تصميم بر ماندن در برجام و يا خروج از آن، دست نهادهايي مانند مجلس نيست
تصميم بر ماندن در برجام و يا خروج از آن، دست نهادهايي مانند مجلس نيست
1400/12/22
گروه سياسي: تحليلگر مسائل سياسي گفت: روسيه وقتي درخواست تضمين کتبي از آمريکا را در لحظه توافق نيم بند با آمريکا انجام ميدهد يعني نگاه کاملا ابزاري به تهران براي گرفتن امتياز در معادلات و معاملات اقتصادي و سياسي دارد.
گروه سياسي: تحليلگر مسائل سياسي گفت: روسيه وقتي درخواست تضمين کتبي از آمريکا را در لحظه توافق نيم بند با آمريکا انجام ميدهد يعني نگاه کاملا ابزاري به تهران براي گرفتن امتياز در معادلات و معاملات اقتصادي و سياسي دارد. مهدي مطهرنيا کارشناس مسائل سياسي ، درباره درخواست وزير خارجه روسيه مبني بر ارائه تضمين کتبي از طرف آمريکا که تحريم روسيه تأثيري بر مراودات با ايران نداشته باشد و اينکه صحبتهاي لاوروف جز کارشکني در مذاکرات چه دليلي ميتواند داشته باشد، گفت: مسئله روسيه براي ايران يکي از مسائل مهم در حوزه تاريخي و به ويژه موضع روسيه در قبال برجام محسوب ميشود.
به هر ترتيب روسها پس از انقلاب اسلامي و به ويژه دهه اخير به ايران نزديک شدند. افزايش حجم مبادلات ايران و روسيه در شرايط تحريم به اندازهاي است که روند تجارت ميان دو کشور نشان ميدهد که در شرايط تحريم، حجم مبادلات دو کشور افزايش يافته و در نتيجه محروم بودن تعاملات اقتصادي روسيه و ايران که تحت تاثير تحريم روسيه توسط آمريکا است، منطقي به نظر نميرسد.
مطهرنيا افزود: گسترش روابط تجاري، اقتصادي و بينالمللي و افزايش صادرات غيرنفتي براي کشوري مثل ايران که تحريم است، بسيار حائز اهميت بوده و از طرف ديگر روسها هميشه از نفوذ در ايران و ايجاد ارتباط با تهران در وضعيت بحران کنوني ناشي از گذار از منطق گذشته نظام بيناللمل به منطق جديد را به صورت يک برگ برنده و ابزار ياد کردهاند. بايد در روابط فراز و نشيب ايران و روسيه در دو دهه اخير اين سوال را مطرح کرد که آيا روسها متحد استراتژيک يا متحد تجاري هستند يا خير؟ سوال ديگر اينکه دلايل اينکه روابط اقتصادي ايران و روسيه در وضعيت مطلوب نسبت به همديگر قرار ندارد، چيست؟
اين تحليلگر سياسي گفت: در پاسخ به پرسش اول اين صحبت پيش ميآيد که آيا واقعا از منظر اصول حاکم بر مفهوم استراتژيک و واژهساز شريک استراتژيک، روسيه ميتواند متحد استراتژيک ايران محسوب شود؟ چراکه هم ايران و هم روسيه در بازار بينالمللي انرژي رقيب يکديگر محسوب ميشوند و منافع هر کدام در اين بازار موجب محدود شدن منافع ديگري در اين بازار شده و از اين جهت شراکت استراتژيک ايران و روسيه بيشتر به يک تعارف آن هم در ارتباط با رو در رويي هر دو پايتخت تهران و مسکو با ايالات متحده بازميگردد.
اين اتحاد سياسي در برابر ايالات متحده آمريکا و جبهه غرب لغزان بوده و روابط ايران و روسيه بيش از هرچيزي ميتواند در حوزه اقتصادي تاثيرگذار باشد. وي افزود: از يک طرف کشش ناشي از همگرايي در برابر ايالات متحده وجود دارد و از يک طرف واگرايي محتوم ناشي از اين وضعيت اقتصادي که اکنون در مذاکرات وين با توجه به بروز بحران اوکراين خود را به خوبي نشان ميدهد.
