بازي اخراج اساتيد، يک بازي دو سرباخت براي ايران است

گروه سياسي: جلايي پور از چهره هاي سياسي اصلاح طلب و استاد دانشگاه مي گويد: کشور ايران فقط از ناحيه سلطنت‌طلباني که به آقاي هالو حمله مي‌کنند و از سوي سازمان مخوف مجاهدين که به عمليات اسرائيل در کشور کمک مي‌کنند، تهديد نمي‌شود. ايران از سوي نيروي تخريب و اخراج در دانشگاه هم مورد تهديد قرار دارد.

جواد مرشدي

گروه سياسي: جلايي پور از چهره هاي سياسي اصلاح طلب و استاد دانشگاه مي گويد: کشور ايران فقط از ناحيه سلطنت‌طلباني که به آقاي هالو حمله مي‌کنند و از سوي سازمان مخوف مجاهدين که به عمليات اسرائيل در کشور کمک مي‌کنند، تهديد نمي‌شود. ايران از سوي نيروي تخريب و اخراج در دانشگاه هم مورد تهديد قرار دارد.
روند پاکسازي در دانشگاه ها از سوي طيف تندرو يا به روايت حميدرضا جلايي پور»نيروي اخراج« اين روزها شدت گرفته است و در آستانه سالگرد اعتراضات سال گذشته و در فاصله چند هفته اي تا بازگشايي دانشگاه ها خبرها يکي بعد از ديگري حکايت از اخراج اساتيد برجسته دانشگاه ها دارد. رويه اي که پيشتر هم در دولت احمدي نژاد در قالب بازنشستگي اجباري تجربه شده بود اما اين روزها شدت و حدت آن بيشتر شده است.
حميدرضا جلايي پور، استاد برجسته دانشگاه تهران و فعال سياسي اصلاح طلب با تاکيد براينکه رئيس جمهور و وزير علوم با يک تلفن مي_توانستند جلوي اخراج ها را بگيرند اما اينکار را نکردند، گفت؛»نيروي اخراج منافع و انگيزه هم دارند و از اين فرصت استفاده مي‌کنند تا افراد خود را با مدارک قلابي جذب هيئت‌هاي علمي و مراکز پژوهشي کنند.«
وي شرايط فعلي را بدتر از دوره احمدي نژاد مي داند و معتقد است؛»پاتوق نيروي اخراج اطراف بخش‌هاي وابسته به شوراي انقلاب فرهنگي و تشکل‌هاي سياسي مثل پايداري و بخشي از سازمان‌هاي گزينشي-حراستي است.«
مشروح گفتگو با حميدرضا جلايي پور فعال سياسي اصلاح طلب را در ادامه بخوانيد؛
*****
آقاي جلايي پور! همانطور که در جريان هستيد اخيرا اخراج اساتيد و تعليق تدريس برخي اساتيد در دانشگاه ها شدت گرفته و هر روز خبري در مورد منع چند استاد از تدريس به گوش مي رسد. آثار و پيامدهاي اين نوع برخورد با اساتيد دانشگاه ها را چگونه مي_بينيد؟
آثارش روشن است. دخالت بيشتر سياست و حکومت در قلمروي نهادهاي علمي همه‌اش زيان است. رکن رکين دانشگاه‌ها اولا جذب نخبگان دانشگاهي در گروه‌هاي علمي است. ثانيا تامين آزادي آموزش و تحقيق اين اعضا در نهاد دانشگاه است.
بازي اخراج اساتيد، يک بازي دو سرباخت براي ايران است
دخالت حکومت در دانشگاه به اين معنا است که دانشگاه مي‌شود دبيرستان‌هاي توليد کننده مدرک و امتياز حکومت-مثل قصه خصولتي‌ها در عرصه اقتصاد. اين دخالت‌ها از يک طرف نهاد دانشگاه را (بعنوان لنگرگاه شناخت انتقادي مشکلات جامعه و دولت) تخريب مي‌کند و از طرف ديگر نهاد دولت را از اين که در خدمت آحاد ملت باشد و خدمات پايه بدهد بيرون مي‌برد. و دولت مي‌شود ابزار توزيع امتيازات اجتماعي و اقتصادي براي هوادران مريد حکومت. اين بازي اخراج يک بازي دو سر باخت براي کشور ايران است.
اين برخورد سال گذشته و پس از اعتراضات رنگ و بوي بيشتري به خود گرفت ،شما ريشه اين نوع برخورد ها را در همان اعتراضات مي بينيد يا عوامل ديگري هم در اين موضع دخيل هستند؟
در ايران از همان اول انقلاب خصوصا پس از انقلاب فرهنگي يک »نيروي تهديد و اخراج استاد و دانشجو« شکل گرفت. اين نيرو آن‌موقع تحت عنوان تعهد و انقلابي‌گري و حالا تحت عنوان خالص‌گرايي و تمدن‌سازي شکل گرفته است.
»نيروي اخراج« از دولت احمدي نژاد تا دولت رئيسي
اين نيرو که به لحاظ اعتقادي سبک همين‌ پايداري‌چي‌ها هستند،در گذشته هر وقت فرصت پيدا کرده تحت عناوين مختلف و حالا با ابزار »موقتي سازي« شمشير بازنشستگي و اخراج را فرو مي‌آورد. اين نيرو زمان احمدي‌نژاد فرصت گير آورد و عده‌اي را بازنشسته کرد و سه‌هزار و هفتصد بورسيه را مي‌خواست به دانشگاه تحميل کند. مناصب دانشگاهي مثل منابع طبيعي و نفتي براي اين‌ها يک فرصت است. متاسفانه اين نيرو روي اين موقعيت‌ها با توجيهات عقيدتي خيمه زده‌اند. در دولت يک‌دست رئيسي هم اين »نيروي‌اخراج« فرصت عمل پيدا کرده و دارد مي‌تازد.
