عصر آذربایجان

گزارش خبر

شاه اسماعيل؛ کام‌يابي‌ها و تراژدي جنگ چالدران

شاه اسماعيل؛ کام‌يابي‌ها و تراژدي جنگ چالدران

1401/10/18

گروه تاريخي: چرا سپاه صفويان در جنگ چالدران به سلاح‌هاي آتشين نبود؟ زيرا صفويان در آن زمان استفاده از چنين سلاح‌هايي را ناجوانمردانه مي‌دانستند وگرنه از وجود چنين سلاح‌هايي آگاه بودند و اين ادعا که سلاح‌هاي آتشين را صد سال بعد آنتوني شرلي و رابرت شرلي آوردند افسانه‌ است.

  احمد فرتاش

 قسمت اول

گروه تاريخي: چرا سپاه صفويان در جنگ چالدران به سلاح‌هاي آتشين نبود؟ زيرا صفويان در آن زمان استفاده از چنين سلاح‌هايي را ناجوانمردانه مي‌دانستند وگرنه از وجود چنين سلاح‌هايي آگاه بودند و اين ادعا که سلاح‌هاي آتشين را صد سال بعد آنتوني شرلي و رابرت شرلي آوردند افسانه‌ است.
 شاه ‌اسماعيل، نخستين پادشاه صفويه، در سال 892 هجري قمري (866 هجري خورشيدي) يعني در اواخر قرن نهم هجري به دنيا آمد. او 23 سال حکومت کرد و طي دوران حکمراني‌ خود مسير تاريخ ايران را تغيير داد. وي را شاه ‌اسماعيل يکم هم مي‌خوانند چراکه نوه‌اش نيز اسماعيل نام داشت و به پادشاهي رسيد.
مهم‌ترين اقدام شاه ‌اسماعيل اعلام تشيع دوازده‌امامي به عنوان مذهب رسمي ايران بود؛ تصميمي که مسير حرکت تاريخ ايران را تغيير داد. مشروعيت حکومت صفويه سه پايه داشت:
 1- نظريه ايرانيِ "حق الهي پادشاهان"  2- ادعاي شاهان صفوي مبني بر اينکه نماينده امام دوازدهم شيعيان هستند
 3- مقام پادشاهان صفوي به عنوان "مرشد کامل" پيروان طريقت صوفيه يا صفويه.
 در نيمه دوم قرن نهم هجري، رهبر صفويه در تبليغات اين طريقت صرفا نماينده امام غايب نبود بلکه فردي بود که خداوند در او حلول کرده است. مضمون اشعار شاه اسماعيل هم نشان مي‌دهدتمايل داشته پيروانش او را وجودي الهي بدانند.  در ايران قرن هشتم هجري، به ويژه در مناطق آناتولي و کردستان، اين باورهاي افراطي پديد آمدند و علت آن سقوط خلافت بغداد در اواسط قرن هفتم هجري بود. پس از سقوط عباسيان، مغولان به قدرت رسيدند و آن‌ها، برخلاف عباسيان، در قبال باورهاي مذهبي مسلمين متساهل بودند. شايد چون چند و چون اين باورها برايشان اهميتي نداشت.راجر سيوري، مورخ، در کتاب "ايران عصر صفوي" نوشته است: «تساهل مذهبي حکمرانان مغول... اسلام سني يا "سنتي" را از جايگاه مسلط آن محروم و شرايطي ايجاد کرد که باعث سهولت پيشرفت تشيع بلکه هر نوع باور مذهبي و مردم‌پسند شد. از اواخر قرن هفتم به بعد، انواع بسياي از فرق افراطي شيعي در آناتولي و کردستان رشد کردند و بسياري از اين گروه‌ها با پناه‌ گرفتن زير چتر "فراگير و بلندنظر تشکيلات بکتاشي" از آزار حکومت عثماني به جرم رافضي بودن، رهايي يافتند... در اين ميان دو جزء اصلي "تشيع" و "تصوف" بودند و طي قرن هشتم اين دو جزء براي هميشه آميخته