به اين معني که بحران اوکراين باعث شده نياز به منابع نفت و گاز ايران از نظر بينالمللي بالا بگيرد و ايران به عنوان يکي از جايگزينهاي مناسب مطرح شود، در حالي که ايالات متحده آمريکا تلاش ميکند با فربهسازي توليدات نفتي و گاز مايع خود حداقل بتواند جايگزين بخشي از بازار خريد اروپا شود و به اين ترتيب بايد گفت آنچه که اکنون روسها انجام ميدهند و در آخرين مرحلههاي يک توافق نيمبند با ايالات متحده آمريکا و بازگشت به برجام نيز امضاي اين توافقنامه را منوط به تضمين کتبي ايالات متحده آمريکا به پايتختهاي مسکو و سپس در دامنه آن، چين ميکند، نشاندهنده يک نگاه ابزاري کامل به تهران در گرفتن امتياز در معاملات و معادلات بينالمللي اقتصادي و سياسي است.
اين کارشناس مسائل بينالمللي درباره اينکه چرا ايران رفتاري از خود نشان نميدهد که روسيه حق کارشکني در مذاکرات را ندارد، گفت: نفوذ روسها در ابعاد گوناگون در چارچوبهاي مختلف کنوني و بهويژه در دو دهه گذشته در ساختارهاي اقتصادي، سياسي و بهويژه نظامي-امنيتي ايران نميتواند ناديده گرفته شود.
اکنون اين پيوندها بهواسطه ارتباطهاي گستردهاي که در اين چندين دهه پيش آمده است، در حال به نمايشگذاري خود در سطح ليتاني يا روئين يا فراروئيني است که در سطح عمومي جامعه نيز مطرح شد و در اين دهه موجب عکسالعمل افکار عمومي نسبت به تحرکات روسيه و چين در ايران شده است. اگرچه بعضي از جناحهاي سياسي از اين جهتگيري، استفادههاي منطبق با اهداف خود را دارند اما از منظر افکار عمومي اين امر، يک امر واقعي در ارتباط با نوعي حساسيت نسبت به عملکرد مسکو و پکن در ايران است.
مطهرنيا در خصوص اينکه پوتين با بنت ديداري داشته و رسانههاي اسرائيلي مدعي شدند که بنت از پوتين درخواست محدوديت بيشتر براي برنامههاي هستهاي ايران داشته و از طرفي هم آمريکا تاکيد کرد تحريم عليه روسيه ربطي به برجام ندارد، گفت: اسرائيليها در وضعيت کنوني با لابي مالي و اقتصادي در نظام بينالملل وارد عمل ميشوند.
آنها بارها در ارتباط با پرونده هستهاي ايران سخن گفتهاند.
اکنون، بحران روسيه به آنها کمک ميکند تا به ايجاد يک جبهه بزرگ تنش آفرين در خاورميانه به سرکردگي اسرائيل تمايل داشته باشند و بتوانند با آن، فشارهايي که در بحران اوکراين وجود دارد را کاهش دهند. اين زد و بندهاي بينالمللي و منطقهاي در ارتباط با بحران اوکراين و بحران هستهاي ايران ميتواند به يکديگر پيوند خورده و مخاطرات جدي را نسبت به ايران و امنيت ملي ايران در آينده فراهم کند.
وي گفت: بايد بر اين نکته تأکيد کنم، آنچه بهعنوان شراکت استراتژيک ايران با مسکو بيان ميشود، بيش از اينکه از يک جوهر و ماهيت واقعيتساز برخوردار باشد، يک امر واقع ناشي از رودررويي ايران با ايالات متحده آمريکا بعد از وقوع انقلاب اسلامي است. بنابراين بيشتر يک تعارف استراتژيک تا يک پيوند استراتژيک عميق بين تهران و مسکو در بطن رقابت استراتژيک منطقهاي در درياچه خزر و حومه آن و همچنين در حوزه خاورميانه بين ايران و روسيه است که در اعماق تاريخ نيز ميتوان ريشههاي آن را بازيافت. ارتباط ايران و روسيه يک تعارف استراتژيک تا يک شراکت استراتژيک به حساب ميآيد.
