گروه فرهنگي: سواد رسانهاي بر تفکر انتقادي تاکيد دارد و به فرد آموزش ميدهد که با شناخت ابزارهاي پيام رسان، هويت و سياستهاي آن پيامهاي منتقل شده را با دقت مورد حلاجي قرار دهند و در صورت مفيد و کاربردي بودن، مورد استفاده و يا پذيرش قرار دهند. بسترهاي ايجاد شده در دنياي ديجيتال، منجر به تسهيل فرايند اطلاع رساني و به تبع افزايش ضريب نفوذ رسانه_ها در زندگي آحاد بشر گرديده است تا حدي که رسانه ها ( درهر شکل و نوعي) شانه به شانه ساير احتياجات روزمره بشري، به عنوان يک جزء اساسي ولاينفک، نقش و جايگاه ويژه_اي را يافته اند. با ورود به شبکه هاي مجازي از طريق تلفن هاي همراه جديد، پديده هاي جديدي در فرهنگ و ارتباطات و همچنين روابط اجتماعي شکل گرفته است؛ پديده هايي که برخي آن را خوب و برخي بد و منفي مي_دانند. فناوري هاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي،جنبش جهاني در حوزه ارتباطات و انتقال محتواها و پيام هاي ارتباطي را در سريع ترين زمان ممکن، به وجود آورده اند.از سويي ديگرهمين فناوري هاي جديد باعث تسهيل انجام خلاف قانون و رشد جرايم با استفاده از شيوه هاي جديد شده اند. با توجه به اينکه کودکان و نوجوانان بيش از ساير گروه هاي اجتماعي در معرض آسيب و چالش هاي فضاي مجازي قرار دارند و باد نظر گرفتن استفاده روزافزون دانش آموزان ازاين رسانه تعاملي و ازسويي افزايش آسيب هاي اجتماعي نوپديد فضاي مجازي، ارتقاي سواد رسانه اي مي تواند نقش موثري درکاهش اين نوع آسيب ها واستفاده نقادانه وهوشمندانه ازاينترنت داشته باشد. موثرترين راه براي کاهش آسيب هاي اجتماعي نوپديدناشي از فضاي مجازي و رسانه_ها،علاوه بر تصويب قوانين،کسب آموزش_هاي تخصصي و امنيتي استفاده از اينترنت و در مجموع،ارتقاي سطح سوادرسانه اي است. سواد رسانهاي به فرايندي گفته ميشود که از دريافت پيام تا پذيرش و ذخيره سازي در ذهن را در بر ميگيرد. هر دريافتي از جهان پيرامون ما به باورها و دانشي که داريم، وابسته است. گاهي اوقات يک کالا يا يک خبر را ميبينيم اما ذهن ما واکنشي نسبت به آن نشان نميدهد زيرا در تقسيم بندي ذهني و باورهاي دروني ما جاي نميگيرد اما همين مسئله اگر تکرار شود و دائم در تيررس ذهني و رفتاري ما قرار بگيرد، ناخودآگاه تاثيراتي بر ذهن خواهد گذاشت.در اينجا ما به فيلترهاي ذهني نياز داريم تا هر اطلاعاتي را باور نکرده و در جهت اطمينان از صحت آن، منبع نشر دهنده و فهم اهداف آن بکوشيم. منابع مختلف در فضاي مجازي وجود دارد که به توليد محتواي جذاب و هيجان انگيز ميپردازند. قطعا تمام اين محتواها بصورت رايگان و صرفا در جهت آگاهي بخشي توليد نشده است. سواد رسانهاي بر تفکر انتقادي تاکيد دارد و به فرد آموزش ميدهد که با شناخت ابزارهاي پيام رسان، هويت و سياستهاي آن پيامهاي منتقل شده را با دقت مورد حلاجي قرار دهند و در صورت مفيد و کاربردي بودن، مورد استفاده و يا پذيرش قرار دهند. پذيرش بي چون و چرا به صرف نشر گسترده مطلب يا از سوي فردي مقبول در فضاي مجازي، به منزله درست و مفيد بودن آن نيست و فرد بايد مهارت تفکر انتقادي و حل معما در فضاي رسانهاي را بياموزد و به کار بندد. سوادرسانه اي مي تواند همچون يک ناظر هوشمند و دروني شده، رژيم مصرف رسانه اي جوانان راتنظيم کند.معمولا وقتي تاثيرات نامناسب انواع رسانه ها مانند برنامه هاي رسانه اي غيرمجاز،بازي هاي رايانه اي،شبکه هاي ماهواره اي برون مرزي ، استفاده نابجا ازاينترنت و…بر جوانان به صورت افت تحصيلي مشکلات اخلاقي و رفتاري و آسيب هاي اجتماعي آشکارمي شود، به راه هاي درماني انديشيده مي شود.درحالي که بهتر است اين گروه را به ابزارنيرومندتري به نام سوادرسانه اي مجهز سازيم تاخود به کمک والدين و ساير منابع مفيد،فعالانه دست به گزينشگري وپالايش بزنند و رژيم مصرف رسانه اي خود را تنظيم و کنترل کنند. نياز به سواد رسانه اي در فضاي رسانه اي امروززندگي هر روز رو به پيچيدگي مي_رود بخشي از اين پيچيدگي ناشي از پيشرفتهاي دنياي ارتباطات اس تاز اين رو هر چه فناوريهاي ارتباطات و اطلاعات بيشتر متحول مي شوند نيازما به يادگيري و آموزش براي درک دنياي جديد و استفاده ازابزارها و امکانات آن نيز افزايش مي يابد،چراکه ضعف آموزش و آگاهي نسبت به دنياي ارتباطات و مقتضيات آن چيزي جزعقب ماندگي و تشديد آسيبها به همراه نمي_آورد. پيشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپن و کانادا مي باشند که براي حفظ فرهنگ خود از کشورهاي همسايه و جلوگيري از تحريف و تغيير در آنها اقدام به اين کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکي در کتابهاي درسي به آنها آموزش مي دهند که اين آموزش ها براي حفظ هويت ملي خود در برابر کشور همسايه آمريکا است. سواد رسانه اي،به بيان کلي تأکيدي است بر اين مطلب که برخلاف تصور رايج،درک پيام هاي رسانه اي واساسا شيوه ي رفتار با رسانه، به دانش و مهارت خاصي نياز دارد و در بياني دقيقتر،عبارت است از مهارت تفکر استدلالي و نقاد به نحوي که مخاطب بتواند،دربارهي محتواي رسانه قضاوتي مستقل داشته باشد.
سواد رسانهاي بر تفکر انتقادي تاکيد دارد و به فرد آموزش ميدهد که با شناخت ابزارهاي پيام رسان، هويت و سياستهاي آن پيامهاي منتقل شده را با دقت مورد حلاجي قرار دهند و در صورت مفيد و کاربردي بودن، مورد استفاده و يا پذيرش قرار دهند.