگبار بستم.«
وقتي پسرش را به کميته معرفي کرد
معروف است که حسني فرزند بزرگ خود را به کميته معرفي کرده است؛ اقدامي که منجر به اعدام فرزندش شد. رشيد حسني فرزند غلامرضا حسني به فدائيان خلق گرايش داشت. او در اين باره توضيح داده است: تصميم گرفتم جلوي فعاليتهاي او را بگيرم. نخست چند بار تذکر و تهديد انجام گرفت، ولي فايده نکرد. آن وقت نماينده مجلس و در تهران بودم. يک روز رشيد هم به تهران آمده بود. جايش را شناسايي کرديم. در کميته انقلاب تهران با آيت الله مهدوي کني تماس گرفتم و گفتم يک موردي هست، چند نفر مسلح بفرستد.
نگفتم پسرم هست. يکي از محافظان خودم به نام آقاي جليل حسني را نيز همراه آنها کردم گفتم اگر مقاومت يا فرار کرد بزنيد نگذاريد فرار کند و اگر هم تسليم شد، دستگير کنيد و به کميته تحويل بدهيد. آنها رفتند و او را دستگير کردند.
رشيد چند روزي در کميته تهران بود. بعد براي بازجويي و محاکمه به تبريز انتقال دادند. او، چون محل فعاليتهايش، استان آذربايجان بود در اين شهر محاکمه و به اعدام محکوم شد و بلافاصله حکم اجرا شد. من در مورد انقلاب با هيچ شخصي ولو پسرم باشد، شوخي ندارم و با هيچ احدي در اين مورد عقد اخوتي هم نبسته ام. هنوز هم اگر يکي از فرزندانم بر ضد انقلاب و رهبري، خداي ناکرده، فعاليت کند، همان کاري را خواهم کرد که با رشيد کردم.«
حسني بعد از انقلاب سه بار ترور شد که يک بار آن در تهران و مابقي در اروميه اتفاق افتاد. در ماجراي ترور خود در تهران اسحله ميکشد و نجات مييابد. يک بار ديگر هم بعد از خروج از مسجد يک منافق براي عمليات انتحاري به او چسبيد تا خود را منفجر کند. اما حسني که با فنون رزمي آشنا بود به او ضربه وارد کرده و او را به سويي پرت ميکند.
ستيز با اصلاح طلبان و عشق به احمدي نژاد
از دلايلي معروف شدن حسني سخنان جنجالي و گاه عليه دولت اصلاحات او بود. اين نطقها باعث ميشد حسني از سوژههاي هميشگي اصلاح طلبان شود، تا جايي که روزنامه صبح امروز هر هفته خبرنگاري به نماز جمعه او بفرستد. سعيد حجاريان، مديرمسئول روزنامه صبح امروز توضيح ميدهد: »ما خبرنگاري داشتيم که هر هفته به نمازجمعه ميرفت و صحبتهاي ايشان را دقيقا پياده ميکرد و متن و نوار صحبتها را براي ما ميفرستاد و ما عينا همان را چاپ ميکرديم.
غرض مان از اين کار اين بود که ستاد نمازجمعه به ايشان تذکر دهد بعضي از حرفها را که موجب وهن است، بر زبان نياورد، اما کار ما اثربخش نبود. ما کارمان را ادامه داديم ولي زماني که اين موضوع دست مايهاي شد تا ديگراني با لهجه ايشان خطبههاي جعلي بخوانند و پخش کنند، من عذرخواهي کرده و دستور دادم انتشار مطالب ايشان متوقف شود«
حسني هرچقدر با اصلاح طلبان سر سازگاري نداشت احمدي نژاد را دوست داشت. ميگفت: دولت احمدينژاد دولت عدالت به سبک امام زمان است. البته خودش گفته که در سال 84 به رقيب او يعني هاشمي رفسنجاني راي داده است. براي احمدي نژاد آنقدر عزيز بود که نشان درجه يک شجاعت را از رئيس دولت نهم دريافت کرد.
به گزارش عصر آذربايجان به نقل از فرارو، اسدالله عليزاده، مديرکل سازمان پيشين ميراث فرهنگي آذربايجان غربي نيز در سال 88 ابراز اميدواري کرده بود که نام حسني به عنوان ميراث فرهنگي به ثبت برسد.
منبع :