شدند... از امتزاج اين دو جزء، بعد از يک دوره تخمير، شراب‌گيريِ الوهيتِ رهبران صفوي حاصل شد و چنان روحيه رزمندگي تعصب‌آميزي در کساني که آن را لاجرعه سرکشيدند القا کرد که... يک بازرگان ونيزي معاصر آن دوره {گزارش داده است:} همه مردمش و به ويژه سربازانش به اين صوفي مثل خداوند عشق مي‌ورزند... نام خدا در سراسر ايران فراموش شده و تنها نام اسماعيل در يادها مانده است... ايرانيان مي‌گويند لا اله الا الله (و) اسماعيل ولي‌الله.»سيوري مي‌افزايد: »لقب ولي‌الله که از سوي پيروان اسماعيل به او داده شده نشان مي‌دهد  آن‌ها براي وي مقامي برابر مقام خود علي {ع} به عنوان نماينده يا نايب خداوند تبارک و تعالي قائل بودند.«  در واقع صفويان با ترکيب تشيع و تصوف و انگاره‌هاي ايران باستان، ايدئولوژي لازم براي مشروعيت‌بخشيدن به دولتشان را فراهم کردند. آن‌ها مدعي بودند از نوادگان امام موسي کاظم (ع) هستند ولي براي اينکه ايرانيت نسب شان هم تأمين شود، اين ادعا را نيز مطرح کردند که امام حسين با دختر يزدگرد ساساني ازدواج کرده است و در نتيجه، نوادگانش نه تنها عرب-ايراني هستند، بلکه از "فرّ ايزدي" نيز برخوردارند.بنابراين، طبق ايدئولوژي صفويان، پادشاه صفوي "مرشد کامل" بود و نسبش توامان به اهل بيت و پادشاهان ساساني مي‌رسيد و ضمنا نماينده و نايب امام زمان هم بود.
 اما ببينيم شاه اسماعيل در دوران 23 ساله حکمراني‌اش چه کرد؟
 اولين مشکل شاه اسماعيل اين بود که اکثريت مردم تبريز – پايتخت صفويه - شيعه مذهب نبودند يا بودند و از بيم حکومت‌ها ابراز نمي کردند. در کل ايران هم شيعيان در اکثريت نبودند يا در جلوه بيروني چنين نبود.آنچه سبب توفيق سياست مذهبي شاه اسماعيل بود، پويايي ايدئولوژيِ عرفاني-شيعي-ساسانيِ صفويان در آن دوران بود. تسنن دست کم از زمان خلافت معاويه بر ايران حاکم شده بود و طي بيش از شش قرن، هر چه در چنته داشت، رو کرده بود. نهايتا هم امپراتوري سني‌مذهب عباسيان با حمله مغولان فرو ريخته بود.در واقع اهل سنت حرف سياسي تازه‌اي نداشتند ولي صفويان از يک سو شيعه بودند، از سوي ديگر تشيع را با ايراني‌گري درآميخته بودند و ايدئولوژي‌شان پويا و چالاک و شورانگيز بود. تصوف آن‌ها نيز تمايلات عرفاني بسياري از ايرانيان را سيراب مي‌کرد.  مورخان نوشته‌اند در ايام اوليه دولت صفوي که شور انقلابي هنوز قوي بود، لعن سه خليفه نخست مسلمين در دستور کار صفويان و طرفدارانشان بود. طرفداران صفويه در کوچه و بازار راه مي‌افتادند و نه تنها سه خليفه نخست (از خلفاي راشدين) بلکه همه سني‌مذهبان را لعن مي‌کردند و هر کس که در جواب بي‌درنگ نمي‌گفت "بيش باد و کم مباد"، خطر آن بود که در دم خونش ريخته شود!
مورخان متعددي گفته‌اند سياست شاه اسماعيل تمايزي مهم بين دولت صفويه و امپراتوري عثماني ايجاد کرد.