اين کارشناس سياست خارجي گفت: رويکردهاي مقاومتساز، نيازمند بنيادها و بنيانهاي قوي قدرت در برابر رقيب است. امروز روسها در ارتباط با تهران احساس قدرت و قوت ميکنند و آنها خود را محدودسازنده ايران در ارتباط با سياستهاي اين کشور در حوزههاي منطقهاي و بينالمللي ميدانند. از اين رو است که ايران در ادبيات سياسي خود امروزه آشکارا در وين مذاکرهکننده ارشد ايران با اوليانوف که سخن ميگويد که روي کمک روسها و حمايت آنها حساب باز ميکند.
وي تصريح کرد: وقتي اين به صحنه عملي رسانهاي و عمومي وارد ميشود، نشاندهنده نوعي ارتباط عميقتر و پيوندهاي ظريفتر در زمينههاي گوناگوني است که موجب ميشود ايران به راحتي و سهولت نتواند در برابر روسيه احساس آزادي عمل بيشتري داشته باشد. ايران هماکنون در پي امضاي تمديد قرارداد 20 ساله استراتژيک خود با روسهاست که در سفر اخير رئيسي به مسکو مطرح ولي بدون تصميم نهايي روي ميز باقي ماند.
اين کارشناس مسائل سياست خارجي در ادامه گفت: بايد گفت اين نگرش و اين افت موقعيتي ناشي از اين ديدگاه، روي حرکتهاي ايران و روسيه تأثير خود را به جا ميگذارد و حرکت در باب روسيه را مسئلهساز ميکند، بهويژه اکنون که روسها درگير يک منازعه بسيار بحراني و کمرشکن هستند که ميتواند تا حدود زيادي مسکو را در يک بافت موقعيتي قرار دهد که در 6 ماه آينده بين 30 تا 50 درصد قدرت اقتصادي مسکو را محدود کند. بنابراين از اين جهت تحرک روسها بايد مورد رديابي و پويش قرار گيرد.
مطهرنيا درباره چهار مانع جدي بر سر راه برجام که مسائل پادماني، درخواست تضمين اروپايي درباره مراودات اقتصادي با ايران، برداشتن تحريم سپاه و خارج کردن آن از ليست گروه تروريستي و همچنين برداشتن تحريم اشخاص حقيقي و حقوقي چه راهکارهايي درباره حل اين چهار مشکل وجود دارد و آيا نبايد ايران و آمريکا با توجه به اينکه رهبري هم مجوز مذاکره را دادهاند با يکديگر گفتوگو کنند، گفت: آنچه در پرونده هستهاي ايران و اين چهار چالش عمده مطرح است، در بيان آسان ولي در عمل ابعاد گوناگوني را در برميگيرد. همانگونه که مذاکره با ايالات متحده آمريکا بهطور مستقيم براي ايران مخاطرهانگيز است.
وي تصريح کرد: ايران اکنون انقلاب اسلامي را بر مبنا و ستون فقرات رودررويي با امپرياليسم جهاني يعني آمريکا تعريف ميکند. بسياري از تحليلگران پيوسته و در دامنه نظام حاکم کنوني در ايرانِ امروز ما اين پرسش را مطرح ميکنند که اگر ايران با آمريکا در يک مذاکره مستقيم قرار گيرد، چگونه پاسخگوي هواداران و طرفداران خود در داخل و منطقه، در برخي گروهها خواهد بود؟ اين يک واقعيتي پرسش شده توسط بسياري از اين افراد است.
