روایتی از یک "کارآفرینِ مولد کارآفرین"؛ وقتی یک ذوق هنری تبدیل به ثروت و صادرات میشود
1398/10/03
وی نمونهای از کارآفرینان موفق است که پایه مالی بالایی نداشته ولی نه تنها برای خود تولید و اشتغال ایجاد کرده، بلکه افراد مختلفی را هم آموزش داده تا برای خود تولید و اشتغال ایجاد کنند و به نوعی میتوان گفت که "کارآفرینِ مولد کارآفرین" بوده است.
امروزه مشکلات زيادي گريبانگير خانوادهها بهويژه جوانان است که مشکلات اقتصادي اصليترين عامل به وجود آمدن اين مشکلات است.
کمبود شغل و دغدغههاي اقتصادي در مقابل تحصيلات عاليه جوانان باعث شده است مسئله شاغل شدن به يکي از اولويتهاي خانوادهها تبديل شود که کارآفرينان و مسئولان براي حل معضل بيکاري و حل مشکلات معيشتي مردم بايد وارد گود شوند.
امروزه همه به اين باور رسيدهاند که براي حل مشکل بيکاري بايد بر "کارآفريني" مردمي و نه دولتي تکيه کرد. وقتي از کار آفريني صحبت ميشود برخي تصور ميکنند که حتماً بايد کارآفرين داراي تواناييهاي فوقالعاده مالي باشد در صورتي که همه افراد داراي ظرفيتهاي منحصر به فردي هستند که ميتوانند فقط با کمي تلاش و همت از اين ظرفيتها استفاده کرده و آن را تبديل به ثروت کنند.
وقتي به زندگي يک فرد موفق نگاه ميکنيم ميبينم که با فراز و نشيبهاي زيادي روبهرو بوده و در اين مراحل با تصميمات درست، تحولي شگرف در زندگي خود و اطرافيانش رخ داده است که در سايه همين استفاده از ظرفيتها براي تبديل به ثروت بوده.
تبديل ذوق هنري به ثروت و کارآفريني
يکي از کارآفرينان موفقي که در حوزه بانوان بارها کارآفرين نمونه در آذربايجان شرقي و حتي سطح ملي انتخاب شده و مورد تقدير قرار گرفته، خانم فاطمه آقازاده است که از ذوق هنري خود براي توليد ثروت با طراحي و ساخت صنايع دستي در تبريز استفاده کرده است.
وي نمونهاي از کارآفرينان موفق است که پايه مالي بالايي نداشته ولي نه تنها براي خود توليد و اشتغال ايجاد کرده، بلکه افراد مختلفي را هم آموزش داده تا براي خود توليد و اشتغال ايجاد کنند و به نوعي ميتوان گفت که "کارآفرينِ مولد کارآفرين" بوده است.
اين کارآفرين برتر سالهاي 94 و 96 در گفتوگو با تسنيم از انگيزههايش براي شروع اين کسب و کار، مسائل و مشکلاتش و برخي مانع تراشيهاي سازمانها و ارگانهاي حوزه کارياش ميگويد و مهمترين و اصلي ترين حامي خود را همسرش معرفي کرده و خاطر نشان ميکند: اگر حمايتهاي همه جانبه همسرم به ويژه حمايتهاي عاطفي وي نبود هيچ وقت نميتوانستم به اين موفقيت دست يابم.
خانم آقازاده اولويت اصلي خود را خانواده اش بيان ميکند و ميگويد: هيچ وقت خانواده را فداي کار نکردم.
اين بانوي کارآفرين در سال 1350 در تبريز بهدنيا آمده است. او ميگويد: از همان دوران کودکي به هنر علاقه زيادي داشتم و علاقمند بودم تا نقاشي بکشم، کاردستي درست کنم و علاوه بر کارهاي خودم دوست داشتم به ديگران هم ياد دهم. بعدها رفته رفته و به مرور زمان توانستم هنرهاي زيادي را يادبگيريم. يک خانم براي اينکه موفق شود و بتواند اين موفقيت را به جامعه هم انتقال دهد بايد اول در خانواده خود موفق شود و بتواند نقش مادري و همسري خود را کاملا ايفا کند بعد فرد مفيد در جامعه شود، شغل مفيد ايجاد کند و براي خود و اطرافيانش درآمد زايي کند.