اگرچه برخي گفته‌اند تاسيس يک دولت رزمنده شيعي در مجاورت مجاورت مرزهاي دولت عثماني عملي تحريک‌آميز بود و بروز جنگ بين ايران و عثماني را اجتناب‌ناپذير مي‌کرد، اما در قرن دهم هجري، ايران احتمالا مورد طمع عثماني واقع مي‌شد چراکه امپراتوري عثماني در آخرين مرحله گسترش ارضي خود بود. بنابراين برقراري تشيع اثني عشري به عنوان مذهب رسمي کشور توسط صفويه، اولا هويت ملي منحصر به فردي در ايران ايجاد مي‌کرد، ثانيا دولت قوي‌تري در ايران ايجاد مي‌کرد. در واقع تا قبل آن، اين خطر وجود داشت که براي آن‌ها ايران و عثماني فرق چنداني نداشته باشد؛ به ويژه اينکه در اسلام "امت" اهميت دارد و "مليت"، اگر هم موضوعيت داشته باشد، در ذيل امت قرار مي‌گيرد. وقتي هويت ملي ايرانيان مبتني شد بر تشيع، "آگاهي از هويت ملي" هم پررنگ‌تر شد و "دشمن" نيز معنا و مصداق روشن‌تري پيدا کرد.  اگر رقابت با عثماني در کار نبود بعيد بود صفويه با چنان جديتي به دنبال رسميت بخشيدن به تشيع باشند چراکه دودمان صفويه، از فيروزشاه تا شيخ صفي‌الدين اردبيلي، چنين نبودند.صفويان، صوفي بودند و عجيب نبود که مثل اکثر صوفيان، سني باشند. نخستين رهبر طريقت صفوي که به تشيع گرايش نسبي پيدا کرد، شيخ صدرالدين فرزند شيخ صفي‌الدين بود. شاه اسماعيل فرزندِ نوه نوه شيخ صدرالدين بود. شيعه شدن صفويان از زمان خواجه علي، فرزند شيخ صدرالدين و پدربزرگِ پدربزرگِ شاه اسماعيل تقريبا رسمي شد و در زمان شيخ جنيد، پدربزرگِ شاه اسماعيل، به صورت پررنگي قطعيت يافت.  سياست سرکوب البته منحصر به دوره شاه اسماعيل نبود ولي در اين دوره شدت بيشتري داشت.   دومين مشکل بزرگ شاه اسماعيل، ايجاد توازن بين قزلباش‌ها و ايرانيان حاضر در ساختار سياسي دولت صفوي بود. قزلباش‌ها، که نقش بسيار مهمي در به قدرت رساندن صفويان داشتند، نيروهاي ايلياتي ترک يا – به طور دقيق‌تر - ترکمني بودند که جمع کثيري از آن‌ها از خارج مرزهاي ايران وارد کشور شده و در بخش نظامي دولت صفويه مستقر شده بودند.مينورسکي - مورخ معاصر که درباره صفويه کار کرده- نوشته است:»قزلباش‌ها جايي در ميراث ملي ايراني نداشتند. ترکمن‌ها و ايرانيان چون روغن و آب به آساني با هم نمي‌آميختند.«راجر سيوري نيز نوشته است: »عناصر ايراني "مردمان قلم" در جامعل کلاسيک اسلامي بودند. آنان در صف ديوانيان و نماينده ميراث ديرپاي ديوانسالاري ايراني بودند که به پيش از اسلام مي‌رسيد و بعد از اسلامي شدن ايران، باعث تداوم اداره کشور در دوره فرمانروايي بيگانگان بود : اعراب، ترک‌ها، مغولان، تاتارها و ترکمن‌ها. قزلباش‌ها اين را که تحت فرماندهي يک صاحب‌منصب ايراني خدمت کنند بي‌احترامي به تلقي مي‌کردند. قزلباش‌ها "مردان شمشير" بودند. ديدگاه ايرانيان در مورد قزلباش‌ها نيز به همان اندازه قالبي بود. اگر به صاحب‌منصبان قزلباش مقام‌هاي سياسي داده مي‌شد... ايرانيان آزرده‌خاطر مي‌شدند.«  شاه اسماعيل براي مديريت مبارزه ايرانيان و قزلباش‌ها و ايجاد موازنه بين آن‌ها، مقام‌هاي اصلي حکومتش را بين اين دو گروه تقسيم کرد.