مطهرنيا گفت: از طرف ديگر برجام از سوي بسياري از کنشگران سياسي رسمي و غيررسمي هوادار گفتمان انقلابي بهطور صريح، آشکارا و بسيار گزنده تا مرزهاي خيانت مورد توجه قرار گرفته است و حافظه تاريخي مردم بهواسطه وجود فناوريهاي نوين در اين زمينه، بسيار بسيار بهروز است.
دست به عصا بودن در ارتباط با ايجاد دستاوردي حداقلي براي مذاکرات وين، در ديد مذاکرهکنندگان ايراني است و نميتواند از نگاه آنها پنهان باشد. مسئله پادماني، تضمين مراودات اقتصادي با اروپا، پکن و مسکو، همچنين خارج شدن سپاه پاسداران از تحريمها و برداشتن تحريمهاي شخصيتهاي حقيقي و حقوقي، حداقل دستاوردهايي است که ميتواند در اين مذاکرات، در درون برجام مطرح باشد. اين موارد، مسائلي است که در زمان ترامپ پيش آمد و تحريمهاي ترامپي را بيشتر دربر ميگيرد که دولت بايدن نه ميخواهد، نه ميتواند همه آنها را بردارد. بنابراين، اين اصطکاک، خود را در اينجا به نمايش ميگذارد.
مطهرنيا افزود: اگر تيم مذاکرهکننده به برخي دستاوردها مانند برداشتن تحريمهاي سپاه دست پيدا نکند، بايد گفت چيزي کمتر از برجام با بازگشت به برجام، براي ايران و تعهدات برجامي ايران؛ همچنين بازگشت آمريکا به برجام، استفاده از برجام بهعنوان يک توافقنامه توسط آمريکا در آينده تبديل خواهد شد. اين ميتواند براي آينده ايران چالشبرانگيز باشد.
مطهرنيا در پاسخ اين سوال که اين نگراني نيز وجود دارد که برخي در مجلس با بهانهتراشي در مورد قانون راهبردي مجلس بخواهند موانعي را ايجاد کنند. چقدر ضرورت دارد که منافع ملي و آوردههاي اقتصادي در اولويت باشد تا قانون مجلس مانعي بر سر اين کار نباشد، گفت: برجام پروندهاي است که از يک طرف تبديل به پروندهاي جناحي شده است. ولي از طرف ديگر در تصميمگيري به نهادهاي حکومتي درون نظام وابسته نيست بلکه به اصالت حکومت و تصميمگيري نهايي رهبري پيوسته است. بنابراين کنترل مجلس، دولت و ديگر نهادهاي موجود مانند شوراي عالي امنيت ملي بهعنوان نهاد ناظر بر مذاکرات و طراح حرکت مذاکرهکنندگان دولت در عرصه ديپلماتيک، در دست رهبري نظام قرار دارد.
وي در ادامه تصريح کرد: تصميم بر ماندن در برجام و يا خروج از برجام، دست نهادهايي مانند مجلس شوراي اسلامي نيست. اگرچه مجلس شوراي اسلامي يا هر نهاد ديگري با يک چراغ سبز ميتواند در اين مسير فعالانه وارد عمل و آن را عملياتي نمايد.
به گزارش عصر آذربايجان به نقل از ايلنا،مطهرنيا درباره دستاورد سفر رافائل گروسي به تهران و بيانيهاي که بعد از آن منتشر شد، گفت: گروسي با هوشمندي تلاش کرد که توپ را در زمين تهران و سازمان انرژي هستهاي ايران براي ارائه گزارشي مکتوب در ارتباط با پرسشهاي پيش آمده داشته باشد، بياندازد. تا آخر اسفند قرار است اين مکتوبات ارسال شود، تا اين مکتوبات راستيآزمايي نشده و مورد تأييد آژانس قرار نگيرد، رسيدن به يک توافق دور از انتظار است؛ مگر اينکه يک تصميم سياسي بسيار مهم و تغييرپذير در تهران يا در واشنگتن صورت بپذيرد که اين نيز امري بعيد به نظر ميرسد.
منبع :