صادرات آثار هنري به ارمنستان، ترکيه و گرجستان
آقازاده از انگيزه اصلي خودش براي اين کار ميگويد و ادامه ميدهد: با توجه به روحياتي که در زمينه هنر داشتم دوست داشتم فعاليتهايي که انجام ميدهم را به طور رسمي گسترش دهم و علاقه بيشتري به آموزش داشتم. بدين صورت که با ايجاد يک محيط امن، براي بانوان آموزش ميدهم تا بعنوان يک مروج هنر، هر جا که امکان باشد براي خودشان شغلي دست و پا کرده و با روانه کردن محصولات خود به بازار، از اين راه براي خود کسب درآمد کرده و وابسته ديگران نباشند.
امروزه اکثر هنرمندان درآمدشان نسبت به واسطهها که از فروش صنايع دستي بدست ميآيد خيلي کمتر است در واقع سود اصلي از هنر به جيب واسطهها ميرود تا خود هنرمندان اما به لطف خدا و باهمت بانوان تبريزي توانسته ايم به طور غير مستقيم براي نزديک به 100 نفر و به صورت مستقيم در آموزشگاه عقيق و مغازه صنايع دستي که خودمان بدون کوچکترين حمايت افتتاح کرديم هم، براي 20 نفر شغل جديد ايجاد کنيم.
علاوهبر اين توانسته ايم محصولات خود را به کشورهاي ارمنستان، ترکيه و گرجستان صادر کنيم. عمده صادرات ما محصولات چرمي که تلفيقي از هنرهاي بومي و چرم بوده و ترکيب برخي هنرها مثل ممقان دوزي است.
تبريز پرورش دهنده هنرمند است اما به بازار کالاي لوکس کشورهاي خارجي تبديل شده است
آموزشگاه در يک طرح حمايتي از بانوان بيسرپرست و بد سرپرست و برخي از اعضاي خانواده کميته امداد يک موقعيت مناسب براي آموزش و اشتغال آنها ايجاد کرده است.
خانم آقازاده همچنين، يکي از دلايل افزايش امروزه بيکاري را عدم تطابق بازار کار با رشته تحصيلي جوانان ميداند و ادامه ميدهد: علاوه بر اين برخي جوانان امروزه با وجود بسترهاي مناسب براي کارآفريني و... به تنبلي روي آوردهاند و دنبال مشاغل پشت ميز نشيني هستند.
امروزه ما با کمبود نيروي جدي و کاري روبرو هستيم. کشور ما با فرهنگي چندين هزار ساله داراي هنرهايي است که واقعا نيازمند احيا هستند و جوانان ميتوانند با توجه به استعدادها و توانايي خود نسبت به زنده کردن اين هنرها اقدام کنند.
آقازاده مشکلات حرفه خود را يادآور ميشود و ميگويد: يکي از مشکلات ما کمبود فرهنگ سازي در زمينه توليد و مصرف صنايع دستي در تبريز است. شهر تبريز خود پرورش دهنده هنرمند است ولي متأسفانه به بازار کالاي لوکس کشورهاي خارجي تبديل شده است.
مشکل بستهبندي شيک آثار هنري، رقابت پذيري آثار ايران در بازار جهاني را محدود کرده است
ديگر مشکل ما سنگ اندازي برخي ارگانها و سازمانها و عدم حمايت آنهاست. امروزه واردات بي رويه کالاهاي لوکس تزئيني و صنايع دستي از خارج، به رقيب جدي براي صنايع دستي کشورمان تبديل شده است.
از سوي ديگر هم از دلايل چشمگير بودن کالاهاي وارداتي، بسته بندي شکيل آنهاست که به سادگي نظر خريدار را به خود جلب ميکند که ما در کشور با مسئله بسته بندي مناسب روبه رو هستيم که اين مسئله نيازمند توجه جدي هنرمندان و کارآفرينان است.
او در سخن آخر هم بخش کوچکي از تجربه چندين ساله خود را در اختيارمان قرار ميدهد و ميگويد که زود اعتماد نکنيد و از تجربه افراد ديگر استفاده کنيد. چون دلايل شکست من در اوايل کارم، بيتجربگي و اعتماد زودهنگام بود. جوانان هم ضمن کار و تلاش و پشتکار جدي، با حرف مردم از حرکت باز نايستند چرا که "به قطار در حال حرکت سنگ ميزنند نه قطاري که ايستاده است!"
منبع : تسنیم