   بالاترين منصب پس از پادشاهي، مقامي به نام "وکيل نفس نفيس همايون" (مختصرا وکيل) بود که صاحب آن به عنوان نايب شاه عمل مي‌کرد.   رئيس طبقه روحانيت "صدر" ناميده شد. مقام ديگر "وزارت" و بالاترين مقام نظامي هم "اميرالامرا" بود.
   در بين اين چهار مقام، صدارت و وزارت به ايرانيان رسيد، وکالت و اميرالامرايي هم به قزلباش‌ها. قورچي‌باشي هم که تقريبا جانشين اميرالامرا بود، پنجمين مقام برتر کشور بود که اين يکي هم نصيب قزلباش‌ها شد.   موازنه قدرت به سود قزلباش‌ها بود چراکه "وکيل" و "اميرالامرا" عملا مهم‌تر از "وزير" و "صدر" بودند. اما ايرانيان هم به هر حال قدرتي داشتند.   شاه اسماعيل مديون قزلباش‌ها بود و ناچار بود آن‌ها را در ساختار دولتش بالاتر بنشاند ولي شش سال پس از آغاز سلطنتش (913 ه.ق)، زماني که بيست ساله شده بود، مقام عالي "وکالت" را به يک زرگر رشتي به نام اميرنجم داد و با اين کار قدرت قزلباش‌ها را محدود کرد و ايرانيان را در ساختار سياسي برکشيد.  اميرنجم در 915 ه.ق درگذشت و شاه اسماعيل دوباره يک ايراني به نام ياراحمد اصفهاني را وکيل نفس نفيس همايون کرد.   ياراحمد در 918 ه.ق در جنگ کشته شد. علت شکست و قتل او، تداوم رقابت دروني بين قزلباش‌ها و ايرانيان بود. اما شاه اسماعيل از سال 918 تا پايان عمرش در سال 930 ه.ق، مقام وکالت را به سه ايراني ديگر داد.   اينکه شاه اسماعيل موازنه قدرت را، دست کم روي کاغذ، به سود ايرانيان به هم زد، دليلي نداشت جز نگراني او از قدرت قزلباش‌ها. نظاميان قزلباش حتي بدون اينکه مقام وکالت را در اختيار داشته باشند، قدرت چشمگيري داشتند. آن‌ها حاضر نبودند بپذيرند بالاترين مقام سياسي پس از شاه، يعني وکالت، از آنِ يک ايراني باشد. حتي در اواخر عمر شاه اسماعيل نيز ميرزا شاه حسين اصفهاني را کشتند که وکيلي بود بسيار نزديک به شاه و ذي‌نفوذ بر او.اينکه قزلباش‌ها پس از مرگ شاه اسماعيل، به مدت يک دهه قدرت شاه طهماسب را تصاحب کرده بودند و با اختلافاتشان بر سر تقسيم قدرت، کشور را درگير جنگ داخلي کردند، به خوبي نشان مي‌دهد که شاه اسماعيل به‌حق از قدرت قزلباش‌ها بيمناک بود اين سپاهيان سلحشور شيعه را عناصر مطمئني براي آينده ايران نمي‌دانست.
 به گزارش عصر آذربايجان به نقل از عصرايران،اما ببينيم شاه اسماعيل در تقابل با دشمنان داخلي و خارجي چه کرد. وقتي که اسماعيل در تبريز تاج گذاري کرد، فقط بر ناحيه آذربايجان تسلط داشت. پس از آن طي ده سال توانست بقيه ايران را فتح کند. او بغداد را هم تسخير کرد ولي عثماني‌ها بعدا بغداد را از صفويان پس گرفتند و ديگر هم جزو ايران نشد. ادامه دارد