يک عامل ديگر هم اين روزها به »نيروي اخراج« کمک کرده و آن هم اين است که مسولين کشور از سال گذشته نگران اعتراضات دانشگاه‌ها هستند. بعد اين »نيروي اخراج«به مسولين مي‌گويند بگذاريد تا ما دانشگاه‌ها را آرام کنيم. ايده آرام کردن اين ها اين است که مي‌گويند ما اگر اساتيدي که در ميان دانشجويان منتقد نفوذ دارند با قاطعيت اخراج کنيم و اگر قاطع با دانشجوي فعال برخورد کنيم بقيه ماست‌ها کيسه مي‌کنند و دانشگاه آرام مي‌ماند. اگر اين فکرها نبود که خب اين آقاي رئيسي و وزير ارشاد بايد کاري مي‌کردند و يک مهاري به نيروي اخراج مي‌زدند. لذا در شرايط فعلي اين فرصت طلايي براي نيروي اخراج بوجود آمده.
وضعيت بدتر از دوره احمدي نژاد مي شود
اين روند در زمان آقاي احمدي نژاد و از نيمه دوم سال 84 آغاز شد ،بنظر شما ايا دولت آقاي رئيسي دنبال رو همان سياست دولت نهم است؟
الان وضعيت دارد بدتر از دوره احمدي‌نژاد مي‌شود. همان نيروهاي اخراج دوره احمدي‌نژاد الان همه پاي کار هستند. توجه داشته باشيد تندترين نيروها، در دولت رئيسي در عرصه مدارس و دانشگاه‌ها و فرهنگ و هنر بکار گرفته شده‌اند.
نيروي اخراج، افراد خود را با مدارک قلابي جذب هيات علمي مي کند
بعد توجه داشته باشيد و همانطور که اشاره کردم نيروي اخراج منافع و انگيزه هم دارند و از اين فرصت استفاده مي‌کنند تا افراد خود را با مدارک قلابي جذب هيئت‌هاي علمي و مراکز پژوهشي کنند. نخبه بيچاره ايراني هم در به در دنبال دنبال مهاجرت و ويزاي کار است. قبلا تو کاليفرنيا دنبال کار بود حالا تو امارات و ترکيه.
در آن زمان ياران احمدي نژاد در وزارت علوم بيشتر دنبال بازنشستگي اجباري اساتيد بودند اما اين روزها موج اخراج را شاهد هستيم و ...
گفتم الان نيروي اخراج با توجه به شرايط دانشگاه و کشور اختيارات ويژه دارد. حتي به حکومت مي‌گويد بقاي تو دست من است. و متاسفانه اين پندارها در دولت رئيسي مشتري دارد. اين‌ها دارند در صدا و سيما يک‌کتي صحبت مي‌کنند و خدا را بنده نيستند.
متاسفانه "بخش فکري" اين نيروي اخراج کننده افکار خطرناکي دارند. من به بعضي از ويژگي‌هاي اين فکر خطرناک اشاره مي‌کنم: اين ها مي‌گويند مشکل اساسي ما فکر و تمدن غربي است. راه حل نهايي دفن اين ميراث غربي در ايران است. بعد مي‌گويند چطور اين غربي‌ها طي چند قرن جامعه و علم غربي را درست کردند، ماهم مي‌توانيم به مرور زمان يک جامعه و علم ضد غربي درست کنيم. ولي تا زماني‌که اين جامعه مطلوب درست بشود بايد …
پاتوق نيروي اخراج اطراف پايداري و بخشي از سازمان هاي گزينشي-حراستي است
بنظر شما يک کودتاي علمي در حال وقوع نيست؟
نه. واژه کودتا يک واژه مربوط به عرصه سياسي است. گفتم اين يک «نيروي اخراج» در کشور است که فرصت گير آورده و دارد عمل مي‌کند و توجيهات توهم‌گون هم براي خودشان دارند. پاتوق اين‌ها اطراف بخش‌هاي وابسته به شوراي انقلاب فرهنگي و تشکل‌هاي سياسي مثل پايداري و بخشي از سازمان‌هاي گزينشي-حراستي است.
رئيسي مي تواند با يک تلفن جلوي اين نيروي تخريب را بگيرد اما...
آقاي رئيسي و وزير علوم مي‌توانند با يک تلفن جلوي اين نيروي تخريب را بگيرند. ولي تا حالا نگرفتند. و من اطلاع ندارم که آيا بيت رهبري عملکرد اين نيروي تخريب را در دانشگاه‌ها نمي‌بيند يا مي‌بيند و رضايت دارد؟به نظر من اين نيروي اخراج و ايده‌ پشت آن‌ها يکي از مصاديق نيروهاي خودبراندازي در کشور است.
به گزارش عصر آذربايجان به نقل از خبرانلاين،کشور ايران فقط از ناحيه سلطنت‌طلباني که به آقاي هالو حمله مي‌کنند و از سوي سازمان مخوف مجاهدين که به عمليات اسرائيل در کشور کمک مي‌کنند، تهديد نمي‌شود. ايران از سوي اين نيروي تخريب و اخراج هم که گفته شد مورد تهديد قرار دارد. متاسفانه در هيچ دوره‌اي بخش‌هاي آموزشي و دانشگاهي و هنري گرفتار اين نوع حکمراني مخرب قرار نگرفته بود.

منبع :