منبع :

برچسب ها:

نظرات کاربران

    بازگشت به ابتدا صفحه

ارسال نظر

اخبار مرتبط

هزینه سرمایه ملی برای دریاچه ‌بیمارارومیه خیانت است

پدر علم کويرشناسي ادعا كرد
خروج

پدرعلم کویرشناسی با اشاره به اینکه در شرایط فعلی اقتصاد کشور صرف هزینه کلان برای انتقال آب به دریاچه ارومیه کار عقلانی نیست، گفت: این دریاچه بیمار است و به هیچ عنوان احیا نخواهد شد.

۹۰ درصد فسادهای مالی ناشی از رانت اطلاعاتی در دولت است

نماينده مردم اروميه در مجلس شوراي اسلامي:
خروج

نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی گفت: ۹۰ درصد فسادهای مالی از رانت اطلاعاتی در دولت است و پایه فساد اخلاقی نیز فساد مالی است.

بهبود وضعيت اشتغال و کسب و کار در گرو اهتمام جدي مسئولان

عصر آذربایجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش:با توجه به وضعيت اسفبار اشتغال در آذربايجان غربي، وجود 40 هزار فارغ‌التحصيل بيکار در اين استان و بهبود وضعيت اشتغال و کسب و کار در گرو اهتمام جدي مسئولان است.

افزايش اجراي احکام قضايي در خلع يد مناطق جنگلي استان

عصر آذربایجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش:شش ماه نخست امسال شاهد افزايش 217 درصدي اجراي احکام قضايي در خلع يد مناطق جنگلي از لحاظ مساحت در استان بوده و با توجه به نقش و اهميت منابع طبيعي بايد بهره‌برداري اصولي از آن مورد توجه جدي قرار گيرد.

تيغ مشکلات مالي بيخ‌ گلوي ناشران کتاب

گزارش
خروج

گروه گزارش: گرفتن مجوز کتاب، چاپ و انتشار آن و در ‌‌نهايت توزيع و پخش کتاب از پروسه‌هاي دشواري است که همه ناشران چه کساني که سال‌ها در اين زمينه فعاليت دارند و چه کساني که تازه وارد حيطه نشر شده‌اند از دغدغه‌هاي اصلي فعالان اين بخش به شمار مي‌رود دغدغه‌هاي ناشران استان آذربايجان غربي گلايه‌هاي زيادي از آن دارند.

تندرستی

نذري وتهديد سلامت عزاداران
خروج

گروه تندرستي:در دهه اول ماه محرم بسياري از تكايا، مساجد و حسينيه‌ها غذاي نذري مي‌دهند. هرچه هم كه به تاسوعا و عاشوراي حسيني نزديك‌تر مي‌شويم، هيات‌هاي بيشتري به خيل عزاداران و نذري‌دهندگان مي‌پيوندند و از طرفي بر گيرندگان غذاي نذري هم افزوده مي‌شود.

پاسخ امام زمان (عج) به چند شبهه عاشورايي

پاسخ امام زمان (عج) به چند شبهه عاشورايي
خروج

گروه دين و انديشه:کافيست فقط چند لحظه به ماه محرم و روزهاي عزاداري بر امام حسين عليه السلام بيانديشي. اين فکر ناخودآگاه يک شيعه را به ياد امام زمان خويش مي اندازد که آن حضرت چه نگاهي به اين ماه دارد و انديشه و افکار او در اين باب چگونه است؟

مبالغه‌گويي مهم‌ترين آسيب در عزاداري‌ها است

امام جمعه مياندوآب:
خروج

گروه خبر:امام جمعه مياندوآب گفت: اغراق و مبالغه مهم‌ترين آسيب در آئين‌‌هاي عزاداري امام حسين (ع) است.

ايجاد امنيت اجتماعي پايدار نيازمند خرد جمعي

عصر آذربايجان گزارش مي‌دهد
خروج

گروه گزارش: امروزه امنيت اجتماعي به يکي از مهمترين مباحث در بحث امنيت تبديل شده است؛ ايجاد امنيت اجتماعي پايدار به ويژه در استان‌هاي مرزي، نيازمند همت جدي تمام متوليان بخش فرهنگي و اجتماعي است.

معماي حل نشده راه هاي زير زميني تبريز

گفتگو
خروج

گروه تاريخي:?راه هاي زير زميني و عجايب ناشناخته آن هميشه در فيلم هاي علمي تخيلي يکي از سکانس هاي مشهور و مورد علاقه کارگردانان و تماشاگران است و آنها را روي صندلي سينما يا مقابل صفحه جادويي تلويزيون ميخکوب مي کند.

استان زنجان ظرفيتي ناشناخته براي کشورهاي قفقاز

گزارش
خروج

گروه سياسي: استان زنجان در شمال‌غرب کشور مسافت قابل قبولي با کشورهاي قفقاز دارد، اما اين ظرفيت براي اقتصاد زنجان به خوبي به کارگيري نشده است.

درباره نشریه عصر آذربایجان

خروج

«عصر آذربایجان» نخستین نشریه منطقه ای استان های آذربایجان غربی ،آذربایجان شرقی،زنجان و اردبیل هست

سایر اخبار این موضوع

پربازدیدترین خبرها

پرتفسیرترین خبرها